کتاب صید ماهی بزرگ با کلماتِ مراقبه، هوشیاری و خلاقیت که بر جلدش نوشته شده، نظر هرکسی را جلب میکند. کتاب صید ماهی بزرگ به خصوص برای کسانی که در شروع کاری به دنبال ایدههای ناب هستند، مفید است؛ ذهنشان را آرام، فعال، زنده و قوی مینماید و برای به قلاب انداختن ایدههای بزرگ و خاص، آنها را به اعماقِ وجودشان میبرد، این کتاب هوشیاری و قدرتِ ذهنتان را رشد میدهد تا بهترین ایدهها را شکار کنید. کتاب صید ماهی بزرگ، مراقبه را به شما میآموزد تا روز به روز خلاقتر و شکوفاتر شوید و در یک کلام شما را به عمیقترین جای درونتان میبرد؛ جایی که در آن خلاقیت، ایدههای عالی، سکوتِ رشد دهنده و آرامش موج میزند؛ نوشتههایش شما را با درونتان آشنا میکند و به شما یاد میدهد که هر چیز، شادی، رشد و اعجاز همه و همه از درون آغاز میگردد. کتاب صید ماهی بزرگ شما را با نیروی شهودتان آشنا میکند؛ نیرویی که دری است به سوی هر پیشرفت و تحقق آرزوهایتان و شما را آزاد و رها از هر منفی میگرداند. مراقبهای که در کتاب صید ماهی بزرگ به آن بارها اشاره میشود شما را از زندانِ خشمها و ترسها نجات میدهد.
دیوید لینچ، نویسندهی کتاب صید ماهی بزرگ از بهترین کارگردانان دورهی ماست. 3بار نامزد جایزهی اسکار شده است. فیلمهای تأثیرگذارش مدام تحسین میشوند و بسیار خلاق است. پس از آشناییش با مراقبه، زندگی، افکار و درونش به کلی تغییر کرد و در این کتاب ما را به دنیایِ مراقبه فرا میخواند. لینچ راه دستیابی به بزرگترین ایدهها را به ما نشان میدهد. دیوید لینچ راه ورود به جهانِ جدیدی را برای ما باز میکند که سراسر آرامش، رشد و شکوه است.
کتاب صید ماهی بزرگ را ورق میزنیم و هربار غافلگیر میشویم که آشنایی با درون و شهود چه تأثیراتِ عجیبی بر ما میگذارد و چگونه در کاری که عاشقش هستیم ما را سرشار از نبوغ و شکوفایی میکند. کتاب به خصوص حرف های زیادی برای فیلم سازان دارد. تخیل را در آنها قوی میکند؛ تخیلی که هرچند بزرگ، واقعیت زندگی شما را خواهد ساخت. این کتاب برای هنرمندان و به خصوص اهالیِ سینما بسیار مفید خواهد بود؛ از روند هجومِ ایده ها، پردازشِ ایدهها و تبدیلش به فیلم میگوید و دریچهای است به سوی خلق هنرهای خاصی که دقیقا از درون آمدهاند و به شما یادآوری میکند که با مراقبه، هوشیاری شما رشد میکند و در نتیجهاش درک و فهم شما از اطرافتان رشد مینماید. کتاب، ما را تا رشدِ خلاقیت پیش میبرد و به ما جادویی عجیب را نشان میدهد که در آن بزرگترینها را میتوانیم خلق کنیم؛ کتاب از ما میخواهد با روشهایی ناب، لایههای سطحیِ وجودمان را کنار بزنیم و به اعماق دریایی برسیم که پر از ماهیهای خارقالعاده است.
کتاب صید ماهی بزرگ، دست میگذارد بر منحصربه فردیِ خاصِ ما و آن را آشکار میکند و ما را به دنیایِ عجیبِ درونمان میبرد که پر از شگفتی و معجزه است، جایی که حتی نمیدانستیم وجود دارد! نگرانیهای ما را برطرف میکند و ترسهایِ ما را به شجاعت تبدیل مینماید؛ در واقع جسارت و بیپرواییِ اعماقِ ما را بیرون میکشد تا با ایدههای بزرگمان، خلق کنیم. مراقبه، درِ ورود به ایدههای بزرگ و خاص، خلاقیتِ عجیب و رشدِ هوشیاری است؛ چیزی که بارها و بارها در کتاب به آن اشاره شده است. تعریفهای دیوید لینچ از سینما و نوعِ برخوردش با سینما در کتاب جذاب و خواندنی است. با نوشتههای کتاب، آرام آرام به این پی میبرید که اطرافتان هرچه دارد و ندارد، دقیقا آیینهی درونیِ خود شماست و بهتر است با نفوذ در درون، آنچه میخواهید را تغییر دهید. در هرحال و در هر مسیری از کار یا خلق هنر که باشید، از بین هزاران ایده در ذهنتان، تعداد زیادی، اضافی و نامناسب است و باید بتوانید این را تشخیص دهید و با جستجو در عمقِ وجودتان، خاصترین ایده را بیابید و کتاب دقیقا شما را به عمقِ وجودتان راهنمایی میکند.
در لا به لای جملات ِ کتاب به خودمان و هویتِ واقعیمان میرسیم؛ ما در ذات، قوی، هوشمند و فوقالعاده ایم و تنها باید با سکوتِ درونمان ارتباط بگیریم تا با سرعتِ نور به سرزمینی ناشناخته از درونمان راه یابیم که دقیقا شبیهِ سرزمینِ عجایبِ آلیس است. مراقبه جامعیتِ ذهنی، گیرایی، سرعت انتقال و پردازش را در شما به طرز شگفتی افزایش میدهد و شما را شادتر و پرانرژی تر میکند؛ همین باعث میشود در پیش بردن کارهایتان هم با کیفیت تر عمل کنید و هم سریع تر. دیوید لینچ با گریز زدن به خاطرات و روند ساختِ فیلمهایِ خود به شما نشان میدهد که افزایشِ تمرکز شما با مراقبه، چگونه بر تمامِ زندگیتان مؤثر خواهد شد. کتاب شما را به جادویِ یوگی های هندی میرساند و آنجا با آرامشی عجیب مواجه میشوید که خودتان هم میتوانید صاحبش گردید. زندگیِ شما پس از ارتباط گرفتن با عمقِ درونتان چنان عمیق و پر از صعود خواهد گشت که تعجب میکنید چطور زندگیِ سطحیِ قبلی را تحمل میکردید؛ در واقع در خلالِ جملات کتاب به خودِ خودتان میرسید و قدرتی را مییابید که پیش از این در زندگیتان ندیده بودید.
قصهی شکل گیریِ فیلمهای منتقد پسندِ دیوید لینچ را در کتاب از زبانِ خودش خواهید خواند و خواهید دید که در مسیر فیلمهای خوش ساختش چگونه ایدهها را پیدا و پردازش میکرده است. مراقبه، لینچ را به قدرتِ ماوراییِ روحش وصل میکرده و همین شورِ درونی در فیلمهایش جاری میشده؛ اشکالاتِ کارش و ناهماهنگیها را در مراقبه و سکوت کشف میکرده و مدام در حالِ دمیدنِ روح و اعجاز در فیلمهایش بوده است. او به جایی بسیار عمیق در درونش میرفته تا هوشیاریش را گسترش دهد و با رشدِ درکش، ساختههایش را متعالی تر کند. افزایش درک و فهم از هر چیز، یکی از نتایجِ شیرینِ مراقبه است. لینچ در کتابش به فیلمسازان توصیه میکند سختیِ کار را با رسوخ در عمقِ خود، آسان کنند و شادتر شوند چراکه در شادی، ذهن فعالتر عمل میکند. آنقدر نکاتِ شیرین از پروسهی ساختن فیلمهایِ دیوید لینچ در کتاب هست که برای هر کارگردان و اهلِ سینمایی، میتواند کلاسِ درسِ بزرگی باشد.
کتاب صید ماهی بزرگ شما را عمیق، ایده هایتان را بزرگ و کارهایتان را خاص و برند میکند؛ چراکه با درونتان آنها را رقم زده اید و اثر انگشتِ شما که مشابهش در دنیا نیست، بر آنها خورده است. وقتی با درونتان کارها را انجام میدهید، نه نیاز به تقلید دارید نه تعریفِ بیش از حد از کارتان و نه تلاشهای فرسایشی بلکه آرام و مطمئن پیش میروید و خلاقانه ترین اثرها را میسازید. بعد از مراقبهها با خودتان چنان آشتی میکنید و چنان باور به خود در شما شکل میگیرد که دیگر از نشان دادنِ هویتِ واقعیتان ابایی ندارید و کاملا خودتان میشوید. در این کتاب از عشقِ وافرِ لینچ به سینما، ایده پردازی و مراقبه میخوانیم و هیجان زده میشویم که خودمان هم با مراقبه، هر روز اوضاعِ بیرونیمان را بهبود بخشیم. مراقبه تا جایی برای لینچ مفید و مثمرثمر بوده که بنیادی بر پا کرده برای آموزش جهانیِ آن مراقبه از دیدِ لینچ، چنان بر قدرت و توانِ شما میافزاید که در برابر هر چیز در دنیا محکم تر و درست تر رفتار خواهید کرد.
شاید تلاشهای بسیاری در زمینهی کارتان کرده اید و آگاهیِ زیادی کسب نموده اید اما هنوز نتیجهی دلخواهتان را کسب نکرده اید؛ در کتابِ صید ماهی بزرگ میخوانید که با مراقبه، جهتِ تلاشهایتان را به سمتِ تغییر و شکوفایی ببرید و خودتان را از طریقِ درونتان تغذیه کنید تا قوی و قوی تر شده و در دنیا بهتر و بهتر عمل کنید. در کتاب از تعادل در همه چیز، شناختِ خود و رابطه با درون برای تغییر اوضاع میخوانید؛ با مراقبه محکم، زلال و شفاف میشوید و اجازهی دخالت به دیگران را نمیدهید و با قدرت در کارتان پیش خواهید رفت. اینکه کارگرانی قوی، از روندِ ساختِ فیلمهایش و ماجراهایِ پیش آمده حینشان بنویسد، بسیار جذاب، شیرین و آموزنده است و دید هر هنرمندی را رشد خواهد داد. کتاب صید ماهی بزرگ همچنان به چیزهایی که بعد از یافتنِ ایده به آنها نیاز داریم، اشاره میکند تا ایدهها در حدِ ایده نمانند و تبدیل به اثری با شگوه گردند. البته باید بدانید که مراقبه اثرات زیاد و شگفت انگیزی دارد، نه فقط یافتن ایده. بلکه توان، شور و هنرِ خلق را در شما افزایش میدهد و خواهید دید از همیشه شادتر و تواناتر گشته اید.
در کتاب صید ماهی بزرگ میآموزیم که مراقبه ما را سرشار از شادی، خوشبختی، آرامش و توان میکند؛ همهی اینها از درون ما به اطراف سرازیر میشود و ما میتوانیم تاریکیها را روشن کنیم و بر همهی اطرافمان تأثیر بگذاریم. مراقبه شما را به جادویِ معنویت میرساند؛ این جادو وجودِ شما را زلال میکند و شما این پاکی را در بیرون نمایان میکنید و از خود تأثیری سراسر مثبت بر جا میگذارید؛ بی هیچ منفی و سیاهی. مراقبه باعث میشود همهی خودتان چه قسمتهای خوب و چه قسمتهای نادرست را بشناسید، چه احساس شادی و چه غمتان را درک کنید، چه آرامش و چه عصبانیت را در خود نگاه کنید و در نهایت از همهی حسها برای خلق کمک بگیرید اما در زندانِ منفیها اسیر نشوید و مثبتها را تقویت کنید. مراقبه، تجربهیِ آگاهانهیِ خلق و تأثیر بر دنیاست؛ تجربه ای که از اعماقِ وجودتان شکل گرفته و بر اعماقِ جهان ثبت میشود. مراقبه درد را از شما دور میکند؛ پذیرش و ایمان را در شما رشد میدهد و شما با ایمان، شادی و آرامشتان، اثرهای شگفت انگیزی خلق خواهید نمود. شاید شما در کارتان در حالِ انجام اشتباهاتِ خطرناکی باشید، به خصوص اگر دستی بر فیلم و سینما دارید، این اشتباهات را با لینچ مرور کنید و به بررسی کارهایتان بپردازید. ایده رنگ، نور، معجزه و روح در کارهای شماست، آن را جدی بگیرید و در انتخابش دقت کنید. با مراقبهی درست و دقیق، رازهایی برایتان فاش میشود و به نقطه ای در درونتان میرسید که پر از شکوه است؛ میتوانید دستتان را دراز کنید و تکه ای از این شکوه، راز و قدرت را بیرون بیاورید و بعد با آن اثری به یاد ماندنی خلق کنید.
در کتاب با مراحلِ مختلفِ مراقبهها آشنا میشویم؛ در واقع همهی مراقبهها ما را به عمق نمیبرند و باید انواع آن را بشناسیم و بیاموزیم و قطعا باید صبورانه و پیوسته انجامش دهیم تا به نتایجِ شگفتآورش دست یابیم. بزرگترین دستاوردِ مراقبه، خودت شدن میباشد؛ وقتی خودت شوی و با درونت مواجه گردی، قدرتهای عظیمِ روحیت را خواهی شناخت و دیگر کمتر چیزی آزارت خواهد داد؛ در واقع رنجها را با قدرت پشت سر خواهی گذاشت؛ رؤیاهایت را تفسیر خواهی کرد و از هرکدام چیزی خواهی آموخت. کتاب صید ماهی بزرگ، با تمرکزش بر درون، شما را با دریایِ شادیِ وجودتان آشنا میکند . وقتی دل به آن دریا زدید، اعجاز و شکوه را خواهید دید و بهترینها در انتظارتان خواهد بود. لینچ در کتاب به شیرینی از روندِ جذابِ ساختِ فیلمهایش میگوید و در هر کدام چیزی را به میآموزد و در آخر از ما میخواهد با مراقبهی هر روزه و همیشگی، از تاریکیها و ترسها خارج شویم و به شجاعت، نور و شادی برسیم. کتاب صید ماهی بزرگ را اگر در شروعِ انجام کاری هستید، بخوانید تا چنان به شما دید دهد و در رشدِ خلاقیت و هوشیاریتان تأثیر بگذارد که بعد از پایانِ کتاب و انجام آنچه گفته، همه چیز را در حالِ تغییر ببینید. همه در تلاشهای فرسایشی غرق هستند و در سطح، بدون شادی پیش میروند اما اگر این کتاب را بخوانند، به جایی از عمق و درونشان میروند که پر از جادوست و این جادوها، دنیای بیرونشان را کن فی خواهد کرد.
بهترین کتاب
خرد سرخپوستان اثردون میگوئل روئیز یکی از بهترین کتاب هایی است که پیشنهاد می شود حتما آن را بخوانید. در این کتاب موضوعات مهمی نوشته شده است که در زندگی تمام ما کاربردهای فراوانی دارد. در این کتاب از میثاق هایی سخن گفته شده که انسان با خود می بندد.
میثاق همان عهدهایی است که انسان با خود می بندد. کمی فکر کنید شما چه عهدهایی را با خود بسته اید. اگر بیشتر توجه کنید می بینید که اکثر پیمان هایی که با خود بسته ایم منفی هستند. برای مثال شما با یکی از دوستان خود مشکلی پیدا می کنید و با خود عهد می کنید که دیگر با او ارتباطی برقرار نکنید. برای آشنا شدن با کتاب چهار میثاق این مطلب را دنبال کنید.
4 میثاقی که در این کتاب وجود دارند عبارتند از:
بر طبق کتاب چهار میثاق
در مطلب زیر چهار عهد موجود در کتاب چهار میثاق را با هم مرور می کنیم:
چهار میثاق: با کلام خود گناه نکنید
اولین میثاق در کتاب چهار میثاق درباره ی کلام است. شما می توانید با کلام و طرز صحبت کردن خود دنیا را عوض کنید. شاید باور نکنید اما با هین کلام شما جهنم و بهشت خود را بسازید. زبان ابزاری قدرتمند در زندگی ماست.
اول از همه باید این را بدانید که تمام افکار و احساسات منفی در واقع گناه هستند. زمانی که شما در ذهن خود افکار منفی دارید یعنی در حال گناه کردن هستید. حال اگر این افکار منفی را به زبان بیاورید که گناه محض است. شاید با کلام منفی شما زندگی یا عقاید کسی دگرگون شود. زیرا همانطور که می دانید ما انسانها از همدیگر تاثیر زیادی را از کلام یکدیگر میگیریم. شاید یک حرف از نظر شما کوچک باشد ولی در یک فرد تاثیر بسیار زیادی بگذارد. مثلا غیبت کردن را در نظر بگیرید که شاید در جامعه ما به یک عادت روزانه تبدیل شده. در دین ما گفتهاند که غیبت کردن از دیگران از گناهان کبیره به حساب می آید. اگر بخواهیم به طور علمی و روانشناسانه به این موضوع نگاه کنیک خارج از دین یا مذهب، پی میبریم که غیبت کردن و بد گفتن از افراد دیگر مانند ویروسی است که قبل از هر کسی ذهن ما را دچار مشکل می کند. طبق کتاب چهار میثاق در واقع ما تمام انرژی ذهن و مغزمان را صرف کارهای منفی می کنیم در حالی که می توانیم از همین انرژی در جهت پیشرفت خودمان استفاده نماییم. پس اگر بد گفتن گناه محسوب می شود یعنی برای خودمان ضرر دارد.
امروزه بر اساس قوانین فیزیک این موضوع به اثبات رسیده است که تمام کلام و گفته های انسان دارای شعوری هستند. طبق آزمایشی محققان دریافته اند که اگر کلام مثبت را در کنار آب بگوییم مولکول های آب به شکل زیبایی در می آیند در حالی که با گفتن کلمات منفی شکل مولکول های آب زشت و بد شکل می گردند. پس توجه داشته باشید که تمام کلماتی که از دهن شما خارج می شوند شعوری دارند که باعث می شوند در جهان هستی بازتاب های منفی یا مثبتی داشته باشند.
بر اساس کتاب چهار میثاق به جای اینکه با کلام خود گناه کنیم می توانیم از آن در جهت رشد و شکوفایی استفاده کنیم و عشق را در محیط اطرافمان گسترش دهیم. باور کنید اگر عشق در شما جریان پیدا کند تمام محیط اطراف و نزدیکانتان نیز از این موضوع بهره خواهند برد. البته این کار راحتی نیست و باید تلاش زیادی برای آن بکنیم.
حتما برای شما هم اتفاق افتاده است که در جمعی کسی مطلبی را گفته است و شما به خود گرفته اید، با خود فکر کرده اید که آن حرف را به شما زده است و به اصطلاح حرفی را غیر مستقیم به شما انتقال داده است. بعضی ها هم هستند که هر چه حرفهای غیر مستقیمی به آنها حتی با قصد هم زده شود به خود نمی گیرند و انگار نه انگار که کسی حرفی را به آنها گفته است. این افراد قدرتمند هستند و اجازه نمی دهند کسی با کلام منفی خود احساسات آنها را درگیر کند.
بر طبق کتاب چهار میثاق اگر شما هم جزوء افردی هستید که هر چیزی را به خود میگیرید باید توجه داشته باشید که افراد در دنیای خودشان زندگی می کنند و شما اطلاعی از منظور واقعی آنها ندارید. شاید اصلا شما اشتباه متوجه شدهاید و طرف مقابل اصلا قصد غیر مستقیم صحبت کردن را نداشته است. تمام افراد دنیای خاص خود را دارند و با شما یکی نیستند. پس بهتر است دست از این رفتار خود بردارید و به گفته ها یا منظور دیگران تمرکز ننمایید.
اگر به این رشد برسیم و قدرت این را داشته باشیم که حرف هیچ کسی چه مثبت و چه منفی روی ما تاثیر نگذارد می توانیم عشق را در زندگی جاری کنیم و از تمام لحظات زندگی خود لذت ببریم. اینگونه هیچ کس یا هیچ حرفی نمی تواند باعث آزردگی روحی و روانی ما گردد. اگر ترس از قضاوت دیگران را کنار بگذاریم تازه می فهمیم که تا به حال به خاطر خودمان زندگی نکرده ایم و فقط ترس این را داشته ایم که دیگران در مورد ما چه فکری می کنند. رها شدن از قضاوت اطرافیان اولین قدم برای راه یابی به آزادی در زندگی است.
بهتر است به جای تمرکز کردن به فکر و عقیده دیگران، باورها و عقاید صحیح خود را بسازید و به زندگی خود عشق را وارد سازید. اگر احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید و اعتماد به نفس و رضایت کامل را از خودتان را احساس نمایید زندگی تبدیل به بهشتی زیبا می شود و دیگر در جهنم افکار و قضاوت های دیگران نمی سوزیم. بر اساس کتاب چهار میثاق در واقع ما در همین دنیا نیز بهشت و جهنم را تجربه می کنیم. انسان وابسته که برای دیگران زندگی می کند داخل جهنمی مهلک است و انسانی که خود واقعیش را پیدا کرده و قدرت تصمیم فقط با خود اوست در بهشت زندگی می کند.
بیشتر انسان ها در تصورات خود اتفاقاتی باطل و منفی را خلق می کنند که تاثیر بسیار بدی بر روی زندگی آنها دارد. در واقع ذهن ما این تصورات را باور کرده و در دنیای خارجی آن ها را خلق می کنند. مثلا یک اتفاقی می افتد شما در ذهن خود تصوراتی بسیار منفی و بد از آن می سازید در حالی که در اصل این اتفاق اینطور نیست و فکر شما یک تصور باطل است. طبق کتاب چهار میثاق بدین شکل به طور نا خودآگاه شما همواره دنبال یک مشکل و نتایج منفی هستید.
اصلا قرار نیست با خود اینطور بیندیشیم که همه انسان ها شبیه ما فکر می کنند و تفکراتی مثل ما دارند. هر کسی دارای شخصیت و باورهای منحصر به فرد خودش می باشد. شما نمی توانید تصور کنید که دیگران چگونه قضاوت میکنند یا احساس می کنند.بنا بر کتاب چهار میثاق در ذهن خود قضیه های عجیب و غریب نسازید. این افکار تصورات باطل شما هستند.
وقتی در ذهن ما فکری ایجاد می شود مغز آن را تجزیه و تحلیل می کند و می خواهد که آن را بشناسد و برای آن جوابی داشته باشد تا بالاخره به حس امنیتی که باید دست یابد. در ذهن ما میلیون ها سوال وجود دارد و ذهن برای پاسخ دادن به آنها سراغ تصورات باطل می رود. بر اساس کتاب چهار میثاق گاهی این تصورات به باورهای ما تبدیل می شوند و ضعف و اشکال های اساسی در مورد ارتباط با دیگران به وجود می آید. شاید اگر قدرت و شهامت کافی را برای تحقیق کردن درباره ی سوالاتی که در ذهن داریم را داشته باشیم هیچ کدام از این تصورات نادرست پیدا نمی شدند.
پس کاری که برای رها شدن از تصورات باطل ذهنی خود باید انجام دهید این است که از خودتان سوال کنید که آیا این باورها واقعا حقیقت دارند یا ساخته ذهن نادرست ذهن خود من می باشد. قطعا با پاسخ دادن به تمام سوالاتی که در ذهن دارید میتوانید از شر این افکارها و باورهای غلط رهایی یابید. اشکال کار ما این است که عجول هستیم و حوصله ی کافی را برای به دست آوردن اطلاعات درست را نداریم. اگر تمام مسائل موجود در اطرافمان را به طرز صحیحی درک کنیم و بدون پیش داوری حرکت نماییم می توانیم واقعیت های موجود در اطراف خود را ببینیم و خود واقعیمان را به نمایش بگذاریم. کتاب چهار میثاق را حتما مطالعه نمایید.
به یاد داشته باشید در انجام هر کاری باید تمام تلاش خود را انجام دهیم. در انجام سه میثاق قبلی نیز باید از تمام تلاش خود بهره بگیرید. البته این بیشترین تلاش در شرایط متفاوت فرق دارد مثلا فرض کنید روزی که سالم هستید تمام تلاش شما در خصوص انجام شغل خود با زمانی که دچار بیماری هستید فرق دارد.بر اساس کتاب چهار میثاق مسئله مهم این است که در هر موقعیتی که هستید بهترین خودتان باشید و کم نیاورید.
وقتی شما تمام آنچه را که در توان دارید را انجام می دهید نسبت به خودتان احساس خوبی می کنید و از خودتان رضایت خواهید داشت. البته اگر دچار اشتباهاتی نیز شوید باید از آنها درس بگیرید و در دفعات دیگر آنها را تکرار نکنید. اگر شما کاری را برای پول یا مقام خاصی انجام می دهید شاید تمام تلاش خود را نکنید. اما وقتی به کاری علاقه مند هستید بهترین خودتان می شوید و تمام آنچه را که در توان دارید نشان می دهید. پس داشتن علاقه و انگیزه بسیار مهم است.
بر طبق کتاب چهار میثاق برای اینکه از کلام مثبت استفاده نماییم ، چیزی را به خود نگریم و تصورات باطل نداشته باشیم باید همیشه از بیشترین تلاش خود بهره ببریم.
برای رهایی از میثاق های قدیمی و غلط خود باید کارهایی را انجام دهیم تا دیگر در اسارت افکار منفی قرار نگیریم.
خرید کتاب
چهار میثاق با
ارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد، نویسنده معروف و مشهور سوئدی یوناس یوناسن به رشته تحریر درآورده است. کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد در سال 2009 در کشور سوئد منتشر شد. مدتی پس از انتشارنتوانست مورد توجه واقع شود و حتی کسی برای مورد توجه شدن آن و موفقیت کتاب پیش بینی صورت نداد. علیرغم وجود این مسائل یک سال پس از انتشار کتاب در کشور سوئد، به کتاب مشهور و پر فروشی تبدیل شد. همچنین آوازه شهرت و محبوبیت این اثر سرتاسر جهان را در بر گرفت و به یکی از رمانهای معروف دنیا مبدل گشت. در ابتدا این کتاب برای چاپ به ناشران متعددی ارائه شد اما فقط در کشور انگلستان یک ناشر حق چاپ آن را خرید و به انتشار کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد اقدام کرد. محور داستان روایت پیرمرد صد ساله ای میباشد که در خانه سالمندان قرار دارد و تصمیم میگیرد از پنجره آنجا فرار کند.
کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد، روایت جذاب و مهیج پیرمرد صد ساله ای با نام آلن کارلسون میباشد که در خانه سالمندان روزگار خود را سپری میکند. دوستان آلن در نظر دارند به مناسبت صد سالگی او جشن تولدی برای او ترتیب دهند. با این وجود آلن از معاشرت با دوستان مسن خود و همچنین اقامت در خانه سالمندان خسته شده است و به دنبال راه فراری برای رهایی از این وضعیت میگردد. در نتیجه تصمیم به فرار میگیرد و از پنجره اتاق راهی مقصدی نامشخص میشود. در ادامه مسیر خود، آلن راهی ایستگاه اتوبوس میشود و به طور تصادفی یک چمدان و کیف حاوی مبالغ زیادی پول در اختیار او قرار میگیرد. در این هنگام آلن سفر خود را به پیش میبرد غافل از اینکه برای باز پس گیری چمدان گروهی از قاچاقچیان مواد مخدر در جستجوی او هستند. بدین ترتیب ماجراهای آلن، شخصیت اصلی این کتاب آغاز میگردد. در خلال ماجراهای پیرمرد صد ساله، وقایع مهم قرن بیستم به تصویر کشیده میشود. همچنین در ادامه داستان با شخصیتهای برجسته و معروفی نظیر مائو، چرچیل و استالین برخورد میکند و با لحنی طنز اتفاقهای دوران آنها روایت میگردد. اتفاقات در این رمان با زبان طنز شرح داده میشود و با شکستن این اتفاقات در قالب طنز، این وقایع را مجدد از نو بنا میسازد. نویسنده این کتاب، همه جهان و هر چیزی که به آن مربوط میشود را شوخی و طنز بیان میدارد. در واقع همه مسائل و موضوعات به کار رفته در کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد، محتوایی ابلهانه و طنز گونه را با خود به همراه دارد.
ژانر کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد، نوعی طنز اجتماعی ی به شمار میرود. طرز بیان و نوشتار یوناس یوناسن ساده، روان، جذاب و مهیج میباشد. آلن قهرمان اصلی داستان از شخصیتی سرحال و جالب برخوردار است که علاوه بر اینکه مخاطب را با خود همراه میکند، با غافلگیر کردن مخاطب به طور غیر مستقیم به او میگوید که برای آغاز کردن هرگز دیر نمیشود. این پیرمرد باهوش و جالب ضمن سخت نگرفتن زندگی، نگاه شاد و مفرحی به این موضوع دارد. شخصیت آلن را میتوان همانند دن کیشوت تصور کرد، از این نظر که دارای ویژگی نیمه دیوانه و بیخیال بودن میباشد. همچنین به سرانجام کارهایی که انجام میدهد توجهی ندارد و در صورتی هم که عواقب کار خود را در نظر بگیرد، برای او دارای اهمیت نمیباشد. هدف نویسندهها از به وجود آوردن قهرمانهایی با این ویژگیها، نشان دادن این موضوع است که همیشه انسانها نمیتوانند بی عیب بوده و عاقلانه و منطقی رفتارهای خود را انجام دهند. طرز بیان طنز گونه این داستان جذابیت آن را دو چندان میکند. در بخشهایی از این رمان آلن یا همان پیرمرد صد ساله موضوع داستان با اینکه از سواد بالایی برخوردار نمیباشد اما با بسیاری از شخصیتهای بزرگ ی همنشین شده و علاوه بر تعامل با آنها در بسیاری از وقایع اتفاق افتاده در قرن بیستم، به یاری و کمک آنها میشتابد. با وجود اینکه با ت میانه خوبی ندارد اما با رفتارهای ابلهانه، ناخودآگاه حضور در مسائل ی را تجربه میکند. با این وجود آلن در برخورد با این اتفاقات بسیار خونسرد میباشد و انتظار نمیرود که بخواهد از وقوع چنین اتفاقاتی پیشگیری نماید. یکی از مهارتهای ویژه او درست کردن بمب اتمیاست. جالب است که پیرمرد صد ساله داستان به دنبال ماجراهای خود از ایران نیز سر در میآورد و در طول حضورش در ایران، در شهر تهران به زندان میافتد.
یوناس یوناسن نویسنده کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد در سال 1961 در جنوب کشور سوئد چشم به جهان گشود. وی علاوه بر نویسندگی در رومه نگاری نیز فعالیت میکرد. سپس در حیطه تهیه کنندگی در تلویزیون مشغول به فعالیت شد. بر همین اساس موفق به تاسیس یک شرکت در زمینه تهیه و تولید برنامههای تلویزیونی گردید. با اینکه شرکت او به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کرده بود اما خستگی و فشار ناشی از کار زیاد سنگین، باعث شد که او شرکت خود را بفروشد. در ادامه همراه با خانواده اش به نقطه ای دوردست و دور افتاده در کشور سوئد مهاجرت کرد و زندگی در کنار پرندگان را در این محیط تجربه نمود. یوناس موفق شد در این جزیره رمان خود را به اتمام برساند و آن را منتشر سازد. ابعادی از شخصیت خودش را در کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد و قالب شخصیت پیرمرد داستان، در معرض نمایش گذاشت. یوناسن ابراز میکند که برای نگارش اولین اثر خود 47 سال صبر نموده و زمان گذاشته است. این کتاب تاکنون به بسیاری از زبانهای مختلف ترجمه شده است. پس از انتشار این اثر خلاقیت و قدرت تخیل یوناس یوناسن مورد تحسین و ستایش منتقدان قرار گرفت.
خرید کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد با ارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب «جای خالی سلوچ» نیز یکی از هزاران کتاب در میان آثار فاخر ادبیات ایران است که باید آن را در لیست کتابهایی که باید پیش از مرگ خواند قرار دهید. این کتاب از برترین آثار فارسی است؛ به هزاران دلیل که در این مقاله خواهید خواند. ما در اینجا از اهمیت کتاب «جای خالی سلوچ» برای شما میگوییم و کارنامهی محمود دولتآبادی و کتاب «جای خالی سلوچ» را معرفی میکنیم. پس از خواندن این مقاله شما همهی آنچه را که لازم است در رابطه با کتاب «جای خالی سلوچ» خواهید دانست و بیشک اقدام به خرید این کتاب و خواندن آن خواهید کرد. کتابهایی که در ادبیات ما وجود دارند هر کدام دارای ویژگیهای منحصر به خود هستند و با هر کتاب میتوان دریچه را رو به سوی زندگیهای دیگر گشود و در داستانها همراه با شخصیتهای کلیدی این کتابها زندگی کرد. در بررسی کتاب «جای خالی سلوچ» نوشتهی محمود دولتآبادی همراه ما باشید.
محمود دولتآبادی نویسندهی پرآوازه و مشهور فارسیزبان در سال 1319 و در مرداد ماه چشم به جهان گشود. این نویسندهی مشهور در دولتآباد سبزوار چشم به جهان گشوده است. دولتآبادی فقط رمان ننوشته؛ تا به حال چندین نمایشنامه و فیلمنامه نیز به رشتهی تحریر درآورده است. در سال 1338 دولتآبادی به تهران مهاجرت کرد و در کلاسهای بازیگری و تئاتر ثبتنام کرد و در تئاتر نیز ایفای نقش داشته است. در میان آثار برگزیدهی ادبیات ایران شما چندین اثر را از محمود دولتآبادی خواهید دید. معروفترین اثر وی که به عنوان طولانیترین رمان ایرانی نیز از آن یاد میشود کتاب «کلیدر» است. کتاب «کلیدر» در ده جلد و سه هزار صفحه نوشته شده است. محمود دولتآبادی را به عنوان یکی از پیشگامان نگارش رمانهای طولانی میدانند و به عقیدهی علیمحمد افغانی نویسندهی کرمانشاهی، دولتآبادی احیاکنندهی ادبیات بومی است. محمود دولتآبادی علاوه بر اینکه نویسنده است اصلاحطلب نیز هست و همواره فعالیتهای ی داشته است؛ دولتآبادی پیش از انقلاب 57 چندین بار به زندانهای ساواک افتاده بود. کتابهای محمود دولتآبادی به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، هندی، ایتالیایی، عربی و کردی نیز ترجمه شدهاند و این نویسندهی بزرگ در کشورهای خارجی نیز طرفداران خود را دارد. دولتآبادی جوایز بسیاری را از جمله نشان شوالیهی هنر و ادب فرانسه، لوح زرین بیست سال داستاننویسی و مَن بوکر را برنده شده است. کتاب «جای خالی سلوچ» یکی از کتابهایی است که محمود دولتآبادی در این سالها نوشته است؛ برای آشنایی با این رمان در ادامه نیز همراه ما باشید.
یک روز صبح مرگان از خواب برمیخیزد و سلوچ را رفته مییابد. مرگان، سلوچ، هاجر، ابروا و عباس در زمینج با عنوان یک خانواده زندگی میکنند. عباس بزرگترین پسر خانواده است و به قماربازی علاقه دارد، ابروا عشق پدر و پسری کاری است، هاجر نیز دختر کوچک خانواده و همدم مرگان است. اما مرگان شخصیت اصلی داستان است و همانطور که دولتآبادی در نوشتهی پشت جلد گفته است قصد دارد بیان کند که ن نیز همانند مردان در مشکلات و سختیهای زندگی میجنگند و تمامی مصائب زندگی را تاب میآورند و پابهپای دیگران وقتی که لازم بشود با فردایی مبهم رودررو میشوند، تنها با این تفاوت که این رفتارها زیبایی بیشتری را در خود به همراه دارند. در کتاب «جای خالی سلوچ» ما با خانوادهی چهارنفری مرگان در غیاب سلوچ و با مصائب و دشواریهایی که این خانواده باید پشت سر بگذارند همراه میشویم؛ از یکشبه پیر شدن عباس و فروش سهم خدا زمین گرفته تا ازدواج هاجر و پیشنهادهای بیشرمانهای که به مرگان میشود. در کتاب «جای خالی سلوچ» میتوانید چهرهی زشت فقر را ببینید و در غیاب پدر خانواده تلاشهای مرگان را برای سالم و سرپا نگه داشتن خانوادهاش تا زمان بازگشت سلوچ خواهید دید و درد و رنج آنها را با تمام وجود لمس خواهید کرد.
نقد کتاب «جای خالی سلوچ»
همانطور که گفتیم کتاب «جای خالی سلوچ» از برگزیدهترین آثار محمود دولتآبادی است چراکه در این کتاب دولتآبادی بیشتر به مرگان و رنج و دردی که تحمل میکند پرداخته است و خواهیم دید که چگونه مرگان همچون شیرزنی گلیم زندگی خودش و بچههایش را از آب بیرون میکشد. رمان «جای خالی سلوچ» با ظرافت و صرف وقت بسیاری نوشته شده است و به گفتهی خود دولتآبادی طرح اصلی این رمان در 4 سال حبس او در زندانهای ساواک پرورده شده و تنها در 70 روز و پس از خروج از زندان نوشته شده است. در تمامی صحنههای کتاب شما شاهد آن هستید که دولتآبادی بهدقت و با ظرافت هرچه تمامتر شخصیتها و وقایع را توصیف کرده است به گونهای که انگار در تمامی آنها حضور دارید و میتوانید با تمامی شخصیتها بالاخص مرگان همزادپنداری داشته باشید. در این رمان بهشدت شاهد افکار و تفکرات مردسالارانه خواهید بود و میبینید که پس از ناپدید شدن سلوچ همهی مردان داستان میخواهند برای مرگان و دخترش سرپناهی ایجاد کنند اما مرگان با استفاده از فکر خود و باوری که به قدرتهایش دارد چنین اجازهای را به کسی حتی دو پسر خود نمیدهد.
همچنین در کتاب «جای خالی سلوچ» همواره میبینیم که فقر از دری وارد میشود، ایمان از در دیگر خارج میشود. چرا که تمامی شخصیتهای این رمان ادعای باخدا بودن دارند اما زمانی که بحث پول پیش میآید تنها به فکر منافع خود هستند.
ناشران زیادی اقدام به چاپ کتاب «جای خالی سلوچ» کردهاند و نمونههای مختلف این کتاب در بازارها دیده میشود اما معتبرترین آنها مربوط به نشر چشمه است. برخی از فروشگاههای آنلاین کتاب، رمان «جای خالی سلوچ» را با امضای خود محمود دولتآبادی به فروش میرسانند و میتوانید این کتاب را با قیمتی مناسب از تمامی فروشگاهها خریداری کنید. همچنین میتوانید کتابهای محمود دولتآبادی را در خارج از کشور نیز از سایت آمازون و یا کتابفروشیهای معتبر تهیه کنید، چراکه همانطور که دیدید کتابهای محمود دولتآبادی به زبانهای بسیاری ترجمه شدهاند و در سراسر جهان شناختهشده هستند.
خرید کتاب جای خالی سلوچ با ارسال رایگان
بهترین کتاب
در دنیای ادبیات کتابهای بسیاری وجود دارند که با خواندن آنها حسهای زیادی در شما بیدار خواهند شد و شما خود را به شخصیتهای کلیدی آن کتابها نزدیک حس خواهید کرد. کتاب تصرف عدوانی یکی از کتابهایی است که در این دسته جای میگیرد. در این مقاله قصد داریم کتاب تصرف عدوانی را به شما عزیزان معرفی کنیم و هر آنچه را که در رابطه با این کتاب برای ما جالب بوده به شما نیز انتقال دهیم و این کتاب را به عنوان یکی از برترین کتابهای معاصر در باب عشق معرفی کنیم. همراه ما باشید تا اطلاعاتی را مانند نویسنده کتاب تصرف عدوانی، دلایل محبوبیت این کتاب، خلاصه کتاب تصرف عدوانی و هر آنچه که در رابطه با این کتاب گفته شده است بدانید و در انتها تصمیم بگیرید که این کتاب میتواند مناسب روحیات شما باشد و زندگی جدیدی را به شما هدیه دهد یا خیر. همراه ما باشید در نقد و بررسی رمان تصرف عدوانی.
لنا آندرشون یا لنا اندرسون رومه نگار و نویسندهای سوئدی است که به ما ایرانیان با کتاب محبوب تصرف عدوانی معرفی شده است. اندرشون در سال 1970 و در استکهلم سوئد به دنیا آمد و در رشته رومه نگاری مشغول به تحصیل شد و در زمینه فلسفه نیز مطالعاتی داشته است. در سال 2013 به دلیل نگارش رمان تصرف عدوانی برنده جایزه ادبی سونسکا داگبلادت سال 2013 شد و در همان سال توانست جایزه ادبی آگوست را که یکی از معتبرترین جوایز ادبیات سوئد میباشد به خود اختصاص دهد و از آن پس شهرت جهانی یافت. اندرشون پیش از چاپ کتاب تصرف عدوانی چندین کتاب با نامهای بازی نهایی، داستان اردکها و عدم مسئولیت شخصی را به چاپ رسانده است. سعید مقدم که یکی از بهترین مترجمان زبان سوئدی است و در هرگوتنبرگ ست دارد، ترجمه کتاب تصرف عدوانی را به عهده داشته است و در نشر مرکز این کتاب را به چاپ رسانیده است. کتاب تصرف عدوانی در ایران در سال 1395 به چاپ رسید و تا به حال چندین بار در چاپ آن تجدید نظر شده است. اگر آن سالها را به خاطر داشته باشید، نام کتاب تصرف عدوانی در همه کتاب فروشیها به چشم میخورد و احتمالاً افراد زیادی این کتاب را خوانده باشند.
روی جلد کتاب نوشته: (داستانی در رابطه با عشق) اما این نوشته قدر حقیقت دارد؟ تا کتاب را نخوانید متوجه نخواهید شد که این کتاب تنها داستانی در باب عشق نیست و شما میتوانید بسیاری از احساسات انسانی مانند شرم، خشم، امید و خود انکاری را در این کتاب ببینید. در کتاب تصرف عدوانی شخصیت قهرمان و یا شخصیت ضعیف نداریم و این یکی از دلایلی است که این کتاب را به یک شاهکار تبدیل کرده است چرا که در نسل ما و عصر معاصر کمتر کسی میتواند در تمام جنبههای زندگی قهرمان باشد تا بتواند با شخصیتهای کتاب همزاد پنداری داشته باشد. در این کتاب ما همراه با گفتگویهای درونی زنی با نام استر هستیم؛ استر نیلسون همانند یک زن امروزی در تمامی جنبههای زندگی خود موفق است و به عنوان یک زن مستقل در رابطهای قرار گرفته، استر به کنکاش مسائل فلسفی و تجزیه و تحلیل رفتار افراد مختلف علاقه زیادی دارد. در همان اوایل داستان تصرف عدوانی میخوانیم که استر به مهمانی یک هنرمند به نام هوگه دعوت میشود و در این مهمانی تشابهات بسیاری را میان خود و هوگو مییابد که این افکار موجب بیرون آمدن استر از رابطه قبلیاش میشود، در عین حال هوگو که یک مستند ساز قهار است به استر احساساتی پیدا میکند. در ادامهٔ داستان با اشتباهات استر و برداشتهای غلط او از رابطهاش با هوگو همراه میشویم و میبینیم که چه طور زندگی زیسته افراد به روی تجربیات آنها و رفتار افراد در روابطشان تاثیر میگذارد.
اولین مسئلهای که با شنیدن نام کتاب تصرف عدوانی به ذهن میرسد چیست؟ شاید شما هم به معنی این عبارت و دلیل نامگذاری یک کتاب با یک عنوان حقوقی فکر کرده باشید. تصرف عدوانی به معنای آسیب رساندن و خدشه وارد کردن به اموال یک فرد دیگر، و در حالی که آن اموال به ما تعلق ندارند میباشد. کتاب تصرف عدوانی نام خود را از یکی از بندهای قانون مدنی سوئد وام گرفته است. اما این قانون چه ربطی به محتویات کتاب دارد؟ در طول کتاب همواره میبینیم که رفتار و سخنان هوگو چه طور نور امید را در قلب استر روشن میکند و به او اجازه نمیدهد که رابطهای مسموم و بیمار گونه را ترک کند؛ و با شخصیت مسموم خود چگونه هر بحران را به یک فاجعه تبدیل میسازد و در نتیجه به روح و قلب استر آسیب می زند و روان او را خدشه دار میکند.
رمان تصرف عدوانی از نظر نویسندگان و مشاهیر بسیاری نقد شده است. به عنوان مثال در رومه گاردین میخوانید: عشقی فریبنده، اشتیاقی شرم آور، خودفریبی. این داستان سرگرم کننده به طرز دردناکی آشناست.
و یا: متأسفانه، بیشتر ن این داستان را زندگی کردهاند. گرچه تعداد اندکی به این خوبی آن را بازگو نمودهاند. مهیج و کاملاً هوشیارانه. عبارتی است که لیونل شریر در وصف این کتاب نوشته است.
در کتاب تصرف عدوانی ما همواره با استر همراه میشویم تا ببینیم که چگونه رفتار افرادی که در زندگی ما حضور دارند میتواند بر رفتار ما تاثیر بگذارد؛ هر چقدر که ما خود را فردی مستقل از دیگران بدانیم بالاخره در جایی گرفتار این خطای شناختی خواهیم شد و با آن که می دانیم حضور داشتن در یک شرایط درست نیست همراه در آن جا باقی بمانیم و راهی برای خروج خود نجوییم. در این کتاب با این تفکر که کلمات فقط کلمه نیستند و در روح و روان همه افراد تأثیر میگذارند مواجه خواهیم شد و میبینیم که در گفت و گوهایی که صورت نمیگیرند چه بر سر طرف مقابل میآید. در این کتاب شما هرگز نمیتوانید هیچ کدام از شخصیتها را محاکمه کنید و بابت رفتارهایی که انجام میدهند از آنها خرده بگیرید چرا که شرایط آنها از ضعف شخصیتی نیست و تنها به دلیل علاقه و احساسات مسموم در آن شرایط قرار گرفتهاند. کتاب تصرف عدوانی را تهیه کنید تا چند روزی را همراه با استر و هوگو از غوغای این جهان فارغ شوید.
در دنیای ادبیات کتابهای بسیاری وجود دارند که با خواندن آنها حسهای زیادی در شما بیدار خواهند شد و شما خود را به شخصیتهای کلیدی آن کتابها نزدیک حس خواهید کرد. کتاب تصرف عدوانی یکی از کتابهایی است که در این دسته جای میگیرد. در این مقاله قصد داریم کتاب تصرف عدوانی را به شما عزیزان معرفی کنیم و هر آنچه را که در رابطه با این کتاب برای ما جالب بوده به شما نیز انتقال دهیم و این کتاب را به عنوان یکی از برترین کتابهای معاصر در باب عشق معرفی کنیم. همراه ما باشید تا اطلاعاتی را مانند نویسنده کتاب تصرف عدوانی، دلایل محبوبیت این کتاب، خلاصه کتاب تصرف عدوانی و هر آنچه که در رابطه با این کتاب گفته شده است بدانید و در انتها تصمیم بگیرید که این کتاب میتواند مناسب روحیات شما باشد و زندگی جدیدی را به شما هدیه دهد یا خیر. همراه ما باشید در نقد و بررسی رمان تصرف عدوانی.
لنا آندرشون یا لنا اندرسون رومه نگار و نویسندهای سوئدی است که به ما ایرانیان با کتاب محبوب تصرف عدوانی معرفی شده است. اندرشون در سال 1970 و در استکهلم سوئد به دنیا آمد و در رشته رومه نگاری مشغول به تحصیل شد و در زمینه فلسفه نیز مطالعاتی داشته است. در سال 2013 به دلیل نگارش رمان تصرف عدوانی برنده جایزه ادبی سونسکا داگبلادت سال 2013 شد و در همان سال توانست جایزه ادبی آگوست را که یکی از معتبرترین جوایز ادبیات سوئد میباشد به خود اختصاص دهد و از آن پس شهرت جهانی یافت. اندرشون پیش از چاپ کتاب تصرف عدوانی چندین کتاب با نامهای بازی نهایی، داستان اردکها و عدم مسئولیت شخصی را به چاپ رسانده است. سعید مقدم که یکی از بهترین مترجمان زبان سوئدی است و در هرگوتنبرگ ست دارد، ترجمه کتاب تصرف عدوانی را به عهده داشته است و در نشر مرکز این کتاب را به چاپ رسانیده است. کتاب تصرف عدوانی در ایران در سال 1395 به چاپ رسید و تا به حال چندین بار در چاپ آن تجدید نظر شده است. اگر آن سالها را به خاطر داشته باشید، نام کتاب تصرف عدوانی در همه کتاب فروشیها به چشم میخورد و احتمالاً افراد زیادی این کتاب را خوانده باشند.
روی جلد کتاب نوشته: (داستانی در رابطه با عشق) اما این نوشته قدر حقیقت دارد؟ تا کتاب را نخوانید متوجه نخواهید شد که این کتاب تنها داستانی در باب عشق نیست و شما میتوانید بسیاری از احساسات انسانی مانند شرم، خشم، امید و خود انکاری را در این کتاب ببینید. در کتاب تصرف عدوانی شخصیت قهرمان و یا شخصیت ضعیف نداریم و این یکی از دلایلی است که این کتاب را به یک شاهکار تبدیل کرده است چرا که در نسل ما و عصر معاصر کمتر کسی میتواند در تمام جنبههای زندگی قهرمان باشد تا بتواند با شخصیتهای کتاب همزاد پنداری داشته باشد. در این کتاب ما همراه با گفتگویهای درونی زنی با نام استر هستیم؛ استر نیلسون همانند یک زن امروزی در تمامی جنبههای زندگی خود موفق است و به عنوان یک زن مستقل در رابطهای قرار گرفته، استر به کنکاش مسائل فلسفی و تجزیه و تحلیل رفتار افراد مختلف علاقه زیادی دارد. در همان اوایل داستان تصرف عدوانی میخوانیم که استر به مهمانی یک هنرمند به نام هوگه دعوت میشود و در این مهمانی تشابهات بسیاری را میان خود و هوگو مییابد که این افکار موجب بیرون آمدن استر از رابطه قبلیاش میشود، در عین حال هوگو که یک مستند ساز قهار است به استر احساساتی پیدا میکند. در ادامهٔ داستان با اشتباهات استر و برداشتهای غلط او از رابطهاش با هوگو همراه میشویم و میبینیم که چه طور زندگی زیسته افراد به روی تجربیات آنها و رفتار افراد در روابطشان تاثیر میگذارد.
اولین مسئلهای که با شنیدن نام کتاب تصرف عدوانی به ذهن میرسد چیست؟ شاید شما هم به معنی این عبارت و دلیل نامگذاری یک کتاب با یک عنوان حقوقی فکر کرده باشید. تصرف عدوانی به معنای آسیب رساندن و خدشه وارد کردن به اموال یک فرد دیگر، و در حالی که آن اموال به ما تعلق ندارند میباشد. کتاب تصرف عدوانی نام خود را از یکی از بندهای قانون مدنی سوئد وام گرفته است. اما این قانون چه ربطی به محتویات کتاب دارد؟ در طول کتاب همواره میبینیم که رفتار و سخنان هوگو چه طور نور امید را در قلب استر روشن میکند و به او اجازه نمیدهد که رابطهای مسموم و بیمار گونه را ترک کند؛ و با شخصیت مسموم خود چگونه هر بحران را به یک فاجعه تبدیل میسازد و در نتیجه به روح و قلب استر آسیب می زند و روان او را خدشه دار میکند.
رمان تصرف عدوانی از نظر نویسندگان و مشاهیر بسیاری نقد شده است. به عنوان مثال در رومه گاردین میخوانید: عشقی فریبنده، اشتیاقی شرم آور، خودفریبی. این داستان سرگرم کننده به طرز دردناکی آشناست.
و یا: متأسفانه، بیشتر ن این داستان را زندگی کردهاند. گرچه تعداد اندکی به این خوبی آن را بازگو نمودهاند. مهیج و کاملاً هوشیارانه. عبارتی است که لیونل شریر در وصف این کتاب نوشته است.
در کتاب تصرف عدوانی ما همواره با استر همراه میشویم تا ببینیم که چگونه رفتار افرادی که در زندگی ما حضور دارند میتواند بر رفتار ما تاثیر بگذارد؛ هر چقدر که ما خود را فردی مستقل از دیگران بدانیم بالاخره در جایی گرفتار این خطای شناختی خواهیم شد و با آن که می دانیم حضور داشتن در یک شرایط درست نیست همراه در آن جا باقی بمانیم و راهی برای خروج خود نجوییم. در این کتاب با این تفکر که کلمات فقط کلمه نیستند و در روح و روان همه افراد تأثیر میگذارند مواجه خواهیم شد و میبینیم که در گفت و گوهایی که صورت نمیگیرند چه بر سر طرف مقابل میآید. در این کتاب شما هرگز نمیتوانید هیچ کدام از شخصیتها را محاکمه کنید و بابت رفتارهایی که انجام میدهند از آنها خرده بگیرید چرا که شرایط آنها از ضعف شخصیتی نیست و تنها به دلیل علاقه و احساسات مسموم در آن شرایط قرار گرفتهاند. کتاب تصرف عدوانی را تهیه کنید تا چند روزی را همراه با استر و هوگو از غوغای این جهان فارغ شوید.
خرید کتاب تصرف عدوانی با ارسال رایگان
بهترین کتاب
ما در کیف دستیمان چه میگذاریم؟ در دفتر یادداشتمان چه مینویسیم؟ آیا امکان دارد مواجههی اتفاقی یک غریبه با روزمرگیهای ما، شخصیت جذابی از ما به تصویر بکشد؟ بله. شاید در دنیای این روزها کمتر کسی به یادداشتها بها بدهد، مردم دیگر حرفشان را تایپ میکنند به جای قلم دست گرفتن و نوشتن. یادداشتها الکترونیکی رد و بدل میشوند و اصالت دست خط شخص از نحوهی نگارش یک کلمه دیگر پیدا نیست. این فضای رمانی ست که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد؛ یادداشتهای یک دفتر قرمز. فضای شهر، شلوغیها و کافههای پاریس طوری در این کتاب ترسیم شدهاند که خواننده بیدرنگ خود را در فرانسه مییابد. اشارات گسسته و روزمرهی زنی گمنام، توسط مردی خوانده میشود. دفترچهی یادداشت زن برای مرد دریچهی جدیدی باز میکند و او را به دنبال ماجراهای جدید میکشد. کتابی که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد رمانی خوش خوان، جذاب و سبک است که میتواند چند ساعت لذت بخش را برای خواننده محقق کند.
دفترچه یادداشت قرمز
پلات اصلی کتاب بسیار ساده است. ماجرای کتاب از یک کیف آغاز میشود. کیف زنی یده شده و عاری از هرگونه مدارک شناسایی، گوشی موبایل و هر چیز ارزشمندی در گوشهای رها میشود. روز بعد، مرد کتابفروشی کیف را پیدا میکند و با یک
دفترچه یادداشت قرمز درون کیف برخورد میکند که متعلق به یک زن است. به صورت اتفاقی زن و مرد هیچ یک گزارش ی را به پلیس نمیدهند و نهاد پیگیر قانونی در این داستان جایی ندارد. وی از روی کنجکاوی شروع به خواندن دفتر میکند و کم کم از روی یادداشتهای روزمرهی زن، با وی اخت میگیرد و از روی نشانهها تلاش میکند تا پیدایش کند. غافل از اینکه زن در اثر ضربهی وارد شده هنگام ی، به کما رفته است .
این یک رمان سبک است و خواندن آن زمان زیادی نمیبرد، می تواند برای یک بعد از ظهر روز تعطیل انتخاب خوبی باشد که هم خواننده را به فضای پاریس ببرد و هم در موقعیت عاشقانه قرارش دهد. شخصیت اصلی داستان که مردی کتابفروش و کتابخوان است، در طول داستان ارجاعات زیادی به نویسندههای دیگر دارد. نویسندگانی نظیر Amélie Nothomb (نویسنده ی بلژیکی) و Jean Echenoz (نویسندهی فرانسوی) از این دست هستند. شاید بتوان گفت که خواندن کتاب برای یک فرانسوی که به فضای ادبی فرانسه نیز آشناتر است، لطف بیشتری خواهد داشت تا خواندن ترجمهی کتاب از زبان انگلیسی.
دفترچه یادداشت قرمز
کتاب دفترچه یادداشت قرمز که توسط آنتوان لورن، نویسندهی فرانسوی در سال 2014 روانهی بازار شد، رمانی نسبتاً کوتاه است که داستانی روان و پر کشش دارد و مخاطب را با خود جذاب میکند. داستان بسیار امروزیست و درک دغدغههای شخصیتها کار دشواری نیست. مردی که از روی نوشتههای یک زن ناشناس، به وی علاقهمند میشود و زنی که جریان زندگیاش را به طرزی منحصر به خودش به رشتهی تحریر در میآورد. شاید یکی از نکات این کتاب را بتوان تأثیر همین یادداشتها دانست، که اگرچه پیشرفت تکنولوژی ابزارهای مختلف و هوشمندی در اختیار ما قرار دادهاند تا مشغلهها، افکار و آرزوهای خود را ثبت کنیم، اما لطف یک یادداشت بر روی صفحههای کاغذ یک دفتر را چیزی جایگزین نمیکند. این رمان پس از انتشار یکی از پرفروشترین رمانها شد و تاکنون به دوازده زبان زندهی دنیا برگردانده شده است. رومهی گاردین دربارهی کتاب دفترچه یادداشت قرمز نوشت: «از این کتاب بهخاطر روایت شگفتآورش و نیز بازی خوشایندش با فانتزیهای فرانسوی لذت میبرید».
با توصیفاتی که این کتاب از محلههای پاریس، کافهها و مغازهها میکند، کاملا حال و هوای این شهر به مدت کوتاهی به خواننده منتقل میشود. کتاب دفترچه یادداشت قرمز بیشتر قصهپردازانه و قصه گوست، از همین روی یک انتخاب مناسب برای فیلمنامه به حساب میآید و قابلیت فیلم شدن را دارد. اگرچه باید خاطر نشان کرد که این کتاب از حیث ادبی ظرافتهای بسیاری ندارد و متن نسبتاً سادهای دارد.
دفترچه یادداشت قرمز، آنتوان لورن
آنتوان لورن (Antoine Laurain) نویسندهی فرانسوی در سال 1972 در پاریس به دنیا آمد. او که از ابتدا به هنر علاقهی فراوانی داشت، مشغول به تحصیل در رشتهی سینما شد و کارش را با کارگردانی فیلمهای کوتاه و نوشتن فیلمنامه آغاز کرد. او علاوه بر نویسندگی و فیلم نامهنویسی و رومهنگار نیز هست و به دلیل علاقهی فراوانی که به عتیقهجات دارد، کلکسیونر عتیقه است و زمانی در یک عتیقهفروشی کار میکرده است. کار او در عتیقهفروشی الهامبخش اولین رمان او، دفترچه یادداشت قرمز شده و وی را به نوشتن این کتاب واداشته است. از این نویسنده کتابهای دیگری نیز منتشر شده است.
کتاب دفترچه یادداشت قرمز در 156 صفحه سال 1395 روانه بازار کتاب شد. این کتاب که در قطع رقعی به چاپ رسیده است، ترجمهی روان و جذابی از شکیبا محب علی ست و از سوی نشر هیرمند در ایران منتشر شده است. این کتاب تاکنون به چاپ نهم رسیده است که نشان از استقبال مخاطبان فارسی زبان از کتاب دفترچه یادداشت قرمز دارد. شایان ذکر است که این کتاب از انگلیسی به فارسی ترجمه شده است.
خرید کتاب
دفترچه یادداشت قرمز با
ارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب آخرین نامه معشوق داستان
کتاب زندگی زنی به نام جنیفر در سال های 1960 میلادی را شرح میدهد، جنیفر که دچار یک سانحه تصادف شده در بیمارستان بستری است. پس از بازگشت هوشیاریاش متوجه میشود که چیزی به خاطر نمیآورد و حافظهی خود را از دست داده است. نه از شغل خود تصوری دارد و نه شوهرش را میشناسد. در ادامه داستان جنیفر به نامههایی برمیخورد که ظاهراً معشوقی برای او نوشته است. او سرگرم نامهها میشود و سعی میکند از خلال نامهها به پاسخی برای سوالهایش دست یابد.
موازی با این داستان، داستان دیگری نیز پررورده میشود، الی دختری است که در سال 2000 زندگی میکند، وی همان نامهها را پیدا میکند و با مطالعه نامهها مترصد نگارش داستان زیبایی برای ارتقای جایگاه شغلی خود میشود. داستان الی و جنیفر موازی پیش میرود و مخاطب چالشهای بعضاً مشترک آنها را میبیند.
کتاب آخرین نامه معشوق
نقد
با مطالعه دو داستان موازی میبینیم که زندگی دو شخص شباهتهای زیادی دارد و هر دو در معرض تصمیمهای مشترکی قرار دارند، اما انتخابهایشان متفاوت است. جوجو مویز، نویسندهی انگلیسی کتاب در خلال داستان سعی دارد به ما نشان دهد که زندگی افراد مختلف در زمانها و مکانهای متفاوت تا چه حد میتواند با مسائل یکسان قرین باشد، گویی انسانها بیش تنوع زیست و عقیده، ابعاد مختلف مشترکی را تجربه می کنند که فارغ از زمان و مکان برای همهی ما اتفاق میافتند. فرقی نمیکند زنی در دهه 1960 باشیم یا دختر جوانی در قرن 21.
داستان کتاب آخرین نامه معشوق درونمایهی عاشقانه دارد، جایی که جنیفر به عنوان شخصیتی خود ساخته و از سطوح بالاتر اجتماعی خود را در برابر آنتونی، رومهنگار پر اشتیاق و ماجراجو میبیند. در حالی که به نظر میرسد این دو از نظر شخصیتی تشابهات زیادی ندارند، جنیفر در دوراهی اخلاقی قرار دارد. هرچند شوهرش تلاش زیادی برای ارتباط گرفتن با او نمیکند و این مساله امر پذیرش امری غیر اخلاقی را برای مخاطب آسانتر می کند. به نظر میرسد شخصیتپردازی کتاب درگیر کلیشهی بسیاری است، زن زیبا (و قهرمان کتاب آخرین نامه معشوق در به تصویر کشیدن دههی شصت میلادی موفق است، نامههای دست نوشتهی معشوق جنیفر و خاطرات و نوستالژی نهفته در آنها برای انسان امروزی که بیش از هرچیز با تلفنهای هوشمند، کامپیوترها، ایمیل و پیامکها تبادل اطلاعات میکند ملموس باشد. گویا نویسنده کاغذهای دستنویس را از بقچههای قدیمی بیرون میکشد و توجه ما را به حجم از عطر، کلمه و معنایی که برایمان دارند جلب می کند. در دنیای امروز و با رد و بدل الکترونیکی پیامها، جای برخی از عناصر خالی مانده است و نامههای یک معشوق توجه ما را به جایگاه آنها جلب میکند. گمان نمیرود که پیامکها یا ایمیلهای یک عاشق به معشوقش بتواند چنین حجمی از اشتیاق را در او زنده کند
ایدهی اصلی داستان کتاب آخرین نامه معشوق هنگامی به ذهن مویز رسید که وی در کافهای نشسته بود و به صورت اتفاقی مکالمات دو زن که در خلال پیامکهایشان دنبال خاطرهای می گشتند گوش کرده بود. وی بعدها گفت: «بعد از این جریان با خودم فکر کردم که تا چند وقت پیش مردم برای همدیگر نامه مینوشتند و چقدر به نامهها و پیامهای ارسالی از طریق آنها اهمیت قائل بودند، حال آنکه امروزه دیگر کسی نامه نمیفرستد و در زندگی روزمره انسانها دیگر کاربردی ندارد.»
کتاب آخرین نامه معشوق
درباره نویسنده
جوجو مویز (Jojo Moyes)
او اولین بار این جایزه را در سال 2004 برای کتاب میوهی خارجی و بار دوم برای کتاب آخرین نامه معشوق در سال 2011 کسب نمود. کتاب من پیش از تو از مویز یکی از پرفروش های نیویورک تایمز شد و کتاب من پس از تو نامزد دریافت جایزه بهترین کتاب سال از UK Galaxy Book Awards گردید. از او تا کنون 15 کتاب منتشر شده که موفقترین های آنها کتاب آخرین نامه معشوق و من پیش از تو است، از روی کتاب من پیش از تو فیلمی نیز به همین نام ساخته شده است، مضمون این کتاب خودکشی انتخابگرانه (اتانازی) است که قهرمان اصلی این رمان پس از دست و پنجه نرم کردن با عوارض یک تصادف سخت، به صورت انتخابی خودکشی می کند.
کتاب آخرین نامه معشوق از او در سال 2010 منتشر شده و به چندین زبان زندهی دنیا نیز ترجمه شده است. هرچند کتاب آخرین نامه معشوق از مویز مورد توجه بسیاری قرار گرفت، اما عمدهی شهرت وی به خاطر کتاب من پیش از تو است.
کتاب آخرین نامه معشوق در ایران
کتایون اسماعیلی انجام داده و در سال 95 روانهی بازار شده است
این کتاب توسط نشر میلکان و در 456 صفحه به چاپ رسیده است. ترجمهی آن را
خرید کتاب
آخرین نامه معشوق با
ارسال رایگان
بهترین کتاب
چار بوکفسکی آخرین اثر خود را به نام کتاب عامه پسند
عامه پسند
:
چار بوکفسکی متولد 1920 در آلمان است. او هزاران شعر، صدها داستان کوتاه و شش رمان منتشر کرده و مجموعا 60 اثر از او به جا مانده است. کارهای بوکفسکی معمولا پیرامون زندگی آمریکاییهای فقیر، ارتباط با ن و مصرف نوشیدنیهای الکلی و مواد مخدر میچرخد. شاید او نمونه ای از یک انسان خوب و کامل نباشد ولی چیزی که او را خاص و برای دیگران جذاب میکند این است که او تظاهر به بودن به کس دیگری نمیکند. بدون سانسور و یا زدن نقاب، خودش را به جهان اطرافش نشان میدهد.
خانوادهی بوکفسکی زمانی که او تقریبا سه سال داشت به دلیل مشکلات مالی از آلمان به بالتیمور آمریکا مهاجرت کردند و وقتی که او 10 سال داشت به لس آنجلس نقل مکان کردند. پدر او یک جراح آلمانی_آمریکایی بود که در جنگ جهانی اول به ارتش آمریکا خدمت میکرد. بوکفسکی اعلام کرده که پدرش در کودکی بسیار سوء استفاده گر بوده و او و مادرش را هم به صورت فیزیکی و هم به صورت روانی آزار میداده است. او در سنین نوجوانی بسیار خجالتی و غیر اجتماعی بوده و توسط بچه های دیگر به خاطر نوع لباس هایی که پدرش او را مجبور میکرد بپوشد و لهجه سنگین آلمانی خود مورد تمسخر قرار میگرفته است. در مستندی که در سال 2003 از این نویسنده منتشر شد، با عنوان “born into this” ، بوکفسکی میگوید که پدرش عادت داشته او را از سن 6 تا 11 سالگی هر هفته سه بار با تیغ ریش تراش بزند. او ادعا می کند که این مسئله به نوشتنش کمک کرده است. زیرا او با دردی که لایقش نبوده مواجه شده و با افزایش سنش، این افسردگی خشم درونش را بزرگ تر کرده و مواد اولیه و صدایی به او برای نوشتن آثارش داده است.
بوکفسکی بعد از ارتباط با ن مختلفی در زندگی خود در سال 1985 در سن 65 سالگی با همسرش ازدواج کرد و در 73 سالگی کمی بعد از انتشار کتاب عامه پسند به دلیل ابتلا به بیماری لوکمیا که نوعی سرطان خون است جان خود را از دست داد.
بوکفسکی در کتاب عامه پسند خود داستان را از دید کارآگاهی در شهر لس آنجلس تعریف می کند. نیکی بلان مهلت اجاره دفترش تمام شده است و چون به پول احتیاج دارد باید خیلی سریع چند پرونده مشتریهای خود را حل کند. اولین مورد او زنی به نام بانوی مرگ است. بانوی مرگ به دنبال زنی به نام سلین میگردد که یک نویسنده ی فرانسوی است و چند سال پیش مرده است ولی بانوی مرگ برای پیدا کردن او به بلان اصرار میکند. جستجوی بلان برای پیدا کردن سلین او را قدم به قدم تا زندگی پایین شهری میبرد. کسانی که بوکفسکی را خوب بشناسند این پدیده برای آن ها آشناست. علاقهی زیادی که بوکفسکی به لس آنجلس و تک تک محلههای آن دارد بر خوانندگان او پوشیده نیست. در ادامه او با پرونده های عجیب تر نیز برخورد میکند. کتاب دارای رگه هایی از طنز، علمی تخیلی و مسائل فوق طبیعی است. بوکفسکی این کتاب را به "بد نوشتن" تقدیم کرده است!
بحث در مورد کتاب عامه پسند بسیار زیاد است. ما تلاش می کنیم که در این فرصت کوتاه جنبههای مختلفی از کتاب را پوشش دهیم.
کلا افرادی که عامه پسند را می خوانند یا عاشقش میشوند یا از آن متنفر! عامه پسند نوعی طنز سیاه است. از آنجایی که خود نویسنده آن را به بد نوشتن تقدیم کرده، می توان گفت از نظر فرم چیز جدیدی برای گفتن ندارد، ولی کسی نیست که از خواندن آن لذت نبرده باشد! معما های مطرح شده در کتاب، طنز بوکفسکی و قصهگویی او چیزهایی است که این کتاب را برای مخاطب خود جذاب میکند. کتاب عامه پسند ادبیات سادهای دارد و خواننده را برای درک حرفهایش به زحمت نمیاندازد و شاید برای همین است که مورد پسند بعضی ها واقع نمی شود. کتاب عامه پسند پر است از جملههای ناب و خلاق که آدم را خسته نمیکند. کتاب طوری مخاطب را در خودش غرق میکند که می توان ساعت ها سر را از روی نوشته ها بلند نکرد ولی بعد از خود پرسید که : این همه مدت چه خواندهام ؟ پوچ گرایی بوکفسکی در کتاب عامه پسند کاملا مشهود است و این حس را به خواننده نیز انتقال می دهد. مشکلاتی که در کودکی با پدرش داشته او را به فردی کمال گرا تبدیل کرده است، او برای این که کتابی بی نقص بنویسد و کلمات درست را انتخاب کند در عذاب است. حتی در پاراگراف هایی از کتاب ناامیدی او را نسبت به خودش می بینیم. ولی بوکفسکی در این کتاب که در سالهای آخر زندگیش نوشته شده است خود را از نداهای آسیب زن درونی خود رها میکند. او به این نتیجه می رسد که همیشه نمیشود بی نقص بود، که بی نقص وجود ندارد. گاهی فقط باید نوشت. بوکفسکی انقدر خودش را در کتاب بیان میکند که با داشتن یک قرار ملاقات با او برابری میکند. از لحن واقع گرا و کنایه آمیز بوکفسکی نیز در کتاب عامه پسند و دیگر کتابهایش نیز نمیشود گذشت. اگر این کتاب قرار بود خداحافظی بوکفسکی باشد، پس ما قدردان این خداحافظی زیبا ولی عجیب او هستیم.
خرید کتاب
عامه پسند با
ارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب چگونه رنج بکشیم اثر همیلتون، با متنی روان و دلپذیر و سرشار از نکته زیبا و تأثیرگذار رنج را در زندگی انسان جدی میگیرد. بسیاری از افراد در مواجه با رنج و ناراحتی احساس میکنند که کسی وجود ندارد که رنجی بیشتر از آنها داشته باشد در صورتی که در اینگونه مواقع افرادی که آنها را دلداری میدهند ممکن است غم و غصه و مشکلات بیشتری داشته باشد چون اگر مشتقات و غصههای بیشتری نداشت هیچوقت نمیتوانست کلمات آرامبخش و تسکیندهنده را بر زبان جاری کند.
کتاب چگونه رنج بکشیم به افراد کمک می کند تا زندگی رضایتبخشتری داشته باشند که در زیر بیشتر به معرفی این کتاب می پردازیم.
معرفی کتاب چگونه رنج بکشیم
انسان هر چقدر هم غرق در ثروت و تجملات باشد و دوستان خوب داشته باشد ولی باز مشکلات و رنجهایی نظیر درد عشق، درد از دست دادن عزیزان و درد ناامیدی را چشیده است و بهترین راه حل، تحمل کردن رنج و ادامه دادن زندگی به بهترین شیوهی ممکن است. در
کتاب چگونه رنج بکشیم اثر کریستوفر همیلتون، استاد فلسفه دین در دانشگاه لندن، راهکاری متفاوت ارائه شده است. در این کتاب به راهکارهایی برای پذیرفتن رنجهایی نظیر خانواده، عشق، مرگ و بیماری مطرح میکند تا به کمک این راه کارها نسبت به شرایط خود نگرش متفاوتی داشته باشیم. این نویسندهی توانا، با پرداختن به نمونههای از تاریخ، ادبیات و علم نشان میدهد که چطور بتوانیم رنج را منبع ارزشمندی از روشنفکری بدانیم و به هستیمان شکل ببخشیم.
کتاب چگونه رنج بکشیم
در
کتاب چگونه رنج بکشیم متنی زیبا پیش روی خوانندگانی است که رنج را در زندگی جدی میگیرند. در این کتاب در مورد رنجهایی نظیر رنج خانواده، مرگ، عشق، بیماری نکتههای پر مفهوم و معناداری بیان شده است. مضمون اصلی کتاب همیلتون به آیهی «لقد خلقنا الانسان فی کبد»؛ «حقا که آدمی را در رنج آفریدیم» اشاره میکند. راه فراری برای این رنجها در زندگی وجود ندارد. همیلتون میکوشد تا به جای فرار از این رنجها، راههای مواجه درست با آنها را به ما نشان دهد.
در این کتاب هدف کم کردن میزان رنج نیست بلکه کنار آمدن و ساختن با رنج است. همیلتون این کتاب را فلسفه درمانی یا فلسفه به عنوان شیوهای از زندگی توصیف میکند و به مواردی همچون عطش تخیل و تهی بودن زندگی میپردازد.
در مورد عطش تخیل چون انسان همیشه تشنۀ به دست آوردن است و همیشه دوست دارد بیشتر به دست بیاورد و همیشه به دنبال به دست آوردن چیزهای جدید و متفاوت است. افلاطون در این مورد انسان را شبیه به یک سطل که ته آن سوراخ است و هر چه داخل آن بریزیم از ته بیرون میریزد و چیزی داخل آن نمی ماند توصیف کرده است. همیلتون برای توصیف تهی بودن زندگی، به گفته پاسکال استناد کرده و گفته است همه انسانها کم و بیش بیقراریم و دنبال چیزهایی میگردیم که با آن زندگی خود را پرکنیم به گفتهی پاسکال، انسانها به این دلیل احساس بدبختی میکنند که نمیتوانند در یک اتاق تنها آرام بگیرند.
انسانها همیشه میکوشند تا حواس خود را با چیزی پرت کنند تا خود را از شر احساس تهی بودن زندگی رها کنند و به دلیل اینکه از چیزهایی که داریم زود خسته میشویم و اشتیاق خود را نسبت به آن ها از دست میدهیم همواره سعی میکنیم به دنبال تازگی و چیزهای جدید برویم که اشتیاق به تازگی از بنیادی ترین نیازهای انسان است.
همیلتون در کتاب چگونه رنج بکشیم از نوشتهی مشهور آلبر کامو مینویسد که گفته است انسان میتواند به هر چیزی عادت کند. این جمله آلبر کامو تا حدودی جمله درستی است اما خلاف آن نیز وجود دارد که انسان میتواند نسبت به چیزهایی که قبلاً احساس خوشایندی داشته است خسته شود؛ و به همین دلیل است که انسان امروزی بیشتر به دنبال مصرفگرایی و مد است و در دنیای امروزه این مقوله نقش مهمی را در زندگی بشر دارد. افراد به دلیل نیاز بسیاری از چیزها را خریداری نمیکنند بلکه به این دلیل آنها را خریداری میکنند تا جایگزین چیزهای قدیمی که خستهکننده شدهاند شود.
همیلتون در مورد خانواده مینویسد: همه افراد دوست دارند که خانواده مکانی برای آرامش و امنیت باشد و در این مأوا انسان پرورش یابد که همیشه اینگونه نیست و خانواده از این آرزو دور است، خانواده اغلب میتواند صحنه خشونت و درگیری باشد و بیشتر اتفاقاتی که در محیط خانواده اتفاق میافتد میتواند آنقدر دردناک باشد که تا آخر عمر از آسیب روانی آن در امان نباشیم. در بحث رنج در خانواده یاد جملهی رمان آناکارنینا که میگوید همهی خانوادههای خوشبخت شبیه هم هستند؛ اما هر خانواده بدبختی به شیوهی خودش بدبخت است میافتیم.
همیلتون در کتاب چگونه رنج بکشیم، از هر نویسندهای که حرفی درخور موضوع خود داشته جمعآوری کرده و کتابش را با فرمول، به هر چمنی رسیدی گلی بچین و برو نوشته است و آشنایی با نظر نویسندگان متفاوت و آشنایی خوانندگان با این نظرها در واقع هدف اصلی این کتاب است.
کتاب چگونه رنج بکشیم
از مهمترین پیشنهادات همیلتون برای مهار رنج در
کتاب چگونه رنج بکشیم انجام دادن بهترین کار در موقعیت بد است. طبقه گفته دوروتی رو؛ روان کاو استرالیایی او در کودکی خاطرات بدی از خواهرش داشته است و به همین دلیل کوشیده است تا این خاطرات و تأثیرات بد را با کم کردن ارتباطش ش کاهش دهد و او این شیوه را نوعی جداسازی و گونهای از بخشودن تلقی میکند.
از دیگر پیشنهادات همیلتون دعوت به نگاه علمی است. نگاه علمی به بدیهای انسان در پی علتها است و هنگامی پای علت به میان میآید رفتارهای بد و زنندهی دیگران با ما چیزی بیش از معلول نیست. اندیشیدن به این شیوه که رنجها گریپذیر هستند نوعی پیشرفت و حتی گامی به سوی روابط صلح آمیز است.
خرید کتاب
چگونه رنج بکشیم با
ارسال رایگان
بهترین کتاب
لوئیس سکر نویسنده ی نام آشنای آمریکایی داستان های کودکان، در سال 1987 کتابی را منتشر کرد به نام” there’s a boy in the girls bathroom” یا "یک پسر در حمام دختران است" اما مترجم احتمالا به خاطر محدودیت های اعمال شده تصمیم گرفته آن را به صورت کتاب
ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر ترجمه کند.
پروین علی پور ترجمه این کتاب را به عهده گرفته و این کتاب توسط نشر افق چاپ شده است.
لوئیس سکر با نبوغ و داستان گویی شیرین خود کودکان و حتی بزرگسالان را از سراسر جهان عاشق کتاب های خود کرده و برای کتاب
ته کلاس، ردیف آخر صندلی آخر موفق به دریافت 19 جایزه به انتخاب کودکان و نوجوانان شده است. امیدواریم بتوانیم در ادامه به شما برای انتخاب کتابی مناسب برای خودتان یا هدیه ای به کوچک ترها کمک کنیم.
ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر
لوئیس سکر در مارچ 1954 در آمریکا متولد شد. نوشتههای او عمدتا در حوزهی کودک و نوجوان است. سکر به کودکان علاقهی زیادی دارد و به نظر میرسد که کودکان نیز همین احساس را نسبت به او دارند. سکر تحصیلات خود را در دانشگاه کالیفرنیا گذراند. در زمان تحصیل خود برای گرفتن امتیازات دانشجویی شروع به کمک کردن در یکی از دبستان های کالیفرنیا کرد و بعد ها از آن دوره از زندگی خود به عنوان بهترین کلاس و تجربهای که زندگی او را عوض کرد یاد کرد. تجربه ای که در نوشته هایش مخصوصا در کتاب
ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر به وضوح دیده میشود.
سکر تحصیلات خود را در سال 1976 با مدرک اقتصاد تمام کرد و بلافاصله شروع به نوشتن کرد. او اولین کتاب خود را به نام "sideways stories from wayside school”" در سال 1978 چاپ کرد. داستان در یک دبستان اتفاق میافتاد و عناصر ماوراء طبیعه نیز در خود داشت. او دوباره این بار برای تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه رفت و بعد از فارغ التحصیل شدن، نوشتن را در کنار شغلش در زمینه های قضایی انجام میداد. در سال 1989 او به قدری خواننده داشت که این بار نویسندگی را به صورت کاری تمام وقت انجام بدهد. از روی کتاب های او یک فیلم و سریال نیز ساخته شده است. سکر اکنون با همسر و دخترش در تگزاس زندگی میکند.
این کتاب داستان بردلی چاکرز است. او کلاس چهارم را تجدید شده برای همین بزرگ ترین دانش آموز کلاس پنجم است. او در
ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر می نشیند و هیچ توجهی به درس نمیکند. او ترجیح میدهد که نقاشی بکشد، کاغذ دفترش را تیکه تیکه کند و هر کار بیخود دیگری را انجام دهد ولی به درس توجه نکند. او به این که درس هایش را رد می شود افتخار میکند و میخواهد همه از او متنفر باشند تا او را تنها بگذارند و همه از او متنفرند، حتی معلم هایش. داستان بردلی در کتاب
ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر وقتی شروع به تغییر میکند که دانش آموز جدیدی به نام جف فیشکین از واشنگتن به مدرسه آن ها منتقل میشود. او سعی میکند با بردلی دوست بشود ولی او زیر بار نمی رود. در همین حال مدرسه مشاور جدیدی استخدام میکند به نام کارلا که بسیار برای ملاقات کردن بردلی مشتاق است و دوست دارد به او کمک کند. در ادامه ما تاثیر کارلا را بر او و دیگر شاگردان مدرسه میبینیم. شخصیت کارلا در کتاب
ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر از شخصیت همسر خود سکر اقتباس شده است .
در ادامه با ما برای نقدی بر این کتاب دوست داشتنی همراه باشید.
ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر :
این کتاب غمگین نیست ولی تقریبا 50 درصد افرادی که کتاب را میخوانند در اواسط آن به هق هق میافتند! دلیل آن مشخص است. مسئلهی کودک در جوامع مختلف به خصوص در دوران ما بسیار حساس است. همه میدانند که بردلی بچهی خوبی نیست ولی این را هم میدانند که او ذاتا این گونه نبوده. حداقل مشاور داستان، کارلا به این مسئله توجه میکند. او از بردلی ناامید نمیشود، او بردلی را همراهی میکند برای بیرون انداختن هیولا های درونش. و چقدر ما به امثال کارلا در مدارسمان احتیاج داریم. نوجوانانی که پرخاشگر هستند و معلم ها فکر میکنند که با سرکوب کردن آن ها به اصطلاح آنها را سر جای خود مینشانند غافل ازآن که این رفتار فقط موجب میشود که بزرگترهای ناسالمی را تحویل جامعه دهند. وقتی که دیگران بردلی را هیولا صدا میزنند و او پس از مدتی حتی از آن ناراحت نمیشود زیرا در درون خود قبول کرده است که یک هیولا است. ولی بردلی پشت نقاب هیولایی که به خود زده فقط یک بچه ی معصوم است. موضوع تاسف بر انگیز این است که در این جهان کارلاها بسیار کماند و بردلی ها زیاد! بسیاری از معلمان مدرسه این کتاب را برای شاگردان خود میخوانند و همیشه واکنش خوبی از آن ها دریافت میکنند. از نظرات مردم راجع کتاب
ته کلاس ردیف آخر، صندلی آخر می توان این را برداشت کرد که خوانندگان کتاب بیشتر بزرگسال هستند تا نوجوان! شاید به خاطر این باشد که دنیای کودکان امروز با دنیای کودکان 30 سال پیش بسیار متفاوت است و بزرگسالان حال و هوای آن روز ها را بهتر درک میکنند. با پیشرفت تکنولوژی و شکل گیری فضاهای مجازی، افراد جوان و نوجوان فضای بیشتری برای دفاع از حقوق خود و یا دیگران دارند. آن ها حتی کمپینهایی برای جلوگیری از اذیت کردن بچههای دیگر در مدرسه تشکیل میدهند ولی این فقط یک سوی ماجراست. پیشرفت فضای مجازی بستری را برای نوع دیگری از اذیت کردن به نام زورگیری مجازی یا cyber bullying فراهم کرده. امید است که معلمان و مشاوران خوب کشورمان با خواندن کتاب ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر بتوانند کودکان را بهتر درک کنند و با پیشنهاد دادن این کتاب به دانش آموزان خود آن ها را برای ساختن محیط و مدرسه ای سالم تر راهنمایی کنند. کتاب ت
ه کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر کتابی خواهد بود که احساسات شما را منقلب کند و به تجربه ای فراموش نشدنی برایتان تبدیل شود. از همراهی شما سپاس گزاریم.
خرید کتاب
ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر با
ارسال رایگان
بهترین کتاب
پیتر برگر یکی از جامعه شناسان توانای اتریشی تبار ساکن آمریکا در کتابی جذاب تحت عنوان اعتقاد بدون تعصب
اعتقاد بدون تعصب
یکی از کتابهایی که به سرپرستی خشایار دیهیمی از نشر گمان منتشر شده است، کتاب اعتقاد بدون تعصب است که پانزدهمین جلد از مجموعه کتابهای تجربه و هنر زندگی نشر گمان است. این کتاب فلسفهای خوش خوان و دنبال شونده را عرضه میکند و دریچههای جدیدی به روی ذهن بیگانه با اندیشه ورزی باز میکند. این کتاب از استقبال زیادی برخوردار بوده است و موضوع آن برای بیشتر مخاطبان جذاب و پرشور است.
در کتاب اعتقاد بدون تعصب یا همان کتاب در ستایش تردید به بررسی روند دین در جامعه مدرن پرداخته میشود و برای افرادی که به فلسفه و دین علاقه دارند این کتاب بهترین گزینه میباشد. در این کتاب به بیان اینکه چرا بعضی افراد نسبت به اعتقادات خود خشک و با تعصب رفتار میکنند و بعضی افراد با داشتن اعتقادات قوی حاضر به شنیدن سخنان دیگران نیز هستند و درباره ی آنها صحبت میکنند این پدیده در جامعه ی ما بسیار دیده میشود و بهتر است هر کس واقع بینانه با آن رفتار کند.
کتاب اعتقاد بدون تعصب که نام اصلی آن کتاب در ستایش تردید است برای افرادی که به موضوع تردید و مسائل ی، فرهنگی و دینی ناشی از آن فکر میکنند کتابی پر معنا و مفید است. در شروع قرن بیستم نیچه با لفظی مطمئن و قاطعانه مرگ خدا را اعلام کرد ولی با مرور زمان این مسئله روشن شد که مدرنیته باعث از بین رفتن دین نمیشود و مدرنیته تنها باعث تکثر میشود تکثر یعنی اینکه گروههای مختلف با عقاید متفاوت در کنش متقابل با هم در جامعه زندگی میکنند. این مسئله تنشهایی را هم به دنبال دارد مثلاً تمام افراد جامعه نظر یکسانی در مورد بعضی مسائل مانند سقط جنین، اعدام و یا حقوق ندارند و با توجه به نظرهای متفاوت هر گروه نسبت به نظر خود پافشاری و اصرار میورزند و این باعث درگیری و تضاد میان گروهها میشود.
پیتر و آنتون زایدرولد راه حل این تنشها را، تردید اعلام کردند البته نه تردیدی فلج کننده که فرد نتواند از بین گزینههای گیج کننده مختلف، تصمیم درست بگیرد بلکه تردیدی معقول که به افراد اجازه میدهد بدون تعصب بر روی عقاید و باورهای اخلاقی خود پیش بروند و افراد مخالف عقاید خود را دشمن ندانند.
این کتاب نشان میدهد که چگونه تکثر میتواند به نسبی گرایی و بنیادگرایی بینجامد. بنیاد گرایی بدون آنکه جایی برای عقاید مختلف و متفاوت باقی بگذارد یک اجماع عام را دربارهی باورها و اهداف درست و مطلوب بر جامعه تحمیل میکند و نسبی گرایی نیز رسیدن به ارزشهای اجتماعی مشترک را غیر ممکن میکند. هدف نویسندگان این کتاب اتخاذ کردن موضوعی میانه بین نسبیگرایی و بنیاد گرایی است که نه تنها در حوزه دین و اخلاق بلکه در حوزه ت نیز مؤثر باشد.
کتاب اعتقاد بدون تعصب در هفت فصل نوشته شده است که به اختصار به توضیح آنها میپردازیم.
در فصل اول این کتاب به بررسی موضوعاتی نظیر خدایان بی شمار، تعریف تکثر، آلایش شناختی، گذر از تقدیر به انتخاب و تأثیر تکثر بر دین پرداخته است.
در فصل دوم کتاب، به ساز و کار و نسبی سازی میپردازد اینکه نسبی در برابر مطلق قرار دارد و تکثر منجر به تسامح بیشتر میشود و این امری اجتناب ناپذیر است. افراد کم و بیش تحت تأثیر کسانی هستند که با آنها صحبت میکنند و این گفت و گو بر روی تصور ما از واقعیت تأثیر میگذارد. همچنین در این فصل به اعمال نسبیت در دین و دیالکتیک و نسبی سازی پرداخته شده است.
در بخشی از فصل سوم به توضیح نسبی گرایی پرداخته است که از دیدگاه افراد نسبی گرا هیچ نظام اخلاقی معتبر واحدی در دنیا وجود ندارد و همه ی فرهنگهای بشری، رفتارها و ارزشهای اخلاقی سایر فرهنگها را میپذیرند. در این فصل عقاید مارکس، نیچه و فروید بیان شده است. مارکس معتقد بود حقیقت برای هر فرد با توجه به جایگاه طبقاتی او نسبی است. نیچه میگوید: ایدهها سلاحهای در مبارزه برای کسب قدرت هستند و فروید معتقد است ایدهها همان عقلانی سازی و امیال ناخودآگاه انسان هستند.
در فصل چهارم کتاب اعتقاد بدون تعصب به این پرداخته است که چیزی که در جهان مدرن معنا دارد این است که بنیاد گرایی یک پدیده ی واکنشی است و این واکنش همواره برای مقابله با تهدیدی احتمالی علیه جامعه است که ارزشهای چه دینی و چه سکولار خاص خود را دارد.
در فصل پنجم کتاب در ستایش تردید به بحث یقین و تردید پرداخته شده و گفتههایی از امانوئل کانت در کتاب تمهیدات یا مقدمه ای بر هر ما بعدالطبیعته آینده که به عنوان یک علم عرضه شود در این کتاب پیش شرطهای هر جهان بینی آینده که میخواهد خودش را در موضع میانه، بین نسبی گرایی و بنیاد گرایی معرفی کند را در فصل بیان کرده است.
در فصل ششم به محدودیتهای تردید اشاره شده است که از کارکردها و فواید تردید به تأخیر انداختن قضاوت است مخصوصاً زمانی که میخواهیم قضاوت عجولانه انجام دهیم. برگر در این کتاب بیان کرده است که تردید نیازمند حمایت ی، اجتماعی و فرهنگی است.
در فصل پایانی کتاب به موضوع ت میانه پرداخته شده است. در طول تاریخ هیچ پیشرفت کلی وجود نداشته است و بینشهای اخلاقی افراد در طول زمان دچار تغییر و تحول میشوند و گاها از بین میروند و معتقدیم که نهادینه سازی آزادی و کرامت انسانی پیشرفتی والاست و در تمدن غربی این ادراک از معنای انسانیت در ت و قانون نهادینه شده است.
خرید کتاب
اعتقاد بدون تعصب
باارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب بارون درخت نشین، نوشته شده توسط
ایتالو کالوینو نویسنده مشهور ایتالیایی در سال 1957، داستانی با زمینه های فلسفه و ت است که خواننده را تا انتها با سبکی خاص در داستان نویسی با خود همراه می کند. نام کالوینو برای کتابخوانان نامی آشناست. ما در این متن خواهیم به ارائه خلاصهای از کتاب، زندگینامهای از کالوینو و نقد و بررسی اثر ارزشمند او بپردازیم.
کتاب بارون درخت نشین :
ایتالو کالوینو، نویسندهی رمان و داستانهای کوتاه موفق دارای ملیت ایتالیایی زاده شده در 15 اکتبر 1923 در کوبا است. ایتالو را در قصهگویی بسیار ماهر توصیف کردهاند. او قصههایی برای بچههای بزرگ میگوید. ایتالو با سبک ادبی خاص خود که به سورئال یا پست مدرن شباهت دارد، خالق چند اثر ارزشمند است از جمله سه گانه "نیاکان ما" که شامل شوالیه ناموجود، ویکنت شقه شده و بارون درخت نشین میشود. او مجموعه داستان های کوتاهی نیز نوشته است مانند شهرهای نامرئی و شش یادداشت برای هزاره بعدی که بسیار مورد تحسین واقع شدهاند.
پدر و مادر کالوینو هر دو گیاه شناس بودند. احتمالا طبیعت گرایی و اطلاعات دقیق او از گیاهان که در کتاب هایش مشهود است به این جنبه از زندگی او برمی گردد. کالوینو که در کوبا متولد شده بود در 5 سالگی به ایتالیا رفت و بیشتر سال های عمر خود را در آنجا گذراند.
کالوینو در زمینه ی ی بسیار فعال بود. او چند سالی از عمر خود را به عنوان فعال حزب کمونیست ایتالیا گذراند اگرچه در سال 1957 در کمال ناباوری از این حذب استعفا داد و در همان سال هم
کتاب بارون درخت نشین را به چاپ رساند. در جاهایی از کتاب تاثیر این دوره از زندگی او را می توان به وضوح دید.
او پس از وقف کردن قسمت عمدهی عمر خود در راه نوشتن و خلق آثار ادبی در سال 1981 موفق به دریافت نشان افتخار فرانسه شد و 4 سال بعد در 63 سالگی بر اثر خون ریزی مغزی جان خود را از دست داد.
کتاب بارون درخت نشین :
این کتاب زندگی شخصی به نام کوزیمو لارس دو روندو را از 12 سالگی تا زمان مرگش از زبان برادرش بیاجیو روایت میکند. در سن 12 سالگی کوزیمو و برادرش بیاجیو اقدام به آزاد کردن حونهایی که خواهرش قصد پختن شام را با آن ها داشت می کنند. نقشه آن ها ناکام می ماند و قبل از فرار حون ها لو میروند. کوزیمو و بیاجیو تنبیه می شوند و بعد از اتمام تنبیه بر سر میز شام حاضر میشوند، اعضای خانواده آن ها را مجبور میکنند که خوراک حون را بخورند. کوزیمو دستور پدر را پیروی نمی کند و خانه را ترک میکند و به بالای درخت بلوط حیاطشان میرود و ادعا میکند که دیگر پا بر زمین نخواهد گذاشت. در ابتدا او را جدی نمیگیرند. بعد از مدتی خانواده اش به او اصرار میکنند که پایین بیاید ولی با کمال تعجب کوزیمو به درخت نشینی خود ادامه میدهد و این محیط زندگی جدید در ادامه تجارب بسیار شگفت انگیزی را برای او رقم میزند که خواندن این کتاب را بسیار جذاب می کند. و اما در ادامه به نقد و بررسی
کتاب بارون درخت نشین می پردازیم.
کتاب بارون درخت نشین :
در
کتاب بارون درخت نشین، کوزیمو به دنبال جامعهی ایده آل خود است. جامعهای که در آن مردم بر اساس طبقههای اجتماعی و اقتصادی و نظیر آن از هم جدا نشوند، جامعه ای که قانون در آن نفوذ نکرده باشد. جامعه ای آرمانی که درختستان نام دارد.
کوزیمو برای استقلال به بالای درخت میرود ولی آیا این تصمیم او باعث میشود که آزادی خود را میان انبوه شاخ و درخت پیدا کند؟ این سوالی است که بعد از خواندن کتاب جواب آن را پیدا خواهید کرد. فاصله گرفتن از انسان ها در ابتدا برای او جذاب است ولی هر چقدر بیشتر فاصله میگیرد بیش تر اشتیاق به برآورده کردن نیاز ذاتی خود برای ارتباط برقرار کردن با دیگران پیدا میکند. زیرا که انسان بدون انسان معنا ندارد و ارتباط است که آدم را تبدیل به انسان می کند.
جنگل ها و شاخههای فرو رفته آن ها در همدیگر باعث راحتی سفر کردن به شهرها و کشورهای دیگر میشود . فاصله گرفتن از زمین و دغدغه های موجود در آن فضایی را برای پرداختن به پرسشهای فلسفی انسان به وجود میآورد. او نحوه ی تعامل با محیط زندگی جدیدش را یاد میگیرد و به بقیه درخت نشینان میآموزد و از آنها یاد میگیرد. در انقلاب فرانسه نیز نقش مهمی را ایفا میکند و ناپلئون شخصا به دیدار او میرود.
کوزیمو اعتقاد دارد که برای بهتر دیدن زمین باید کمی از آن فاصله گرفت و چقدر خوب میگوید. اصولا برای برای بهتر دیدن هر چیزی باید خود را از آن جدا کرد و از فاصله به آن نگریست. با این حال، عده ای اعتقاد دارند که دو کتاب دیگر سه گانه "نیاکان ما" یعنی شامل شوالیه ناموجود و ویکنت شقه شده آثار قدرت مند تری از
کتاب بارون درخت نشین هستند. پیشنهاد ما به شما خواندن هر سه کتاب است. زیرا هر یک از این ها در نوبه ی خود بسیار ارزشمندند.
کتاب بارون درخت نشین :
از این کتاب ترجمه های متعددی در دسترس است. مهدی سحابی برای اولین بار این کتاب را در سال 1386 ترجمه کرد و توسط انتشارات نگاه به چاپ رسید. این ترجمه به چاپ سیزدهم نیز رسیده و معروفترین ترجمه
کتاب بارون درخت نشین است. این کتاب با قیمت مناسبی اکنون در بازار کتاب ایران موجود است. امکان خرید اینترنتی آن و حتی کتاب صوتی آن نیز که از روی ترجمه سحابی خوانده شده در دسترس است.
اطمینان داشته باشید که خواندن این کتاب تجربه ای بسیار لذت بخش برای شما خواهد بود. به خصوص اگر شما طرفدار رمان های داستانی با موضوع فلسفه باشید.
خرید کتاب بارون درخت نشین با
ارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب زندگی درست زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری
زندگی دومت زمانی آغاز می شود که می فهمی یک زندگی بیشتر نداری
کتاب زندگی درست زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری، حول محور زنی 38 ساله میباشد که در جستجوی راههای خوشبختی و رسیدن به احساس شاد بودن مضاعف تلاش میکند. شخصیت اصلی این رمان زنی 38 ساله به نام کامی میباشد. کامی در زندگی شخصی خود از هر نعمتی برای داشتن حس خوب و شادی آفرین برخوردار میباشد. ویژگیها و خصوصیاتی مانند پسری دوست داشتنی، همسری بی نظیر و فوق العاده و شغل خوب و مناسب باعث شده که کامی در زندگی خود از شادی مضاعف بهرهمند باشد. با این حال، او معتقد است که در زندگی شادی بیشتر و مضاعف تری نیاز دارد و عزم خود را برای دستیابی به این موضوع جزم میکند. بر همین اساس با شروع نمودن سفری هیجان انگیز، نوآورانه و جذاب، تصمیم میگیرد که زندگی خود را متحول کند و از این طریق به رویاهایش جامه عمل بپوشاند. در ادامه ماجرا به صورت ناگهانی با کلود روبرو میشود که در اثر این اتفاق زمینههای آشنایی آنها با یکدیگر فراهم میگردد. کلود به عنوان یک راهنما، با ارایه راهکارهای متفاوت و مفید، کمک شایانی برای پیدا کردن حس شادی و سر زنده بودن به کامی مینماید.
در کتاب زندگی درست زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری، رافائل ژینوردانو علاوه بر جنبه روانشناختی بودن اثر، مضامینی مانند راههای دستیابی به احساس شاد بودن، رشد و تحول فردی و مثبت اندیشیدن را مد نظر خود قرار داده است. ژینوردانو نویسنده فرانسوی در آثار خود همواره از نوعی نگاه نوآورانه و مثبت در تمام ابعاد زندگی بهرهمند میباشد. او در اغلب کتابهای خود توجه ویژه ای به خصوصیات بیرونی و درونی افراد لحاظ میکند. همه انسانها به دنبال حس خوشبختی و شاد بودن میگردند. در بسیاری از مواقع ممکن است کسی حس بدبختی نداشته باشد، اما حس خوشبختی را نیز در درون خود احساس نکند. در مسیر دستیابی به یک هدف سنگها و مشکلات عمده ممکن است به وجود آید، اما مانع اصلی دستیابی به اهداف سنگریزههای کوچک و مداوم این مسیر میباشد که حتی ممکن است علاوه بر ممانعت از رسیدن انسان به هدف، او را نیز دچار سردرگمیکند. عادت کردن به روزمرگی یکی از این سنگ ریزههای کوچک میباشد. کتاب زندگی درست زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری، برای رهایی از این مشکلات راهکارهایی را با خود به همراه دارد.
دچار شدن به روزمرگی اگرچه ممکن است بی خطر و بدون آسیب تلقی شود، اما آسیبهای جدی برای فرد به همراه دارد. این موضوع پیامدهای منفی از قبیل گسترش و شیوع ناامیدی، مشکلات روحی، غم و غصه را با خود به همراه میآورد. در چنین شرایطی شادی و خوشحالی نیز زیر آوار مشکلات دفن میگردد. گسترش این پدیده زمینه ساز آسیب بیشتری به انسانها میشود. در صورتی که این روند مهار نشود علاوه بر کاهش کیفیت زندگی، مفاهیم اخلاقی و انسانی را نیز تحت شعاع خود قرار میدهد. خواندن و همراه شدن با کتاب زندگی درست زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری، راههای دستیابی به شادی، لبخند زدن و تکنیک شاد بودن را به مخاطب آموزش میدهد. در نتیجه با خواندن این کتاب احساس بهتری در انسان پدیدار میگردد.
رافائل ژینوردانو، نویسنده مشهور فرانسوی میباشد که علاوه بر رمان نویسی، در زمینه نقاشی نیز فعالیت میکند. همچنین او به عنوان یک مربی خلاقیت نیز شناخته میشود. او تحصیلات خود را در رشته هنرهای کاربردی به اتمام رساند. از همان دوران کودکی علاقه فراوانی به علم روانشناسی در او به وجود آمد. همین علاقه باعث جذب او به رشته روانشناسی شد. در نتیجه در این رشته نیز به تحصیل پرداخت و با پشت سر گذاشتن دورههای مختلفی در این رشته فارغ التحصیل شد. اصلی ترین و اساسی ترین مفهوم و موضوع موجود در زندگی رافائل، عنصر خلاقیت میباشد. بر همین اساس در اغلب آثار او نیز این موضوع بروز پیدا میکند. کتاب زندگی درست زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری، اولین رمان این نویسنده فرانسوی میباشد که در آن به بررسی تحول فردی و دستیابی و راههای رسیدن به خوشبختی پرداخته است. این کتاب که نخستین تجربه رمان نویسی رافائل به شمار میرفت در سال 2017 در کشور فرانسه به فروش چشمگیری دست پیدا کرد و نام او را در این کشور بر سر زبانها انداخت. در این سال حدود یک میلیون جلد از این اثر به فروش رسید. لازم به ذکر است که جایزه معتبر ادبی کشور فرانسه که گنکور نام دارد، برنده این عنوان در سالهای اوج فروش اثر خود تنها چهار صد هزار جلد از کتابش را به فروش رسانده بود. کتاب زندگی درست زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری، با لحن جذاب و تاثیرگذار خود به مخاطب کمک میکند تا برای یک زندگی بهتر گامهای مناسب ترین بردارد.
رسانههای جمعی با عنوان پدیده دنیای نشر از نخستین کتاب رافائل ژینوردانو فرانسوی نام میبرند. «دفتر مربیگری صد در صد خوشبختی من»، «زارهای دکتر کون» و «من میخواهم ذن شوم»، از دیگر آثار به چاپ رسیده این نویسنده مشهور فرانسوی به شمار میرود.
خرید کتاب زندگی دومت زمانی آغاز می شود که می فهمی یک زندگی بیشتر نداری ارسال رایگان
بهترین کتاب
اگر دوست دارید بدانید آدمهای گوشهگیر و منزوی چطور دنیا را نگاه میکنند، کتاب یادداشتهای زیرزمینی فیودور داستایوفسکی گزینهی خوبی است. دیدن دنیا از چشم یک آدم تنها تجربهی جالبی است. مخصوصاً اگر آدمی که کتاب یادداشتهای زیرزمینی را از زبان او میخوانیم، حواسجمع هم باشد. حواسش به احوالات و احساسات خودش و تمام ریزهکاریها و نقصهای دنیا و کارهای دست و اشتباه مردم باشد. شاید این روزها بعضی از ما به این آدمها بگوییم بدبین، ولی فیودور داستایوفسکی با این نظر موافق نیست. داستایفسکی میگوید آدمی که کتاب یادداشتهای زیرزمینی از زبان اوست، خودش تجسم شرایطی است جامعهی ما را به این شکل در آورده است:
هم یادداشتها و هم نویسندهاش خیالی است؛ اما آدمهایی مثل نویسندهی این یادداشتها، نهتنها در جامعهی ما امکان حضور دارند، بلکه باید باشند تا تجسم شرایطی شوند که همین جامعه محصول آن است.
کتاب یادداشتهای زیرزمینی فیودور داستایوفسکی با این جملات آغاز میشود:
من آدم خبیثی هستم، آقایان!. اصلاً راحتتان کنم؛ مریضم. هیچ جذابیتی هم ندارم. غلط نکنم کبدم هم مشکل دارد. بااینهمه سر سوزنی از دردهام سر در نمیآورم و حقیقتش نمیدانم دقیقاً چه مرگم هست.
و با همین جملات تکلیف ما روشن میشود که با چه جور کتابی سر و کار داریم.
شخصیت اصلی کتاب یادداشتهای زیرزمینی آدم تودار و گوشهگیر و اهل فکری است و زندگی پیچیده و پر از تناقضی دارد. البته افکارش و حرفایش به اندازهی زندگیاش پیچیده نیست. از کلمهی زیرزمین در اسم کتاب پیداست که این آدم از جامعه بریده است و از این گسست رنج میکشد. از خیلی چیزهای دیگر هم رنج میکشد: مهمتر از همه، از زندگی و از خودش. او به هیچ چیز باور ندارد. هیچ هدفی در زندگی ندارد. خودش هم میداند این وضع بدی است ولی قصد عوض شدن ندارد. حمیدرضا آتش برآب مترجم کتاب یادداشتهای زیرزمینی در پایان مقدمهی کتاب بهدرستی میگوید:
کتاب یادداشتهای زیرزمینی یکی از آن کتابهایی است که میتوان با خود برداشت به جزیرهای مهجور برد و تا آخر عمر آنجا سر کرد. خواندن این رمان برای کسانی که از منظر روانی ضعیف هستند، جایز نیست. برعکس، باید روی جلدش اضافه شود: این رمان را خودستایان بخوانند تا منفجر شوند!
بخش نخست کتاب «زیرزمین» نام دارد و راوی در این بخش، خودش، دنیایش و افکار درونیاش را به ما معرفی میکنم. از تمام چیزهایی که به آنها اعتقاد ندارد میگوید. از چیزهایی که فکر و ذکر مردم شده ولی او اصلاً به آنها باور ندارد. این بخش از کتاب یادداشتهای زیرزمینی انگار مقدمهای است برای بخش دوم که قرار است راوی برای ما تعریف کند چطور شد که به این روز افتاد و چرا چنین نگاه تلخی به دنیا و آدمهای اطراف و خودش دارد. در پایان همین بخش است که نگاه تلخش به دنیا را به زیبایی هر چه تمامتر خلاصه میکند:
سرانجام باید بگویم دلتنگ و ملولام و هیچ کاری نمیکنم. نوشتن؛ راستی که انگار برای خودش کاری است. میگویند با کار کردن، خُلق آدمیزاد نرم و دلش پاک میشود. اما حتی این هم شانس میخواهد.
بخش دوم کتاب با عنوان «بهمناسبت برف نمناک» با یک شعر شروع میشود. این بخش را راوی با تعریف کردن دنیای جوانیاش شروع میکند. زمانی که 24ساله بوده و در ادارهای کار میکرده است. سپس روحیات درونی خودش و رفتار آدمهای اطرافش را نقد میکند. از درگیریهای درونیاش میگوید. ولی از درگیریهای بیرونیاش عملاً چیزی نمیبینیم. چون اصلاً بیرون با چیزی درگیر نمیشود. چیزی درگیرش نمیکند. راوی از آن آدمهایی است که هر اتفاق کوچکی در بیرون برایش میافتد، در درونش هزار و یک جور کلنجار و وسوسهی و فکرهای پیچیده میبافد تا دلیلی سر هم کند؛ ولی بیفایده.
در پایان این بخش، آدمهای اطرافش و شاید خود ما را که کتاب یادداشتهای زیرزمینی را از زبان او خواندهایم به سختی نقد میکند که
«شما حق ندارید من را قضاوت کنید!»: ببینید، من در زندگی شخصی، کارهایی کردهام که شما جرأت انجام نیمی از آنها را هم ندارید. دور و برتان را خوب نگاه کنید! ما حتی نمیدانیم خودِ این زندگی چه هست و چه نام دارد؟ اگر کتابهامان را از ما بگیرند و تنها رهامان کنند، بهآنی گم و پریشان میشویم و دیگر نمیدانیم چه باید بکنیم و چه نباید.
و داستایفسکی در پایان میگوید:
یادداشتهای این آقای تناقضگو در اینجا به پایان نمیرسد؛ چون طاقت نیاورد و همینطور به نوشتن ادامه داد. اما به نظر میرسد که میتوان همین جا دست نگه داشت
مترجم به کتاب یادداشتهای زیرزمینی چهارده تفسیر هم اضافه کرده که به درک دقیق و عمیق افکار راوی و دیدگاههای داستایوفسکی کمک بسیاری میکند. با خواندن این مقالات میتوان با دنیای کتاب یادداشتهای زیرزمینی از منظر روانشناسی، فلسفه، نقد ادبی، هنر و اخلاق آشنا شد.
در رمان «گناه از کیست؟» نوشتهی الکساندر هرتسن، یکی از شخصیتها میگوید:
من روس هستم. زندگی به من آموخته است بیندیشم، اما اندیشیدن به من راه زیستن را نیاموخته است.
این جمله بهترین تعریف از قهرمانان رمانهای داستایوفسکی و بهویژه راوی کتاب یادداشتهای زیرزمینی است. فیودور داستایوفسکی در سال 21 به دنیا آمد و در سال 81 از دنیا رفت. زندگی پرماجرایی داشت. در 28سالگی به جرم فعالیتهای ی دستگیر و به سیبری تبعید شد. در ابتدا قرار بود اعدام شود ولی به او تخفیف خورد. نگهبانان به او نگفتند تخفیف خورده و برای ترساندن او، مراسم اعدام را برگزار کردند و درست لحظهی آخر واقعیت را به او گفتند. این اتفاق تأثیر شدیدی بر تمام عمر او گذاشت.
با شروع به نویسندگی به سرعت مشهور شد. ولی ابتلا به صرع، مرگ همسر اول و بردارش، و عادت به عیاشی و قمار، زندگی او را دچار پستی و بلندیهای زیادی کرد. از قضا داستایوفسکی بهترین آثارش از جمله برادران کارامازوف را در اوج این اتفاقات نوشت.
داستایوفسکی بیشک در کنار تولستوی مشهورترین نویسندهی ادبیات روسیه است. 150 سال از زمانی که داستایفسکی بهترین رمانها و داستانهایش را نوشت میگذرد. ولی روانشناسی شخصیتهای آثار او آنقدر دقیق و زنده و انسانی است که وقتی کتابهای او را میخوانیم نمونهی زندهی آنها را در خودمان و اطرافیان میبینیم.
فیودور داستایوفسکی رمانها و داستان کوتاههای زیادی نوشته است که بهترین آنها با دقیقترین ترجمه به فارسی را در زیر نام میبریم:
بهترین کتاب
بر خلاف متون علمی که به راحتی قادر به برگردانده شدن به زبانهای متنوع هستند، شعر پدیدهایست درگیر ادبیات که برای هر زبان و هر ملت مفهوم منحصر به فرد خود را دارد. به همین خاطر است که خواندن شعری که زبان اصلی آن اسپانیایی است به فارسی دشوار است. اما اشعار
پابلو نرودا را به فارسی هم میتوان خواند و از تصویر سازی و لطافت حاضر در هر سطر لذت برد. این امر برخاسته هم از ترجمهی خوب و روان مترجمین، و هم تصویرسازی قدرتمند شعر
پابلو نرودا در کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه میباشد.
هوا را از من بگیر، خنده ات را نه
پابلو نرودا در حالی نوشتن کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه را در سال 1952 به پایان رساند که در تبعید در جزیره کاپری به سر میبرد. طبیعت این جزیره به قدری زیبا بود که الهام بخش نرودا در سرودن اشعارش گشت. (این جزیره مکان فیلمبرداری فیلم “ایل پوستینو: پستچی” بوده است.) نرودا که تحت تاثیر لطافت این مکان دل انگیز قرار گرفته بود، اشعار پر احساس خود را سرود و به ماتیلدا اروشا، معشوقه اش تقدیم کرد. هرچند وی توانست با فاصله چند ماه این کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه را به صورت ناشناس در تعداد بسیار محدود منتشر کند، اما نسخه اصلی در سال 1963 برای اولین بار به صورت رسمی منتشر شد. نرودا سالها بعد با ماتیلدا اروشا ازدواج کرد.
نرودا اساسا شاعری فعال محسوب میشد، اگر تمام اشعار او را یک جا جمع کنیم حجم بسیار زیادی را در بر خواهند گرفت. اشعار عاشقانهی نرودا که در کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه آورده شده است، عناصر رابطهای عاشقانه بین دو نفر را با عشقش به میهن و طبیعت دلربا پیوند میدهد و گیرایی شعر او بسیار تخیل برانگیز است. یکی از ویژگیهای دیگر شعر او را میتوان توجه زیاد او به جزییات دانست. نرودا به همه چیز به چشم امر الهام بخش مینگریست و کوچکترین عناصر محیط در شعر او اثر خود را میگذاردند.
شعر نرودا را با چند عنصر میتوان به خوبی شناسایی کرد، لطیف بودن و پرداختن به عشق اصلی ترین ویژگی شعر اوست. اما وی که یک مبارز ی هم هست، از انتقال اندیشهی خود در شعر هراسی ندارد. وطن دوستی و وطن پرستی او را در برخی از اشعارش میتوان دید. توجه به جزئیات و خلق لحظههای خارق العاده نیز از ویژگیهای شعر او محسوب میشوند، در جایی که میگوید “برای من موی توست که بافههای گندم را از هم جدا میکند”، صحنهی شور انگیزی از تلاقی موی معشوق و گندمزار تداعی کرده است.
هرچند گفته شده که نرودا در حال ترتیب سفری به مکزیک بود که دولتی در تبعید بر علیه پینوشه را رهبری کند و کودتای او را براندازد و این میتواند اصلی ترین علت مرگ مشکوک او باشد، تاکنون وجود سم مشخصی تایید نشده است. پس از مرگ
پابلو نرودا طرفداران وی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی مراسم یادبودی برگزار کردند و آن مجلس را تبدیل به محفلی برای اعتراض به حکومت کردند. نیروهای امنیتی خانهی نرودا را تخریب کردند و آثار و کتابهای او را از بین بردند.
پابلو نرودا یکی از شاعرانی است که تا آخرین لحظهی حیاتش از عشق و احساس سرود و آتش تند ت هم نتوانست طبع لطیف او را تحت تاثیر قرار دهد و اشتیاق وی را برای سرودن خاموش سازد. به همین دلیل است که همیشه با جوهر سبز مینوشت و به همین دلیل است که گابریل گارسیا مارکز، نویسندهی سرشناس اهل کلمبیا وی را یکی از بزرگترین شاعران قرن لقب داده است.
او در کتاب «بانوی اقیانوس و صد غزل عاشقانه» اشعاری عاشقانه سروده است، در حالی که رنگ و بوی شعرش در کتاب «سفر پرسش» سورئالیستی میشود و تفکرات و اندیشههای ی او در کتاب «انگیزه نیکسون کشی و جشن انقلاب شیلی» منعکس شده است. در کتاب «اعتراف به زندگی» خود زندگی نامه ای نوشته است و «در بوسههای تو به خواب خواهم رفت» باز محتوایی عاشقانه را در شعرهایش به تصویر کشیده است. کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه هم مضمون عاشقانه را به اوج میرساند و معشوق در آن نقشی پر رنگ ایفا میکند.
کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه در سال 1387 و در قطع رقعی توسط
انتشارات چشمه به بازار عرضه شد. شعرهای این کتاب توسط
احمد پوری و کاظم فرهادی به فارسی برگردانده شده اند. کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه یکی از پرفروش ترینهای چاپ در ایران میباشد، به طوری که تا چاپ بیست و هفتم هم در سال 97 رسیده است. کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه در 108 صفحه در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.
خرید کتاب
هوا را از من بگیر خنده ات را نه با
ارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب شازده کوچولو
داستان کتاب شازده کوچولو
کتاب شازده کوچولو روایتی است از مواجهه یک انسان با پرسشهای کودک درون خود که میخواهد ارزشهای اصلی زندگی را جستجو کند. کتاب شازده کوچولو پراست از استعاره. این کتاب داستانی زیبا و خیالانگیز است. در این کتاب علایق مادی انسان تحت نام "آدم بزرگها" به چالش کشیده میشوند.
داستان اینگونه شروع میشود که خلبان (راوی داستان) هنگام پرواز بر فراز صحرایی در آفریقا دچار سانحه شده و هواپیمایش در این صحرا سقوط میکند. خلبان بعد از این سقوط با شخصیت اصلی داستان، پسربچه ای به نام شازده کوچولو ( مسافری از سیارهی B612) آشنا میشود. روایت کتاب شازده کوچولو پیرامون پرسش های خلبان از شازده کوچولو میگردد و شازده کوچولو خاطراتش را برای خلبان تعریف میکند:
شروع داستان شازده کوچولو
شازده کوچولو در سیاره خودش گلی دارد که بسیار آن را دوست دارد. شازده کوچولو این گل را ضعیف و بسیار مغرور میداند. روزی از دست این گل خسته میشود و تصمیم به خروج از سیاره دوست داشتنیاش میگیرد. مکالمه شازده کوچولو با گلش هنگامی که تصمیم به ترک سیاره میکند بسیار جذاب و گیراست:
به گل گفت : - خدا نگه دار
اما او جوابی نداد.
دوباره گفت : خدا نگهدار
گل سرفه کرد ، گیرم این سرفه اثر چاییدن نبود. بالاخره به زبان آمد و گفت:
من سبک مغز بودم. ازت عذر میخواهم. سعی کن خوشبخت باشی.
از اینکه به سکوت و سرزنشهای همیشگی اش برنخورد حیرت کرد و حباب به دست هاج و واج ماند. از این محبت آرام سر در نمیآورد.
گل بهش گفت: - خب دیگر دوستت دارم . اینکه تو روحت هم از این موضوع خبر دار نشد تقصیر من است. باشد، زیاد مهم نیست.اما تو هم مثل من بی عقل بودی. سعی کن خوشبخت بشوی. این حباب را هم بگذار کنار، دیگر به دردم نمیخورد.
- آخه باد.
-آنقدر ها هم سرمائو نیستم هوای خنک شب برای سلامتیم خوب است. خدانکرده گلم آخر.
-آخه حیوانات.
-اگر خواسته باشم با پروانه ها آشنا بشوم جز اینکه دو سه تا کرم ه را تحمل کنم چارهای ندارم پروانه باید خیلی قشنگ باشد. جز آن کی به دیدن میآید؟ تو که میروی به آن دور دورها. از بابت درنده ها هم هیچ ککم نمیگزد: من هم برای خود چنگ و پنجه ای دارم.
و با سادگی تمام چهارتا خارش را نشان داد. بعد گفت :
-دست دست نکن دیگر! این کارت خلق آدم را تنگ میکند. حالا که تصمیم گرفتهای بروی برو دیگر.
و این را گفت چون که نمیخواست شازده کوچولو گریهاش را ببیند : گلی بود تا این حد خودپسند
شازده کوچولو عازم سفر به سیارکهای دیگر میشود و در هرکدام از این سیارکها با شخصی برخورد میکند که در اصل هرکدام از این اشخاص نمادی بر یکی از خصوصیات "آدم بزرگها" میباشد. نویسنده این کتاب علایق مادی و نفسانی انسان را با مخاطب قرار دادن آنها به نام "آدم بزرگها" به چالش میکشد
سفر شازده کوچولو به سیارک اول:
داستان ملاقات با پادشاهی است که به دنبال رعیت می گردد و تا شازده کوچولو را میبیند فکر می کند رعیت است. در این قسمت از داستان شازده کوچولو، نویسنده میخواهد سلطه جویی انسان را به چالش بکشد و این سیاره نماد انسانهایی است که میخواهند بر همه چیز سلطه داشته باشند. بخش بسیار جذاب این ملاقات و آشنایی وقتی است که شازده کوچولو میخواهد سیاره را ترک کند اما پادشاه به او پیشنهاد میدهد که او را وزیر دادگستری میکند و پادشاه در جواب شازده کوچولو که میپرسد در این سیارک کسی نیست، چه کسی را محاکمه کنم که پادشاه میگوید:
- خب پس خودت را محاکمه کن. این کار مشکل تر هم هست. محاکمه کردن خود از محاکمه کردن دیگران خیلی مشکل تر است. اگر توانستی در مورد خودت قضاوت درستی بکنی معلوم میشود که یک فرزانه تمام عیاری"
در سیارک دوم شازده کوچولو با انسان خود پسند و مغروری روبه رو می شود که جز خودش و کلاهش چیز دیگری در سیارهاش نیست با این حال این انسان خود را خوش قیافه ترین و خوشپوشترین و ثروتمند ترین و باهوش ترین مرد اخترک میدانست و از شازده کوچولو میخواست که او را ستایش کند و شازده کوچولو در جواب به او میگوید:
- آخر روی این اخترک خودت هستی و کلاهت!
- با این وجود ستایشم کن. این لطف را در حق من بکن!
شازده کوچولو نیمچه شانه ای بالا انداخت و گفت: خب ستایشت کردم. اما آخر واقعا چی این برایت جالب است؟
در سیاره سوم شازده کوچولو با میخواره ای رو به رو میشود که نماد انسان های بیهدف است. روایت داستان در این قسمت بسیار جذاب و گیراست و عمق حزن و اندوه یک انسان از بیهدفی را نشان میدهد.
شازده کوچولو پرسید: چه کار داری می کنی؟
میخاره جواب داد: می میزنم.
می میزنی که چه؟
میخواره جواب داد: که فراموش کنم.
شازده کوچولو که حالا دلش برای او میسوخت پرسید:
-که چی را فراموش کنی؟
میخواره همانطور که سرش پایین بود گفت :
سر شکستگی ام را.
شازده کوچولو که میخواست دردی از او دوا کند پرسید: سرشکستگی از چی ؟
-میخواره پاسخ داد : سرشکستگی از میخواره بودنم را.
در ادامه سفر شازده کوچولو در سیاره چهارم شازده کوچولو با تاجری رو به رو میشود که نمادی از انسانهای پول پرست است که همه چیز را میشمارند و بدون اینکه از دارایی خود استفاده کنند آن را در کشویی نگه داری میکنند. در این قسمت از داستان شازده کوچولو به تاجر که همه چیز را در شمارش میبیند میگوید:
- من یک گل دارم که هر روز آبش می دهم. سه تا هم آتش فشان دارم که هفته ای یک بار پاک و دوده گیری شان می کنم. آخر آتش فشان خاموش را هم پاک می کنم. آدم کف دستش را که بو نکرده! رو این حساب، هم برای آتش فشان ها و هم برای گل این که من صاحب شان باشم فایده دارد. تو چه فایده ای به حال ستاره ها داری؟
سیارک پنجم محل ست فانوسبانی است که نماد ایثار و فداکاری میباشد. این فانوسبان موظف است که هر شب یک بار فانوس را روشن کند و از آنجا که در این سیاره هر یک دقیقه یک بار دور خودش می چرخد فانوسبان مدام در حال خاموش و روشن کردن فانوس است . او بیان میکند که این یک دستور در قدیم بوده است و او باید به این دستور پایبند باشد.درقدیم سرعت گردش سیاره اینقدر نبوده است و او فرصت استراحت داشته اما الان که سیاره انقدر سریع میچرخد او فرصت استراحت ندارد و در حسرت یک چرت خواب است.
سیاره ششم محل ست جغرافی دانی است که در حال نوشتن کتاب های کت و کلفت است. این سیاره نماد افرادی است که از نظر آنها عشق ارزشی ندارد. جغرافی دان از اینکه می فهمد شازده کوچولو از سیاره ای دیگر آمده شگفت زده میشود و از او سوال هایی در خصوص محل ست و سیارکش می پرسد. شازده کوچولو سیارهاش را برایش توصیف میکند از کوههای آتشفشانش میگوید و از گلش میگوید اما جغرافی دان حاضر به ثبت گلِ شازده کوچولو در کتب جغرافیایی نیست چون از نگاه او گل فانی است و چیزی که فانیست نباید در تاریخ ثبت شود
جمله ای که شازده کوچولو در این لحظه در دلش میگوید برای ثبت در تاریخ کافی است :
-گل من فانی است و جلوی دنیا برای دفاع از خودش جز چهار تا خار هیچی ندارد، و آن وقت مرا بگو که او را تو اخترکم تک و تنها رها کرده ام.
شازده کوچولو در نهایت با پیشنهاد جغرافیدان عازم زمین میشود جایی که در صحرایی در آفریقا با خلبان ما ملاقات میکند.
مواجهه شازده کوچولو با زمین بسیار خواندنی است. بخشی از این مواجهه خاطراتی است که شازده کوچولو از روباهی که دوستی را «اهلی شدن» و «اهلی کردن» مینامد و میگوید:
«اهلی کردن» چیز بسیار فراموش شدهای است. یعنی «علاقه ایجاد کردن». شازده کوچولو گفت: علاقه ایجاد کردن؟
روباه گفت: البته. تو برای من هنوز پسر بچهای بیش نیستی؛ مثل صدها هزار پسر بچهی دیگر و من نیازی به تو ندارم. تو هم نیازی به من نداری. من نیز برای تو روباهی هستم شبیه به صدها هزار روباه دیگر. ولی تو اگر مرا اهلی کنی هر دو به هم نیازمند خواهیم شد. تو برای من در عالم همتا نخواهی داشت و من برای تو در دنیا یگانه خواهم بود.
شازده کوچولو گفت: کم کم دارم می فهمم. گلی هست. و من گمان می کنم که آن گل مرا اهلی کرده است
روباه مهمترین حقیقت زندگی را برای شازده کوچولو میگوید:
آدمها این حقیقت را فراموش کردهاند؛ ولی تو نباید فراموش کنی. تو هرچه را اهلی کنی همیشه مسئول آن خواهی بود. تو مسئول گل خود هستی.
و قبل از رفتن، رازی را برای شازده کوچولو فاش میکند:
روباه گفت: خداحافظ و اینک راز من که بسیار ساده است: بدان که جز با چشم دل نمیتوان خوب دید. آنچه اصل است از دیده پنهان است.
شازده کوچولو برای اینکه به خاطر بسپارد تکرار کرد: آنچه اصل است از دیده پنهان است.
کتاب شازده کوچولو طبق نظرسنجی رومهٔ پاریزیین در سال 1999، محبوبترین کتاب قرن بیستم بوده و به همین دلیل «کتاب قرن» نامیده شده است.
1-کتاب شازده کوچولو: ترجمه احمد شاملو : رقعی: شمیز : چاپ چهل و یکم: انتشارات نگاه ،103 صفحه ، قیمت 8000 تومان
2-کتاب شازده کوچولو : ترجمه ابولحسن نجفی:رقعی: شمیز: چاپ یازدهم : انتشارت نیلوفر 117 صفحه ، قیمت 9500 تومان
3- کتاب شازده کوچولو: ترجمه احمد شاملو :جیبی: گالینگور:چاپ چهل و ششم :انتشارات نگاه 103 صفحه، قیمت 9500 تومان
4- کتاب شازده کوچولو: ترجمه احمد شاملو :جیبی: شمیز :چاپ سی و هشتم :انتشارات نگاه 162 صفحه، قیمت 9500 تومان
5-کتاب شازده کوچولو: ترجمه احمد شاملو : رقعی: گالینگور : چاپ سی و پنجم: انتشارات نگاه ،103 صفحه ، قیمت 15000 تومان
6- کتاب گویای شازده کوچولو: انتشارات نگاه به شکل خوانش کامل کتاب و اقتباس نمایشی با موسیقی و آواز
خرید کتاب شازده کوچولو با ارسال رایگان
1-دانلود کتاب شازده کوچولو به زبان انگلیسی
2- دانلود کتاب شازده کوچولو به زبان فرانسوی
بهترین کتاب
والتر بنیامین و تئودور آدورنو
والتر بنیامین در 1931 یعنی سه سال پس از انتشار کتابِ منشأ تعزیۀ آلمانی ، شاهکارِ دشواری که بهعنوان پایاننامهی فوقدکترا هیدرنظر گرفته بود، دربارهی این کتاب به ویراستار سوئیسی ماکس ریشنر، چنین مینویسد:
آنچه در زمانِ نگارش کتاب نمیدانستم طولینکشید که هرچه بیشتر و بیشتر برایم آشکار شد: اینکه درست از همین جایگاهی که در فلسفهیی زبان در آن ایستادهام، اتصالی ـهرقدر هم پرتنش و مسئلهآفرین - به سوی دیدگاه ماتریالیسم تاریخی وجود دارد.(1)
جایگاهِ این اتصال ـ درواقع اگر بتوان گفت اساساً چنین اتصالی وجود دارد ـ عمیقاً مسئلهآفرین باقی میماند. این نکته هم جای شگفتیِ چندانی ندارد:
چهچیزی میتوانست ازآنچه عموماً از مادّهگرایی یا ماتریالیسم فهم میشود دورتر باشد درقیاسبا نوشتهجاتِ متقدّم بنیامین، با گرایشخاطرشان به نظریّههای رازورزانه دربارهی زبان متافیزیکی بیهیچپرروایی علمستیز؟
بهنظر میرسد کنار هم قراردادن آنها با ایدههای مارکس و انگلس تنها به زیان این دونفر تمام میشود. : این اتصال تنها به شرطی موجه مینُمود که مارکسیسم باوجود دعویهای علمگرایانهاش، برپایهی دیدگاهی عرفانی از جهان بنا شده شود.
در مناقشهی پیرامونِ ماهیت رابطهی بنیامین و مارکسیسم پیچیدهترین ـو شاید جذابترین نکته این است که این ارتباط بیشتر شامل پرسش زیر است : مارکسیسم چیست؟ ـماتریالیسمی با حالوهوای علومِ طبیعیِ قرن نوزدهم؟ معادشناسیِ شبهـهگلی؟ و اگر اینها نیست پس دقیقاً چیست؟ البته که این صرفاً تنشهای ـ یا بیپردهتر اگر بگوییم، ابهاماتِ ـ درونیِ مارکسیسم نیست که رابطهی بنیامین با آن را تا به این حد مناقشهبرانگیز کرده است. مسائل اندیشمندانه، بهنوبهیخود، کمابیش به شکلی ناگسستنی با شرایط ی و فردی بنیامین گره خوردهاند.
ظاهراً بنیامین، تنها در خرابکردن تمام فرصتهای بدیلی که بهرویش گشودهمیشد موفق عمل میکرد ، و هرگز در جایگاهی قرار نگرفت که زندگی را درقامت اندیشمندی مستقل، آنگونه که خود میپسندید تجربه کند. تنشهایی که با خانوادهاش داشت، مسائل مالی، و آشوبهای ی بارها و بارها طرحهایش را نقش برآب کردند. یکی از پیامدهای این [چنین وضعیّتی] شکلگرفتنِ سیمایی از بنیامین است (همچون کافکایی که بنیامین بسیار او را میستود) که یک قربانیِ ناتوان و یا پروانهای است خوشرنگ و غریب که بهناگاه دستخوشِ تندبادهای اروپای میان دو جنگِ جهانی شده است. بااینحال، لازم است با احتیاط فراوان به این مساله پرداخته شود. درست است که بنیامین عملاً بهانحای مختلف عاجز بود ـو ظاهراً حتی نمی توانست یک فنجان قهوه برای خود آماده کندـ. اما تا جایی که آثارش موردنظرند، انسانی بود متکیبهنفس و حتی حسابگر. و نیز هرگز آن شخصیتِ درخودفرورفته و دنیاگریز نبود که شیفتگیاش به کورهراههای ازیادرفتهی تاریخِ اندیشه، بتواند در کسی این تصور را نسبت به او ایجاد کند. از همان دوران مدرسه تعهد سفت و سختی نسبت به کنشهای رادیکال ی از خود نشان میداد. گرچه که بیشک رابطهی عاشقانهاش با آسیا لاسیس، کمونیستی اهل شوروی که در کاپری ملاقات کرده بود، موجب شد تا بیش از پیش به مارکسیسم بیاندیشد، اما هیچ دلیلی برای اثبات این فرضیه وجود ندارد که بپنداریم شخصیت موثری همچون آسیا لاسیس توانسته آثار بنیامین را دستخوشِ انحراف از مسیری کند مغایر با آنی که خودِ بنیامین خواهاناش باشد.
تنگناهای مالی اغلب مجبورش میکردند تا پروژههای فکریِ مورد علاقهاش را کنار بگذارد تا با تکیه بر قلماش بتواند خود را از لحاظ مالی تامین کند ـ بهویژه اگر اکنون بخواهیم ایدههایش را کنار هم قرار دهیم نتیجهی کار گیجکننده بهنظر میرسند ـ چرا که [شرایط مالی] موجب میشد آثار جدیترش را به چنان شمالی درآورد که خودش میپنداشت موردپسند حامیانِ احتمالیاش قرار میگیرد. (که البته در این مورد سادهدل بود چرا که تنها معدودی از آن امیدها به ثمر نشستند و در حدّفاصلِ دهههای ۱۹۲۰ و ۳۰ میلادی، اوضاع مالی بنیامین بین تزل و استیصال نوسان داشت.)
این شیوهی کار برای خویش موجب شد تا بنیامین به شدت متکی بر مصاحبتِ اندیشمندانهی سه نفر از دوستانش باشد که هرکدام بهسهمخود شخصیتهای برجستهای محسوب میشدند: گرشوم شولم، برتولت برشت و تئودور آدورنو، و رابطه با این سه، رابطه با این سه دوست، پیچیدگیِ مسئلهی مارکسیسم بنیامین را به سطحی بالاتر برمیکشد لایهی دیگری بر دشواری پرسشِ از مارکسیسمِ بنیامین میافزاید. لاجرم چشمانداز این دوستان بود که تفاسیر آیندهگان را تحت الشعاع قرار دادـ وبیشتر از هر کس شولم و آدورنو که در حکم وفادارانی صادق از میراث ادبیِ بنیامین دفاع کرده مبلغانی هموارهکوشا در تحکیم اعتبار او بودند. علیرغم رابطهی عمیقا صمیمی و معتبرش با این سه تن، او فاصلهی اندیشمندانهاش را با آنها حفظ کرد و حتی گهگاه از یکی علیه دیگری سود میجست. مهمتر از این، بنیامین نیک میدانست که هر سهی دوستانش نسبت به مارکسیسمِ او تردید داشتند ـتردیدی که البته تنها احتیاطکاریِ ذاتیِ او را تشدید میکرد.
برشت و شولم ـکه از هر منظری که قابل تصور باشد در مقابل یکدیگر میایستند ـ به یک اندازه ایدهی مارکسیست بودنِ بنیامین را غیرقابل طرح میدانستند. شولم از «چهرهی ژانوسیِ» بنیامین سخن میگفت و باور داشت که بنیامین در آونگی نظری گرفتار شده بود: «نیمی از او همدل بود با نوعی نظریهی عرفانیِ یا رازورزانه زبان، و از طرفی دیگر با همان شدت احساس ضرورت میکرد تا از درونِ چارچوبِ جهانبینی مارکسیستی با آن نظریّه به جدال برخیزد».(2) [نقد] برشت، همانطور که ازقضا انتظار میرود، حتی از این هم تند و تیزتر بود. پیرامونِ مقالهی «مارکسیستیِ» بنیامین با عنوان «اثر هنری در عصر امکانِ بازتولید مکانیکی آن» [مینویسد]: «سراپا عرفان است با رویکردی علیه عرفانگرایی. دیدگاهی ماتریالیستی نسبت به تاریخ که به این روش اقباس میشود! وحشتناک است».(3)
اگرچه برشت و شولم ایدهی مارکسیست بودنِ بنیامین را بیدرنگ رد میکردند، رویکرد آدورنو کمی پیچیدهتر بود. درست است که آدورنو ایدههای ابتدایی بنیامین را ذاتاً با مارکسیسم پیوندناپذیر نمییافت. برعکس، ایدهی آشتیپذیری اندیشههای متقدّم بنیامین و مارکسیسم را به نام خودْ سکّه زد. با اینوجود تلاشهای بنیامین برای نزدیک کردنِ این دو سنت بههیچروی برای آدورنو پذیرفتنی نبود. در مجموعه نامههایی که در دههی 1930 نوشته شدند ـکه بیشترشان پاسخهایی بودند از سوی بنیامین برای اثری که بهمنظور چاپ، به نشریهی موسسهی پژوهشهای اجتماعی ارائه کرده بودـ آدورنو از این ترس سخن میگفت که بنیامین داشت تحت تاثیر برشت، آن ظرافتِ دیالکتیکی آثار اولیهاش را به سودِ «مارکسیسمی مبتذل» و سادهانگارانه قربانی میکرد. درمقابل، آدورنو وظیفهای که بنیامین میباید برعهده میگرفت را اینگونه تشریح میکند «دستنجنبان تا یکبار دیگر آفتاب [ماتریالیسم] برشت در آبهای امر غریب [گرایشها و تواناییهای برآمده از عرفان یهودی خود بنیامین] فرونشیند.
»(4) هدف او تقویت عنصر الاهیاتی در نوشتههای بنیامین بود چراکه باور داشت تنها بدینوسیله ابعاد اجتماعیِ نظریهی بنیامین گسترهی کامل و قدرتش را به تمامی میپرورانند. آدورنو اینگونه استدلال میکند که: «احیاء الاهیات، یا، حتّا بهتر از آن، ریشهای ساختنِ دیالکتیک در قلبِ پرتلألوی الاهیات،» میباید، درعینحال، لاجرم بهمعنای «نهایتِ تشدیدشدنِ درونمایهی اجتماعی-دیالکتیکیِ با بهواقع اقتصادی، باشد.» (5)
درگیریِ پرشور آدورنو با آثار بنیامین به شکلرسوایی برانگیزی موجبات تلخکامی را فراهم کرد. هنگامی که چپ جدید در آلمان بنیامین را بار دیگر کشف کرد، این شک و شبهه قوت گرفت که آدورنو ضمن استفاده از وابستگیِ مالیِ بنیامین به موسسهی پژوهشهای اجتماعی و نیز کنترلی که بهاین واسطه بر آثار منتشرنشدهی بنیامین داشت، برای تقویت آن جنبه از ایدههای بنیامین تلاش میکرد که بیش از هر چیز با اندیشههای خودش سازگار بودند. گرچه بسیاری از این اتهامات مبالغهآمیز بودند، تردیدی نیست که رابطهی فکریِ آدورنو با بنیامین رگههایی از شدت (و دشواری) رابطهی استادـشاگردی را در خود دارد. نوشتن و ادعای اینکه در مقام «
آدورنو میگوید: «من مدافع و پیشبرندهی مقاصدِ تو هستم »، همانگونه که آدورنو یکبار خطاب به بنیامین نوشت، باعث نمیشد تحملِ انتقاداتِ او آسانتر شود.
آدورنو بیشترین چشم امید را به پروژهی گذرگاهها داشت که بنیامین سیزده سالِ پایانیِ عمرش را وقف آن کرد، اما تنها قطعاتی از آن در دههی 1980 منتشر شد. پروژهی گذرگاهها که «اسطورهشناسیِ پنهان» معماری شهری پاریس است قرار بود تا ، « پیشتاریخِ» از فرهنگ قرن نوزدهم باشد. اما آنچه بنیامین بر جای نهاد چیزی بیشتر از یادداشتهای پیشنویس نبود: مجموعهای از مشاهدات، نقل قولها تحشیههایی برای خواننده که درکنارش هیچ نشانی از اینکه این عناصر چگونه در اثر نهایی قرار بود در هم تنیده شوند، دیده نمیشد. درنتیجه اکنون نمیتوان گفت که آیا آنچه آدرنو “” «سنّتِ برآمده از پاساژها » م مینامید برحقّ بود یا نه. . در ادامهی این فصل استدلال خواهم کرد که نخست، پیوستگیِ منطقیِ پراهمیتی بین اندیشهی متقدم و متاخرِ بنیامین وجود دارد و دوم آنکه حکم دربارهی روابطِ شخصیِ بنیامین و آدورنو هرچه باشد، حقیقتاً اختلاف فکری بنیادین و قابل ملاحظهای بینشان وجود داشت که آدورنو، چه در آن زمان و چه بعدها، از سرشتِ آن به تمامی آگاه نبود.
یک.
مهمترین جنبهی پیوستگیِ منطقی میان اندیشههای متقدم و متاخر بنیامین وفاداریاش به شکل متمایزی از فلسفهی کانتی است. او این نکته را اولبار در مقالهای که از جمله نخستیننوشتههاش بود (و بهعنوان هدیهی بیست سالگی شولم تحریر شده بود) باعنوان «دربارهی برنامهی فلسفهی آینده» بهوضوح اعلام میکند. در اینجا، بنیامین استدلال میکند که فلسفهی کانتی میباید پذیرفته اما نقد شود. آنچه به باور او می باید پذیرفته شود ـو این مسالهای است که شخصاً معتقدم در مورد آن هرگز تغییر عقیده ندادـ آن چرخش بنیادینی بود که کانت در فلسفه ایجاد کرد؛ آنچه که کانت خود «انقلاب کوپرنیکی»اش میخواندـ چرخش و دورشدن از ادعای کاوش در ذاتِ واقعیت، به سوی کاوش در تجربهی ما از واقعیت.(7) با اینحال، هرچقدر هم بنیامین توجه کانت به پرسش از تجربه را بنیادین میپنداشت، باز منتقد آن چیزی بود که آنرا فهم محدود کانت از تجربه مینامید ـ گویی تجربهکردن صرفاً فهرستبندیِ تصاویرِ حسی، ذیلِ اصولی کلی و صوری است. این مواجههی نقادانه با کانت، راه بهآنچیزی میبرد که بنیامین رسالتِ بنیادینِ فلسفهی معاصر میداندش: «تعهد به ایجاد فهمی ژرفتر از تجربه، درسایهی تفکر کانتی» : شولم در خاطراتِ تاثرآور و روشنگرش از بنیامین گفتگویی را بهخاطر میآورد که طیِّ آن، بنیامین مسالهاش را آشکارتر تبیین میکند:
بنیامین از گسترهی چنین فهمی از تجربه سخن گفت که به نظرِ او شامل پیوندهای بین انسان و جهان میشد، در حوزههایی که هنوز دانش بشر بدانها راه نبرده است. وقتی این نکته را خاطرنشان کردم که در آن صورت، در چنان فهمی از تجربه ضوابطی پیشگویانه نیز وارد میشوند، او با صورتبندیِ افراطی پاسخ داد: فلسفهای که نتواند حتی از دلِ دانههای فهوه امکانی در آینده را پیشبینی کند، نمیتواند فلسفهای راستین باشد.(8)
در نتیجه حتی در اوجِ عرفانگرایی و ضدعلمی بودن نیز دغدغهی اساسیِ بنیامین کانتی است؛ بهعبارت دیگر او میخواست تمایز انواع مشخصِ تجربه را تبیین کندـبرای نمونه دنیای تمثیلیِ تعزیهی آلمانی و یا کشمکش با اسطوره در تراژدیِ یونانیـ که فرهنگِ دانشبنیان نادیدهاش میگیرد و یا آن را بیاهمیت میشمارد. اما این بدان معنا نیست که نسبتِ این تجربهها با حقیقت از منظری شناختی معتبر است، تجربهها بهخودیخود حائز اهمیتاند [اما] نه به عنوان جایگزینی برای دانش علمی.
تاکید بر مفهوم تجربه، در نسبت بنیامین با مارکسیسم کلیدی است، چرا که [تجربه] مفهومی است که از رهگذر آن، بنیامین با پرسشی بنیادی رویارو میشود نه صرفاً برای مارکسیسم، که برای کلِ سنت تاریخ فرهنگی. پرسش این است که چه چیزی حوزههای متفاوت فرهنگ را به یکدیگر مرتبط میکند و به ما فرصت میدهد تا در گوناگونیِ ظاهریِ آنها هویت مشترکی ببینیم. این مسیری است که در سنت آلمانی همانگونه که ارنست گامبریج گفته است به «هگلگرایی بدون هگل» میرسد ـتلاشهایی برای حفظ ایدهی هگلیِ وحدت فرهنگی که از هستهای منفرد سرچشمه میگیرد، بدون رجوع به متافیزیکِ ایدئالیسمِ یا ایدهگرایی نظرورانه. با اینحال در بستر [معادل بستر هم که آقای تدیّن گذاشتند قابلبازبینی و خوب است] مارکسیستی، شکل خاص رابطهی بین «زیربنازیربنا» و «روبناروبنا» است که مسالهساز میشود: سرشت رابطهی بین زندگیِ اقتصادیِ بشر در مقام تولیدکنندهی کالای مادی، و ساحتی ایدئولوژیک که در آن، به باور مارکس، زیستِ اقتصادی در آنِ واحد هم بازتاب مییابد و هم تغییر شکل میدهد.
دو.
بنیامین در قطعهای بسیار پراهمیت از پروژه [یا کارویژهی] گذرگاهها پاسخِ خود را به مسالهی طبیعتِ تعیّنِ روبنا ایدئولوژیکی ارائه میکند:
در نگاه نخست، چنین مینُماید که مارکس صرفاً خواهان پیافکندن رابطهای علّی بین روبنا و زیربنا بوده باشد. ولی گفتهی وی دراینباره که ایدهئولوژیها مربوطبه روبنا، روابط را به شیوهای کاذب و کژتابانه انعکاس میدهند، از خواست پیشگفته فراروی میکند. بهواقع مسئله این است:اگر، بهمعنایی مشخّص، زیربنا به اندیشه و محتوای تجربهی روبنا تعیّن میبخشد، و بهرغم آن، تعیّنبخشی یادشده صرفاً انعکاسی محض نباشد، آنگاه – اگر مسئلهی خاستگاهِ علّی را کنار نهیم – باید این تعیّن را سرشتپردازی کرد؟ و نیز شکل بهبیاندرآمدنِ آن را؟ شرایط اقتصادی که جامعه تحت آنهاست که وجود دارد، در روبنا بیانِ خاصِّ خویش را مییابدزیربناروبناروبنازیربنا. درنتیجه پرسش از رابطهی بنیامین و مارکسیسم را میتوان در قالب مسالهای مشخص در کانون توجه قرار داد: چگونه وجود چنین رابطهی «بیانگری» [] بین زیربنا و روبنا را میتوان درونِ چارچوبِ فهمِ او از تجربه جای داد. راه حلی که بنیامین پیشمینهد به روشنترین شکل در قطعهای کوتاه نُمود یافته است: «دربارهی قوهی محاکات » که در سال 1933 به نگارش درآمد. دراینجا، بنیامین دیگربار آن برداشتِ سطحیشدهی روشنگری از تجربه را به چالش میکشد. حتی در دنیای مدرن، به ادعای او (و اهمیت فروید در مقام گواهی بر این مدعا کم از مارکس نیست)، نوع بشر گرایشی از خود بروز میدهند به اینکه تجربهشان را براساسِ آنچه بنیامین «همسانیهای حسّناشدنی» مینامد ساختار دهند – یعنی، آنچه در آن همسانی صرفاً موضوعِ «نقشهنگاری» یا تناظر رؤیتپذیر نیست، و اگر دربرابر استاندههای آن جهانبینی که تجربیات رؤیتپذیر و ملموس را تنها نوعِ تصوّرپذیر تجربه میداند، بیگانه و غریب و حتّا از قماش علوم خفیّه جلوه کند. .
شولم (که بنیامین با اشتیاق خاصی در انتظار واکنشاش به این متن نشسته بود) آن را مصداقی دیگر از همان چهرهی ژانوسی میدید ـ بازگشتی (از نظرِ شولم فرخنده) به موضع عرفانی نوشتههای متقدماش؛ شولم عقیده داشت که «این متن، فاقد حتی جزئیترین اشارهای به دیدگاهی مادّهگرایانه به زبان است».(9) اما بنیامین خودْ چیزها را بهگونهای دیگر میدید. مسلماً این مقاله، با تقلیلگراییِ علمیِ مدرن ناسازگارست. اما معنای دیگری هم هست که بر بستر آن، مفوم نهفته در «دربارهی قوهی محاکاتی» ممکن است معقولانه مادّهگرایانه تلقی شود: آنچه که این مقاله در صددست انجام دهد تضعیفِ چشماندازی است که در آن برخی پدیدارها یا نادیده گرفته شده یا اگر هم تصدیق شوند، چیزی استعلایی یا مرموز تلقی میشوند. بنیامین هیچگاه تا این حد به ایدههای ویتگنشتاین نزدیک نشده بود. تنها بهاینخاطر که فهمِ «علمیِ روشنبین» بهعنوان معیار پذیرفته شده است، برخی تجربهها ناگزیرفراطبیعی بهنظر میرسند؛ و دلیل اینگونه تلقی از این تجربه تنها این است که از چشمانداز علمیِ مفروض فراتر میرود.
بنیامین بین این مقاله و مقالهای از فروید درباب تلهپاتی توازیهایی برقرار میکند (از شواهد درونمتنی بهنظر میرسد که احتمالا مقالهی فروید همان متنی است که اکنون بخش دوم از دورهی جدید درسگفتارهای مقدماتی درباب روانکاوی را تشکیل میدهد). آنچه بنیامین را تحتتاثیر قرار میداد این بود که فروید نیز همانند او آن پدیداری را جدی میگیرد که اغلب نادیده انگاشته میشود؛ او با تلهپاتی همچون چیزی مرموز برخورد نمیکند، بلکه درعوض آن را همچون نوعی ادراک میبیند که در سطحی عمل میکند که معمولاْ تصدیق نشده و ارزشاش درک نمیشود.
تجربهی محاکاتی همان چیزی است که این امکان را برایمان فراهم میکند تا «تناظرهای» میان حوزههای متفاوت زیست اجتماعی را شناسایی کنیم و نیز رابطههای بیانگرا میان اقتصاد و ایدئولوژی را باورکردنی میسازد. رابطهی بیانگرا ازآنرو وجود دارد که تشابهات بهواسطهی اعضای جامعه (البته بدون آنکه خود از آن آگاه باشند) به ژرفترین و جمعیترین لایههای تجربه منتقل میشوند. رسالتِ نظریهپردازِ اجتماعی احضار دوبارهی آن تجربه از زیرِ رسوبات و لایههای خودِ آن تجربه است. پدیدههایی که بیش از تمامیِ دیگرپدیدهها مبهم و ناسازگار بهنظر می رسد ـ درون و بیرونِ خود گذرگاهها یا پاساژها، اشتیاق به بازیِ رولت، رواجِ تصاویر سراسرنُما یا پانوراما ـ ممکن است بیش از همه مکاشفهآمیز ازآبدرآیند. آنچه نوالیس یک بار درمورد شعر گفت دربارهی پیشتاریخ بنیامینی نیز صدق میکند: پدیدار هرچه شخصیتر، غریبتر و زمانمندتر به مرکز نیز نزدیکتر خواهد بود.
ناگفته پیداست که رویکردی ازایندست به تجربه وزن فراوان میدهد؛ ایبسا بهناگزیر یک سازمایهی معیّنِ دوری در میان باشد.«مشابهتهای رؤیتنشده» که اشاره دارند به لایههای پنهانِ آگاهی، بهگونهای نیستند که بلاواسطه و بیهیچابهامی بر مشاهدهگر ناآموخته مکشوف شوند؛ و با اینحال، حضور این مشابهتهاست که تنها شیوهی راستیآزماییِ ممکن را برای مفهومِ بنیامینیِ تجربه فراهم میآورد. درنتیجه، گواهِ ادراک ضرورتاً به شهودِ خودِ خواننده مربوط میشود ـ نکتهای که بنیامین با زبانی که سخت یادآور ویتگنشتاین است - تصدیق میکندش: «روشِ این اثر: مونتاژ یا سرهمبندیِ ادبی. چیزی برای گفتن ندارم ـ تنها نشان خواهم داد». بااینحال، همواره این نگرانی پابرجاست که آن چیزهایی که بهعنوان معانی پوشیده و پنهانِ پدیدههای فرهنگی نشان داده میشوند، درحقیقتامر، چیزی جز تداعیهای ذهنی نیستند که با تکیه بر تعهدات مشترک مولف و خواننده باورکردنی میشوند.
افزونبراین، ارجاع ناگزیر به شهود، مانعی عظیم بر سر این راه میگذارد که «مارکسیسمِ فرهنگی» بنیامین تابهکجا میتواند با تعابیری از قبیل نظریّهی گفتمانیِ علماندیشِ پیش برود که سرشتنُمای «اقتصادِ مارکسیستیِ» خودِ مارکس نیز هست.
اگر نوشتههای بنیامین اغلب «امپرسیونیستی» و غیرنظاممند بهنظر میآیند، بهاین دلیل است که هدف اصلیِ آنها ـ یعنی همان بیرون کشیدنِ تناظرها ـ با سبکی روشمند بهانجام نمیرسید. بنابراین، سخت بتوان گفت اساساً او چگونه میتوانست به این انتقاد آدورنو واسخ دهد که دادههایش بهاندازهی کافی مبنای نظری ندارند: «این اثر بر سرِ دوراهیِ جادو و پوزیتیویسم ایستاده است. و آن دوراهی مکانی سحرشده است. تنها نظریه می تواند طلسم را بشکند: نظریهی بیپروا و نظرورانه و درخورِ خودِ شما».(10)
سه.
برای درک شایسته و تام و تمامِ آن قسم از نظریه که آدورنو میستاید ـ و فاصلهای که آن نظریه از فعالیتهای بنیامین دارد ـ میباید فهمِ این دو را از یکی از کلیدیترین مفاهیمِ بنیامین با یکدگر مقایسه کرد: مفهومِ هاله.
بنیامین درابتدا این مفهوم را برای معرفی آن کیفیت ، که بهصورت سنتی ویژگیِ آثار هنریِ اصیل بوده است، معرفیمیکند. همانگونه که در «اثر هنری در عصر بازتولیدپذیریِ مکانیکی» مینویسد: «ما هالهی [شیئی طبیعی را] را بهعنوان پدیدهی یگانهای تعریف میکنیم که هرقدر هم نزدیک باشد، در فاصلهای از ما قرار دارد. اگر در بعدازظهری تابستانی درحالِ استراحت، به رشتهکوهی در افق یا شاخههایی که سایه بر رویتان افکندهاند چشم بدوزید، میتوانید هالهی آن کوهها و شاخهها را تجربه کنید» .
بنابراین، هاله برای بنیامین در وهلهی اول کیفیتی مربوط به تجربهی ما از اشیاست و نه صرفاً محدود به محصولاتِ آفرینشهای هنری. بااینحال، در موردِ آثار هنری، این کیفیتِ رفعتوعظمتیافته (آنچه بنیامین « ارزش آئینی» مینامد) پیوند تنگاتنگی دارد با عنصر دینی و شبهدینی در هنر ـ بازماندهی پیوند بین هنر و دین که سرشتنُمای جامعهی پیشامدرن بود.
بااینحال، فرآیند «تقدسزداییِ» تمدنِ مدرن ـ بسط و گسترش سرمایهداریِ صنعتی، و بههمراه آن سربرآوردن [پدیدهی] تودههاـ پابهپای حقیقتِ تماماً فنیِ امکانِ روبهرشدِ بازتولیدِ مکانیکیِ اثر هنری، قدرت انسان برای دیدن و پاسخگفتن به این کیفیت را نابود کرده است. درنتیجه یگانگیِ اثر هنری بسیار خدشهدار میشود و به افول کارکرد آئینیِ آن میانجامد:
[زوال هاله در دوران معاصر] براساس دو موقعیت شکل میگیرد، که هردو با اهمیت روزافزون تودهها در زندگیِ معاصر پیوند خوردهاند. یعنی، میلِ تودههای معاصر برای «نزدیکتر» کردن چیزها، هم از حیث فضایی و هم از حیث انسانی [به خود]، که خودْ همسنگِ اشتیاقِ سوزانِ آنان است به چیرهگشتن بر یگانگیِ هر واقعیتی، آنهم با پذیرشِ بازتولید آن
در نگاه اول ممکن است اینگونه بهنظر رسد که این هم نسخهای مارکسیستی از همان سوگواریهای مرسومِ محافظهکارانه درباب تباهیِ فرهنگِ والاست. بنابراین، تاکید بر این نکته اهمیت دارد که بنیامین از این فرایندِ تقدسزدایی ابراز نیتی نمیکند. با فرض اینکه ارزشهای هالهایِ مربوط به یگانگی و اصالت، در واقعیتِ امر، خودشان نیز میراثی ادراکیِ از کارکرد آئینیِ اثر هنری هستند، بهاین نتیجه میرسیم که، برای بنیامین، از میان رفتنِ آن هالهها راه را برای شکلی ی از هنر هموار میکنند، گذاری که او با آغوش باز میپذیرد: برای نخستین بار در تاریخ جهان، بازتولید مکانیکی، اثر هنری را از قید وابستگیِ انگلوار به تشریفات آیینی میرهاند». بااینحال، بنیامین موفق نمیشود بهروشنی نشاندهد که این شکلِ یِ هنر باید بر پایهی چهچیزی بنا شود، و درواقع همین نکته است که نقطهی آغاز مخالفت آدورنو با تحلیلِ بنیامین را شکل میدهد. در یک سطح، اختلاف بر سر این است که کنارگذاشتنِ هاله از سوی بنیامین بسیار افراطی است: هرچقدر هم اثر هنری سنتی در برابر نقد گشوده باشد ، زدودن کیفیات هالهگونِ آن هیچ بنیانی برای تمییز بین هنر و پروپاگاندا باقی نمیگذارد. همانطورکه آدورنو بعدها در نظریهی زیبایی شناسیاش توضیح میدهد: «کاستیِ نظریهی پربارِ بازتولید بنیامین این است که مقولات دوقطبیاش ایجاد تمایز میانِ تصوری از هنر که ازاساسْ ایدئولوژیزداییشده است، از یکطرف، و سوءاستفاده از عقلانیت زیباییشناختی برای بهرهکشی و استیلایافتن بر تودهها، از طرف دیگر، را از میان میبرد» .
بااینحال، دراینجا، پای چیزهای بسیار مهمتری درمیان است که از اینکه آدورنو شوئنبرگ را به برشت ترجیح میدهد فراتر میرود. مساله رویکردی است که آدورنو نسبتبه زیباییشناسی ایدهگرایانه اتخاذ میکند ـ و استحالهای که به باور او برای گذار به چشم اندازی مادّهگرایانه ضروری مینُماید ـ که در مخالفتِ نظری او با بنیامین نقشِ مسالهی کلیدی را ایفا میکند. برای شناخت شالودهی این زاویهگیری با بنیامین، ضروریاست تا به رابطهای بازگردیم که آدرنو باور داشت میان فهم بنیامین از هاله و سرشتِ هنر نزدِ ایدهگرایانِ آلمانی وجود دارد، آنهم بر حسب آنچه نُمودِ زیبا n میخواندند،. این رابطهی آشکار به روشنترینِ شکل ممکن توسط همکار و شاگرد آدورنو، رولف تیئدمان ، تایید میشود. تیئدمان (که هم ویراستار مجموعهآثار آدورنو و هم بنیامین بود) مینویسد:
نوشتههای متاخرِ مادّهگرای بنیامین خاستگاهی جامعهشناختی به هاله میدهد، در آنها «جابهجایی یک پاسخ که در روابط انسانی و نیز رابطهی ابژههای طبیعی یا بیجان با انسان مشترک است. هاله خود را در سرمایهگذاریِایدئولوژیک از امر شئشده و بیگانهشده آشکار میکند با این امکان که «چشمان خیرهی خود را بگشاید». درعینحال آن «همسانی زیبا» که زیباییشناسیی ایدئالیستی به هنر نسبت میداد، برهالهگون متکی میشود.
Shein یا نُمود (که دو معنای «شباهت» و «درخشش» را مراد میکند) در دیدگاهی ایدهگرا سرشتنُمای هویتبخشِ هنرهای زیباست: همانگونه که هگل میگوید: «امر زیبا درونِ نُمود زنده است».(12) نُمود سیاههای است که سرشتنُمای هنرست درمقامِ تجلّی، شیوهای از عیانداشتنِ حقیقت ، شیوهای برای آشکارگی حقیقت ـلوگوسی که در واقعیت نهفته است که هگل ایده میخواندش: «رسالت هنر ارائهی ایدهایبرای رسیدن به شهودی آنی در قالبی حسانی ست.(13) هنر حقیقت را نمایان میکند، بهعبارت دیگر آن را بازنمایی نمیکند یا به نحوی جای آن را نمیگیرد. بلکه هنر همچون تمثال است، مجرایی و یا پنجرهای که از خلال آن میتوان به آنچه کلّی یا جهانشمول و متعالی است دست یافت. این بدان معناست که از منظر هستیشناختی (در شیوهی بودن) آثار هنری صرفاً خوداینهمان نیستند اثر هنری همچنین «به ورای خود اشاره میکند» نه با تکیه بر ارتباط با یک معنای مشخصِ مضاعف و مبرهن، بلکه بهمددِ فراخواندنِ آنچه امری متعالیست در شکلِ دگرگونشونده و نامشخصِ نُمود . بدینمعنا، اثر هنری نمادی از تعالی است. گوته که از پیشتازاین نظریه بود آن را اینگونه بیان میکند: «ابژههایی که [در شکلِ اصیل و نمادینِ هنری]بازنمایی شدهاند، انگار حضوری مستقل و باز، معنایی هرچه ژرفتر دارند، و این بهلطفِ آرمانی تحقّق مییابد که همواره کلیّت را با خویش به ارمغان میآورد. اگر آنچه نمادین است هرچیزی جز بازنمایی را جلوهگر سازد، اینکار را ناگزیر بهشیوهای غیرمستقیم ترتیب میدهد.
.(14)
برای ایدهگراها چنان هنر اصیل و نمادینی با خود معنایی ذاتی بههمراه دارد و در تقابل با هنر تمثیلی میایستد، که آنها راهی تصنعی میدانستندش، آنهم برای تزریق معنا در هنر بهوسیلهی قوائد بیروح. (البته بنیامین در منشا تعزیهی آلمانی علیه این نادیدهگرفتنِ هنر تمثیلی دلیل اقامه میکند؛ تمثیلْ بیانی متعارف نیست، بلکه بیانِعرف است.). این عقاید در آلمان پا گرفتند و بهطور مشخص با گوته و شلینگ؛ اما وسیعاً بر زیبایی شناسی قرن نوزدهم تاثیرگذار بودند. برای نمونه، کولریج در روایتی بسیار راستکیشانه ـو البته غیراصیلـ این نظریه را بهصورت ذیل تشریح میکند:
باید توجه داشت که تمثیل چیزی نیست جز ترجمانِ مفهومی انتزاعی در دلِ تصویرـزبان که خود نیز چیزی نیست جز تجریدِ ابژههای اعیانِ مربوط به حواس؛ اصل از فرع بیارزشتر است، هردو بهیکسان بیمایه و اولی (عین) علاوه برآن بیشکلتر از آن است که چیزی بروز دهد. از طرف دیگر ، نماد سرشتاش فرانُماییست؛ فرانمودنِ امر خاص در امر منفرد یا امر عام در امر منحصر یا امر جهانشمول و کلّی در امر عام. بیشوپیشازهرچیز، بهلطفِ فرانمودنِ امر جاودانه از خلالِ و در بطنِ امر زمانمند. [نماد] همیشه در آن واقعیّتی که آن را قابل فهم نشان میدهد، شریک است؛ و درآنحال که امر کلّی را، کلّ را، ابراز میدارد، خود نیز چون آنی تپنده به قانون خویش گردن میدهد در آن یکپارچگی که خود نُمایاناش میسازد
برای هگل اما محدودیت هنر تنها همان دوگانگیِ میان متناهی و نامتناهی است. هنر با محدودماندن به امر محسوس، نابسنده میماند، تا آن حد که حقیقتی که در آن بیان شده فاقد شفافیت یا خودآگاهی است، وی مینویسد: «تنها، سطح و گسترهی مشخصی از حقیقت است که قابلیت نمایاندهشدن در عناصر اثر هنری را داراست».(16) درنتیجه همانگونه که در جملاتی مشهور بیان میکند: «اندیشه و تعمق خود را به فراسوی هنرهای زیبا کشاندهاند».(17)
چهار.
به آدورنو باز میگردیم، ذکر این نکته مهم است که زیباییشناسیِ او مشخصههای مشترک و تعیینکنندهای با نظریهی ایدهگرا دارد که در بالا تشریح شد. او اعتقاد داشت هنر اصیل بهراستی آن ویژگیِ «به ورای خود اشاره کردن» را داراست، و نیز موافق است که این، شکلی از تجلی روح است. مینویسد: «آنچه بهواسطهی آن اثر هنری، آنهنگام که پدیدار میشود، به چیزی بیش از خود بدل میشود، همانا روح آن اثر است» علاوهبراین (اگرچه خوانندگان آدورنو گهگاه از درکِ درست این نکته غافل ماندهاند)، آدورنو با نقد هگل از محدودیتِ یادشده در [هنر] همدل است، محدودیتی که فرم حسانیاش را بر هنر تحمیل میکند؛ به فرم والاتر و نظری نیاز ست تا محتوای حقیقیِ آن روشن شود: «[محتوای حقیقیِ اثر هنری] را تنها میتوان با اندیشهی بازتابیِ فلسفی بهدست آورد» ). درنتیجه، طبق نظر آدورنو مشخصهی اثر هنری به عنوان نُمود در آنِ واحد هم درست و هم ناردست است؛ این توهم ایجاد میشود که کیفیتِ زیباییشناختیِ اثر هنری خصوصیتی است که به واقعیت غیرزیباییشناختی بیارتباط است، اما در عینحال (هرقدر هم ناسازوار بهنظر برسد) این همان چیزی است که اثر هنری را به ساحتِ گستردهترِ معنای اجتماعی متصل میکند: « روح نه صرفاً همان نُمود ، بلکه حقیقت هم هست. نه تنها تصویری جعلی از موجودیتی مستقل بلکه نفی تمامیِ استقلالهای دروغین هم هست»). درنتیجه، میتوان نقدِ آدورنو از ایدهگرایی را اینگونه خلاصه کرد که برای او در زیبایشناسی ایدئالیستی ساختار آنقدر برخطا نیست که سرچشمه اشتباه است؛ ایدئالیستها با تصور اینکه سرشتِ روحْ اصیل و مستقل است به خطار فته بودند. به باور آدورنو، آنچه که ضروری است تا زیباییشناسی ایدهگرایانه بتواند در خدمتِ «مسیری بهسوی ماتریالیسم» قرارگیرد، شناختِ دوبارهی روح و رمزگشایی از آن به مثابهی شکلی از کار اجتماعی است: «روحْ اصلی منزویشده نیست، بلکه لحظهای در دل کار اجتماعی است ـ آن چیزی که از امر جسمانی مجزاست»
درنتیجه، نظریهی ایدئالیستیِ روحْ Geiste نشاندهندهی توهمی ساده نیست بلکه درعوض اندیشیدنی بازتابی و دقیق در شکلی از واقعیت اجتماعی است ـ[شکلی] که با تمایز میان کار ذهنی و کار یدی سامان مییابد. ساختاری که ترسیم شده است واقعاً وجود دارد؛ اشتباهْ زمانی رخ میدهد که اثراتِ آن را به سازوکار نوافلاطونیِ روحِ جهانی نسبت دهیم، او در دیالکتیک منفی مینویسد: « روحِ جهانی وجود دارد؛ اما چنان چیزی [که مینُماید] نیست» .
هدفِ زیباییشناسیِ فلسفی به واسطهی فعالیتِ اندیشمندانهای که دارد «نجات» نُمود اثر هنری از طریق ترمیم و بازسازیِ لایههای رسوبگرفتهی فعالیتهای Geist است:
هیچ اثر هنریای وجود ندارد که محتوایش چیزی غیر از نُمود در فرم خودش باشد. درنتیجه، [هستهی مرکزیِ] زیباییشناسی نجات و حفظ نُمود خواهد بود و توجیه قاطعانهی هنر و اعتبار حقیقت درونِ آن، منوط به این رهایی است
نُمود قرار نیست، آنگونه که بنیامین درنظر داشت، از میان برود. آدرنو ادعا میکند که رابطهی نُمود با کارکرد آئینی هنر هرچه باشد، عنصر پیشرو را درونِ خود حفظ میکند: «خودِ جادو اگر زمانی از این ادعا که واقعی است رها شود، عنصری روشننگرانه است، نُمود نهفته در آن، دنیای تقدسزدایی شده را تقدسزدایی میکند. این همان [فضای] اثیری است که هنر امروز در آن شکل میگیرد».
بهطور خلاصه زیباییشناسی آدورنو ـعملاً ادعا میکند تمامیتِ فلسفهی اوـ براساس یک استحاله و از طریق مفهوم مارکسیستی کار اجتماعی و آموزههای ایدهآلیستی در باب روح شکل گرفته است، و همین اساسِ نقدِ نظریِ او به بنیامین را شکل میدهد. نامهای که در سال 1940 برای بنیامین بهنگارش درآمد این موضوع را بهوضوح نشان میدهد:
در بودلر نوشتهای. «درک و دریافتِ هالهی نُمود بهمعنای خراج بخشیدن به آن با توانایی گشودن نگاه خیرهی آن است.» این مورد اخیر بهخاطر مفهوم خراجگذاردن از صورتبندیهای پیشین فاصله میگیرد. این [صورتبندی تازه] نشاندهندهی آن جنبهای نیست که، در واگنر، برای شکلدادن به تصاویر وارونهنُما (فانتازماگوریا) بنیادیناش دانستم، یعنی، دقیقهی کار بشری. آیا هاله، بهنوعی، ردّپای سازمایهی فراموششدهی بشری در شیء نیست، و ازهمینروی این شکلِ فراموشی به آنی که تو تجربهاش میبینی مربوط نیست؟ آدم کمابیش وسوسه میشود تاآنجا پیش رود که بنیان را در تجربه بازجورید، که در بطنِ نظروریها درباب ایدهگرایی نفهتهست، در جدّوجهد برای ابقاء این ردّپا – در آنچیزها که بهواقع بیگانه گشتهاند.
این نامه ـ که سرشتنُمای شیوهای است که تلاش میکند تا بنیامین را به سمت ایدههای آدورنو بازگرداند ـ دو عنصر مرکزی در نظریهی آدورنو را تبیین میکند که پیشتر بر آن تاکید کردم: ارتباط هاله با آموزهی ایدهگرایانهی نمود و روح ؛ و استحالهی آن آموزهها از گذر مفهوم کار اجتماعی (که البتّه بهمعنای ردّوانکار یکسرهشان نیست).
قطعا این نامه برای خودِ آدورنو اهمیت نظریِ زیادی داشت چرا که آن را در مجموعهای بهنام دربارهی والتر بنیامین منتشر کرد. اما آنچه به باور من نور مضاعفی بر موضوع میتاباند پاسخ بنیامین است که تنها چند ماه پیش از مرگش بهنگارش درآمد (گرچه که آدورنو این نامه را چاپ نکرد)، چرا که در این سند بنیامین تماما روشن و آشکار این پیشنهاد آدورنو را رد میکند:
امّا اگر، بهواقع، مطلب از این قرار باشد که هاله مسئلهی «سازمایهی بشری فراموششده» باشد، پس ضرورتی ندارد همانی باشد که در کسوتِ کار به هم میرسد. درخت یا بوته که آکنده از خراجاند ساختهی دست بشر نیستند. میباید سازمایهای بشری در چیزها باشد، که [ازقضا] مرهونِ کار نیست. برآنام که در این مورد بر همین موضع پای سفت کنم(19)
آنچه که این نامه روشن میکند این است که بنیامین دستِکم آگاه بود که او و آدورنو پاسخهای کاملاً متفاوتی به مسالهی هویت فرهنگ در گوناگونیهای ظاهریاش اتخاذ کردهاند: برای آدورنو این کار اجتماعی است، که خود را همچون روحِ هگلی عرضه میکند، و یک وحدتِ نههمواره آشکار میانِ حوزههای اقتصادی و غیر اقتصادیِ واقعیت اجتماعی ایجاد میکند. برای بنیامین، این نظام تناظرات است، «تشابهات حسّناشدنی» که افراد بدون آنکه آگاه باشند به آنها واکنش نشان میدهند، تناظراتی که در واقعیتی غیراقتصادی به زیست اقتصادی فرصتِ بهبیاندرآمدن میدهند. نتیجه میباید اینگونه باشد که آدورنو (و پیروانش) در خوانششان از بنیامین باتکیه بر مقولات هگلی به خطا میروند: این مقولات با نظریهی او ناسازگارند و میتوان دید که او آشکارا را ردشان میکند.
پنج.
پس افول هاله چه میشود؟ اگر ازچشمانداز مارکسیسم هگلیِ آدورنو، آموزهی هاله میباید با مفهوم ایدهگرای نُمود مطابقت داشته باشد، نتیجه این میشود که فروپاشی هاله تلویجاً به معنای از دست رفتنِ امکانِ هنر برای [حفظ] معنایی ذاتی و درونی است. درنتیجه، هنر ی که بنیامین امیدوار بود جایگزین هنر هالهگون شود ممکن است چیزی نباشد جز ابزاری که بهشکلی ناب وسیلهای خواهد بود برای ایجاد واکنشهای «پرولتری» احساسی و مناسب.
اما از دیدگاه خودِ بنیامین ـ که میتوان آن را «مارکسیستیـکانتی» نامیدـ بدیلِ پیشرو آنقدرها ساده نیست. در اینجا تشابهی برقرار است بین قرائتِ بازآورنده و بازپرورندهی او از تمثیل: بنیامین تقابلِ میانِ معنیداربودنِ «ذاتی» هنر نمادین و معنای «قراردادیِ» تمثیل را رد میکند، چرا که، بهباور او، تمثیل «شگردِ بازی با تصاویر نیست، بلکه بیان است، همانگونه که زبان بیان است و بهراستی همانگونه که خط-نبشته نیز ازاینسان است» بههمیننحو، در « اثر هنری در عصر بازتولیدپذیری مکانیکی آن »، او به هنرِ پساهالهای کیفیتی تجربی میبخشد (کیفیتی که آنرا در تضاد با «ارزش آئینی» یا « ارزش نمایشی» مینامد). در نتیجه، بهنظر میرسد که برای بنیامین، اثر هنری در عصر بازتولید مکانیکی میتواند از آنچه که برای آدورنو گزینهی جایگزین کامل و جامعی به شمار میرفت بگریزد: نیازی نیست که اثر هنری هیچکدام از این باشد: چه نُمود و چه پروپاگاندا باشد.
بیشک مباحثات میان آدورنو و بنیامین برای آگاهترشدنمان از دو متفکر اصیل، تاثیرگذار ـو به دشوارنویسی زبانزدـ اهمیت دارند. اما باور دارم که این مباحثات اهمیت گستردهتری نیز دارند. یکی از بنیادیترین مسائل نظریهی مارکسیستی چگونگی درک سرشتِ رابطهی زیربنا و روبنا است ـ و چون خودِ مارکس بهاین مساله به شکلی درخور نپرداخته است بیشازپیش مهم میشود. این دعوی که روبنا «متناظر» با زیربناست، آنهم بدانمعناکه روبنا چنان است که زیربنا را حفظ کند (یا دستکم در حفظ آن اثرگذار باشد) بهسادگی کفاف بحث را نمیدهد. ـ که ازقضا نقطهای است که بسیاری از مارکسیستها پس از آن بحث را خاتمهیافته میپندارند. مارکسیسم باید روایتی معتبر از اینکه چگونه زیربنا قادر است تا با این قدرت ظاهرا شگفت زاینده نیازهای روبنا را برآوردهکند (علیرغم هوشیاریِ آگاهانهی تکتکِ اعضای جامعه). این توازیِ بین مارکس و داروین که اخیراً باردیگر باب شده را در نظربگیریم: آنچه نظریات داروین را به پیشرفتی علمی بدل کرد ادعای او مبنی براینکه گونهها سرشتی دارند که منطبق با نیازهایشان شکل گرفته است، نبود که پیشپا افتادهترین ادعای زیستشناسی قرن نوزدهم محسوب میشد ـ بلکهپیشنهاد او مبنی براین بود که انتخاب طبیعی درحکم تفسیر علّی متقاعدکننده از چگونگیِ کسبِ آن خصلتهاست. آیا مارکسیسم روایتی همسنگ از پیدایش روابط کارکردی دارد؟(20)
از زمان نوشتههای لوکاچِ جوان، بسیاری از مارکسیستها پذیرفتهاند که محتملترین راه پاسخگویی به این شکاف در نظریهی مارکسیستی بازگشت به میراث هگلیِ مارکسیسم است. با اینحال، هیچکس (از جمله خودِ لوکاچ) این راهبرد را سرسختانه و پیگیرانهتر از آدورنو پینگرفته است.
درپاسخ بهاین پرسش که چگونه نظامهای اجتماعی به اهدافی فراتر از (یا عملا متضاد با) اهداف افراد دست مییابند، مارکسیست هگلی پاسخ میدهد که باید به فراسویِ سوژهی منفرد، یعنی به سوژهای اجتماعی و گستردهتر نگریست که اهدافش (همچون «نیرنگ عقل» هگل) بهدستِ و از طریقِ افراد محقق میشود. برای آدورنو این سوژهی اجتماعی ـ در اینجا نیز همراهی با هگل پابرجاست ـ هم منبعی برای کنش جمعی و هم منبعی برای معناست. درنتیجه، هدف تفسیرگرِ پدیدهی اجتماعی ویژگیِ عینیِ موضوعِ دردستِ پژوهش است ـ و مسلماً نه به آنگونه که لاک میپنداشت که اندازه و شکلْ ویژگیهایی عینی باشند، بلکه [ویژگی عینی موضوعات] در فرآیندی اجتماعی ریشه داشت که درغایتامر چیزی نبود جز فرآیند دوری که کلّ اجتماعی را بازتولید میکرد.
نظریهی آدورنو جذبه ـو شبههپذیری ـ مختص نظریات هگلی را دارد. از یک سو، پاسخ
کتاب آس و پاس در پاریس و لندن – جورج اورول
تجربه، تنها منبع کتاب آس و پاس در پاریس و لندن نبود و جورج اورول در فصل نهم رمان جادهای به اسکله ویگان اعتراف میکند که وقتی در کالج ایتون بود، میتوانست از طریق کتابخواندن از آلام طبقه کارگر رنج ببرد ولی در عین حال از مصائب آنها بیزار و منزجر بود. او به عنوان نمونهای از کتابهایی که در آن زمان میشناخت، از داستان تهیدستان نوشته جک لندن نام برد که ماجراهای نویسنده کتاب را در دنیای طبقه کارگر و تهیدست منطقه ایستاند لندن در سال 1902 توصیف میکند. دیوید اسمیت و مایکل موشر در کتابی به نام جورج اورول برای مبتدیها که تحقیقی پیچیدهتر از آنچیزی است که به نظر میرسد ، قیاسهای گرافیکی بین کتابهای آس و پاسها در پاریس و لندن، تهیدستان و شرایط طبقه کارگر در انگلستان سال 44 نوشته فردریش انگلس را ارائه میدهند. میتوان کاملا تصور کرد که جورج اورول آثار اگون کیش، نویسنده چک-آلمانی کتاب گزارشگر آتشین (1925) را میشناخت و این اثر، مجموعهای از قطعههای کوتاه به سبک مستند است که قطعه اول، شبی را روایت میکند که او در میان بی سر و پاها و در یک اقامتگاه ارتش رستگاری در وایتچَپِل به صبح رساند. تاثیر احتمالی دیگر بر جورج اورول، کتاب کمتر شناختهشده دیوید کریستی موری، نویسنده انگلیسی، به نام دفتر یادداشت یک رماننویس است. فصلهایی که احتمالا توجه جورج اورول را در نوشتن کتاب آس و پاس در لندن و پاریس، مقاله "یک اعدام" و رمان جادهای به اسکله ویگان به خود جلب کردند، عبارتاند از "جلاد"، "معدنچی"، "در میان معدنچیها در تحصن دورهام" " نمایشی در خیابان" در باب تکنیکهای گدایان، "هنرمند بر روی سنگ" و "آکروبات خیابانی". بین سه مقاله آخر در صفحات 174-175 و صفحه 172 (که در آن کار نقاش های دوره گرد خیابانی توصیف میشود) و صفحه 171 از کتاب آس و پاس در پاریس و لندن تناظرهایی وجود دارد. "موفقترین گداها، آکروباتبازهای خیابانی و عکاسهای خیابانیاند که در یک جای بساط درست درمان و مثلا با وجود صف تئاتر خوب، یک آکروباتباز خیابانی اغلب پنج پوند در هفته به جیب مبارکش میزند" و این مقدار تقریبا بیشتر از دستمزد متوسط هفتگی آن زمان بود. البته این تناظرها احتمالا فراتر از اشارهای محض به استمرار شرایطی هستند که توصیف میکنند.
در این جا "منبعی" وجود دارد که نیاز به شناسایی دارد و آن این که جورج اورول در چه هتلی ظرفشویی میکرد؟ ام. پوزنتی از هتل اسپلندید واقع در پیکادلی لندن با عصبانیت به صحت روایت جورج اورول حمله برد و جورج اورول هم یازدهم فوریه سال 1933 جواب او را داد و گفت که درباره هتلها به طور کلی حرف نزده و راجع به هتلی خاص در پاریس صحبت کرده است. در بین هتلهای پیشنهادی می توان به هتلهی هریتز، کریلون، لوتی و جرج پنجم اشاره کرد و سونیا جورج اورول معتقد بود هتل مورد بحث، هتل کریلون بوده است؛ در این جا هتل لوتی میتواند ادعای ادبی کند چون در حقیقت این هتل لوتی بود که شخصیت آشندن در فصل هفتم رمانی به همین نام نوشته سامرست موگهام (که سال 1928 و وقتی جورج اورول در پاریس بود منتشر شد) به آن احضار شد. او آن وقت در پاریس بود و این هتل را به برندا ساکلد توصیه کرد. کتابهای جدید راهنمای تعطیلات همگی بیشترین توصیه را درباره همه این هتلها به خوانندگان میکنند وهتل اسپلندید هم تا همین اواخر اداره مرکزی شورای هنرهای بریتانیای کبیر بود. نام "بلر" در ماه اوت سال 1988 به طور عجیب و غریب در تبلیغی برای گراند هتل پاریس (روبروی اپرا) باز هم ظاهر شد و در میان طراحی هتل عبارتی همچون "بلر: اوضاع مرتب است، برگرد" وجود داشت ولی هیچ مدرکی برای حمایت از این ادعای ظاهری در دست نبود مبنی بر این که این همان هتلی است که او در آن کار میکرد.
اسناد انتشارات ویکتور گولانکز نشان میدهد که در ابتدا هزار و پانصد نسخه از کتاب آس و پاس در پاریس و لندن چاپ شد و بعدا و در ماه انتشار کتاب پانصد نسخه دیگر چاپ شد و در چاپ سوم هم هزار نسخه در تاریخ نامشخصی چاپ شدند. هیچ نسخهای روی دست ناشر باد نکرد و نسخههای تایپشده سیزدهم فوریه سال 1934 توزیع شدند. انتشارات "هارپر و برادران" در نیویورک، 1750 نسخه از این کتاب را در ماه ژوئن یا ژوئیه سال 1933 منتشر کرد که 383 نسخه فروش نرفتند. ویلسون مینویسد که از قضا نسخه تایپشده آس و پاس در پاریس و لندنسیزدهم فوریه سال 1934 توزیع شد و نسخه فرانسوی آن که جورج اورول بر خلاف نسخه فرانسوی روزهای برمه، به شدت تحسینش میکرد، ماه مه سال 1935 منتشر شد. حدود پنج هزار نسخه از آن چاپ شد ولی تا اواسط دهه 1950 میلادی طول کشید که همه آنها فروش بروند. عنوان فرانسوی این کتاب گاو خشمگین است که اصطلاحی عامیانه برای "آسمان جُل" در بافت نوشتاری جورج اورول است؛ این عنوان همچنین نام ماهنامه طنزی بود که سال 96 در پاریس منتشر میشد و آنری دو تو-لوترک ، نقاش و گرافیست فرانسوی، پوستر آن را طراحی کرد. نویسندهای رومانیایی به نام پانیت ایستراتی هم مقدمهای بر گاو خشمگین نوشت که متاسفانه خود او سه هفته قبل از انتشار آن از دنیا رفت. او در مقدمه، ماکسیم گورکی و جورج اورول را با هم مقایسه میکند و نتیجه میگیرد که جورج اورول کاری میکند انسان درباره آلام زندگی تامل کند درست عین رمانهای بااک ولی خواننده رمان جورج اورول مجبور نیست خواندن جزئیات کسالتآور بااک را به جان بخرد. در سال 1940 انتشارات پنگوئن پنجاه و پنج هزار نسخه از آثار جورج اورول را منتشر کرد و درآمد تخمینی او از فروش این نسخهها در جداول 2.1 و 5.1 آمده است.
جورج اورول بیست و هشتم دسامبر سال 1932 نسخهای از کتاب آس و پاس در پاریس و لندن را به دوستش براندا سالکلد که مربی ورزش مدرسه دخترانه سنت فیلکس واقع در ساوتوود بود، هدیه کرد و در شانزده نقطه آن، آنچه را که واقعی، حسبحال یا تخیلی بود، حاشیهنویسی کرد. در واقع همه حاشیهنویسیها به واقعیبودن این کتاب اشاره میکنند و امکان بازآراییهای خاص و گاه گزافهگویی را فراهم میکنند. در این جا سه عنصر نادرست از اهمیت بسیار کمی برخوردارند و آن این که گفته شده داستان چارلی در این رمان "حسبحال نیست گرچه این آدم واقعا این طوری حرف میزد". بویلون زیپ هم اسمی ساختگی برای بویلون کوب ، نوعی قالب صابون، است و همچنین بچه مدرسهای سابق در این کتاب، یک ایتونی قدیمی نبود بلکه از مدرسه دیگری بود که جورج اورول اسم آن را یادش رفته بود.
بررسی ارقام ارائهشده در کتاب آس و پاس در پاریس و لندن دقت واقعیتهای رمان و میزان تنگدستی جورج اورول در پایان دوره اقامتش در پاریس را روشن میکند. نرخ ارزی که او نقل میکند، نشان میدهد کتاب مبتنی بر نکاتی است (شاید دفتر خاطرات) که او در پاریس نوشت. جورج اورول میگوید "شش فرانک معادل یک شیلینگ است" و این دقیقا نرخ ارز تا سال 1930 بود یعنی وقتی نسخه اول رمان تکمیل شد و در آن زمان صد و بیست و چهار فرانک معادل یک پوند بود. سال 1933 یعنی سال انتشار کتاب، نرخ ارز هشتاد و شش فرانک برای هر پوند بود. جورج اورول در فصل چهارم رمان میگوید "برای نوشتن یک مقاله در رومه، دقیقا دویست فرانک به من پرداخت میشد". این زمان باید کمی قبل از ظرفشوری او بوده باشد، یعنی همان طور که خود او به خوانندههای فرانسوی گفت "نرسیده به آخر پاییز سال 1929". با این حال، مقالههایی که میدانیم او در پاریس نوشت، بین اکتبر سال 1928 و ماه مه سال 1929 منتشر شدند و برای نوشتن هر یک از آنها در نشریه پیشرفت مدنی، به جورج اورول دویست و بیست و پنج فرانک پرداخت میشد. ممکن است دویست فرانک توسط نشریه جهان خیلی دیر به او پرداخت شده باشد (مجله پیشرفت مدنی فورا دستمزد را پرداخت میکرد) یا شاید هم این رقم خیالبافی باشد. در این نقطه از کتاب یعنی وقتی نویسنده خیلی مفلس بود، عجیب است که پول بادآوردهای ابداع کرده باشد که طبق محاسباتش او را قادر ساخته باشد با آن برای سه، چهار هفتهای گذران عمر کند. بنابراین به عنوان نویسنده کتاب حاضر ترجیح میدهم فکر کنم مقاله دیگری از جورج اورول از این دوران وجود دارد که علیرغم جستجوهای کاملی که شده هیچ اثری از آن نیست.
معیار قیاس وضعیت مالی جورج اورول قبل از رفتن به پاریس و اواخر اقامتش در آنجا، از طریق پولی که او برای لباسهایش پرداخت میکرد و آنچه هنگام گروگذاشتن آنها دریافت میکرد، معلوم میشود. استفان وادهامز، نویسنده کتاب یادی از جورج اورول ، پرده از اسناد خیاطی مورد تردد جورج اورول به نام "دنی و پسر" در شهر ساوتوود برداشت و این اسناد نشان میدهند او سال 1922، قبل از رفتن به برمه و همچنین بعد از بازگشت به انگلستان یعنی بین سپتامبر سال 1927 و ژانویه سال 1928، از این خیاطی لباس میخرید. این اسناد همچنین نشان میدهند او خوش لباس و آراسته به هر دوی این کشورها رفت بنابراین، سال 1922 شلوار فلانل را به قیمت سی و دو شیلینگ و شش پنس خرید در حالی که آن روزها، نرخ معمول برای خریدن یک شلوار فلانل عادی حدود شش شیلینگ و شش پنس بود. شلوار سوارکاری او هم با نرخ قیمت سال 1984 از صد و شصت تا صد و هشتاد پوند میارزید. بین سالهای 1927 تا 1928 او یک پالتو خرید که طبق محاسبات خیاطش آقای جک ویلکینسون دنی، صد و هشتاد تا دویست پوند ارزش داشت و کت شلوار و جلیقهاش هم حدود سیصد و پنجاه پوند میارزید. جورج اورول هنگام بازگشت از برمه باید نسبتا پولدار بوده باشد و معلوم است که آن زمان از خریدن لباسهای خوشدوخت با قیمت حدود سیصد و پنجاه پوند ابایی نداشت. وقتی او در کتاب آس و پاس در پاریس و لندن مینویسد که لباسها و چمدانی که گرو گذاشت به جز پالتویش، بیش از بیست پوند ارزش داشتند و برای آنها، هفتاد فرانک یعنی کمی بیشتر از بیست شیلینگ دریافت میکرد، بدون شک واقعیت را ثبت کرده است. هنگامی که جورج اورول پالتوهای خود و بوریس را گرو گذاشت، هر دو را پارهپوره توصیف میکند ولی این ادعا بیتردید تا جایی که به کت او مربوط میشود، نوعی آزادی هنری است. وقتی جورج اورول برای گروگذاشتن این کتها پنجاه فرانک به جیب زد، مخش سوت کشید و این جزئیات کوچک هم حکایت از دقت پنهان روایت او دارند. یکی از خاطرات آقای دنی خیاط، اریک، پدرش و خواهر او آوریل را به شکل گرافیکی توصیف میکند. دنی به خاطر میآورد که پدر جورج اورول در تفریحگاه ساوتوود بدون نشاندادن "هیچ نوع ژستی مبنی بر شناختن او" از کنارش رد شد این در حالی بود که دنی علاوه بر یک خیاط درجه یک، تاجر هم بود.
"آقای بلر سالخورده به شدت خودرای بود و اگر کسی در بازی گلف روی دستش بلند میشد، بدون شک جواب این کارش را میگرفت. او به عنوان کارمند بازنشستۀ نوعی، بسیار از خود راضی بود، انگار از دماغ فیل افتاده بود. آوریل هم کمی به او رفته بود و اگر یک بار به آدم کیک تعارف میکرد، گویی به او افتخار میداد. این خصیصه توی خون همۀ آنها بود ولی آن را خیلی در شخصیت اریک (جورج اورول) ندیدم."
بهترین کتاب
بر خلاف سنت همیشگی کتاب وب در معرفی کامل و جامع کتابها، در خصوص کتاب درباره معنی زندگی
درباره معنی زندگی
کتاب درباره معنی زندگی برای بار نخست در سال 1932 توسط ویل دورانت منتشر شد. نسخه قابل دسترس این کتاب در بازار ایران اکنون 146 صفحه میباشد و در قطع رقعی توسط انتشارات پارسه منتشر شده است. کتاب با مقدمه ای از جان لیتل گردآورنده و ویراستار کتاب های ویل دورانت آغاز می شود.
در سال 1931 ویل دورانت نامه ای به افراد مشهور و معروف زمان خود نوشت و از آنها خواست با مهمترین سوال تاریخی-فلسفی بشر مواجه شوند و به این سوال پاسخ دهند که "چه چیزی زندگی را ارزشمند میکند؟ معنای زندگی چیست؟ چه چیزی باعث الهام و انگیزششان میشود؟
و به تعبیر خود ویل دورانت:
سرچشمههای الهام و انرژی شما چیست؟ هدف و یا انگیزه نیروبخش زحمت وتلاش شما چیست؟ از کجا تسلی خاطر و شادمانی مییابید و دست آخر گنجتا کجا نهفته است؟
ویل دورانت این نامه را پس از آن نوشت که با چیزی مواجه شد که به عنوان اپیدمی خودکشی درک کرده بود، و افراد شخصاً او را متقاعد میکردند که نیازمند کمک او هستند.
مقدمهی کتاب اینگونه شروع میشود:
در پاییز سال 1930، ویل دورانت در خانهاش در لیک هیل نیویورک، سرگررم جمع کردن برگ ها بود. دورانت همانگونه که مشغول کار بود مرد خوشپوشی نزدیکش شد و با صدایی آرامی به او گفت که قصد خودکشی دارد مگر آنکه فیلسوف بتواند دلیل معتبری برای برای او بیاوردکه این کار را نکند. دورانت که فرصتی برای پرداخت فلسفی به این موضوع نداشت، نهایت تلاشش را کرد تا دلیلی برای ادامه زندگی به دست آن مرد بدهد. بعد ها دورانت ماجرا چنین به یاد میآورد:
به او پیشنهاد کردم کاری برای خودش دست و پا کند، ولی او یکی داشت. گفتم غذای خوب بخورد اما او گرسنه نبود. معلوم بود دلایل من تاثیری روی او نگذاشته بود. نمی دانم چه بر سرش آمد. در همان سال چندین نامه خودکشی دریافت کردم، بعدها متوجه شدم که 284142 خود کشی بین سال های 1905 تا 1930 در ایالات متحده رخ داده است.
ویل دورانت نامه خود را به افراد زیادی نوشت. تعدادی از این افراد:
ویل دورانت پاسخ هایی را که دریافت کرد به شکل زیر در کتابش دسته بندی کرد:
با اینکه بیشتر پاسخ ها قابل توجه هستند اما چیزی که باعث میشود مو به اندامتان سیخ شود تفکرات مایوسانهی فلسفی ویل دورانت در ابتدای کتاب درباره معنی زندگی و اعترافات و پاسخ هایش به نامه خود در انتهای کتاب می باشد.
برای فهمیدن معنای زندگانی یک انسان از دیدگاه انسانهایی که هرکدام در زندگی خود و در عصر خود از بهترینها و از نوابغ بودند، خواندن این کتاب میتواند بسیار سودمند باشد. فهمیدن دیدگاه این انسانها میتواند سرشار از درس و نکات تربیتی باشد. مواجه با دیدگاههای افرادی سرشناس از همهی گروههای جامعه: دینداران، ن، اهالی ادبیات و دید ما را برای پاسخ به سوال معنای زندگی باز میکند. نکتهی حائز اهمیت دیگکر خواندن پاسخ خود ویل دورانت به سوالش میباشد. مسلما خواندن نظر شخصی که 50 سال از وقت خود را صرف نوشتن کتاب تاریخ تمدن کرد و هزاران صفحه را درباره تمدن نوشت و به چهارگوشه دنیا سفر کرده است میتواند دلیل محکمی برای خواندن این کتاب باشد.
جان لیتل درباره اهمیت کتاب درباره زندگی اینگونه میگوید :
کتاب درباره معنی زندگی کتابی است که باید در دست هر فارغ التحصیل دانشگاه و دانشجویی که بادبان میافرازد و سفرش را در دریاهای اغلب توفانی و متلاطم زندگی شروع میکند باشد، کتاب درباره معنی زندگی باید در کتابخانه همهی خانوادهها حضوری دائم داشته باشد، چون بر موضوع مهمی نور میافشاند و امیدی نو ارزانی میکند و پاسخی مثبت و تایید کننده زندگیای به این پرسش بزرگ فلسفی میدهد که معنی زندگی چیست؟
این اثر یکی از خواندنیترین آثار ویل دورانت، نویسنده کتاب بزرگ «تاریخ تمدن» است. متن اصلی کتاب سالهای سال در دسترس نبود و چند سال پیش به کوشش جان لیتل منتشر شد.
روزی مردی به نزد ویل دورانت رفت و از او درخواست کرد دلیلی به دست او بدهد که چرا نباید خودکشی کند. دورانت در آن وقت محدود، جوابهایی به او داد ولی مدتی بعد، نامهای برای بیش از صد شخصیت مشهور فرستاد و درباره معنی زندگی از آنها نظر خواست و پاسخهای رسیده را به همراه دیدگاه خود، در این کتاب منتشر کرد.
دورانت امید داشت پاسخهایی که از چنین شخصیتهای پرفروغی دریافت میکند، چیزی در خود داشته باشند که به پرسش آن بیگانه خوشلباسی که در یک روز پاییزی سال 1932 در باغش ظاهر شد، جوابی درخور بدهد. درواقع قضیه فراتر از این حرفها بود؛ پاسخها بیش از آنکه تاریک و اندوهبار باشند، شوقانگیز و مثبت بودند که همراه بود با بصیرتهایی شخصی در اینکه چگونه باید زندگی را معنادارتر کرد. پاسخها از همهسو بودند؛ کسانی چون گاندی، جواهر لعل نهرو، تئودور درایزر نویسنده ناتورالیست، سینکلر لوئیس برنده نوبل ادبیات، جان ارسکین رماننویس، آندره موروئا فیلسوف و رماننویس، جورج برنارد شاو نمایشنامهنویس، برتراند راسل فیلسوف، جینا لومبروسو تنیسباز شهیر، سی. وی. رامان برنده نوبل فیزیک و شخصیتهای دیگر.
به محض اینکه پاسخ نامهها به دست ویل دورانت رسید، او سراغ خودش رفت و پاسخی جلوی همه پرسشهایش گذاشت که خود یک اثر فلسفی والا بود. دورانت نام کتاب را «درباره معنی زندگی» گذاشت و یک موسسه انتشاراتی کوچک آن را در سال 1932 چاپ کرد. کتابی است واقعبین، جسور و دربردارنده نگاههای متفاوت نویسندگان، شاعران، تمداران و. به موضوع زندگی.
ویل دورانت (1981 ـ 85) تاریخنگار و نویسندهٔ آمریکایی بهجز مجموعه کتاب «تاریخ تمدن»، «تاریخ فلسفه» و «لذات فلسفه» را نیز نوشته است. او همچنین برنده جایزه پولیتزر و مدال آزادی است.
خرید کتاب درباره معنی زندگی ارسال رایگان
بهترین کتاب
همه ما انسانها در درونمان کودکی داریم که بخش احساسی و عاطفی وجود ما را تشکیل میدهد. کلید تمامی حالات و عواطف ما مانند تندرستی، شادابی، انس و الفت، دوست داشتن و همگی در دست کودک درونمان بوده و به نوعی کنترلگر تمامی حالات ما میباشد. در این مقاله قصد داریم به معرفی کتاب
شفای کودک درون بپردازیم چرا که این کتاب در بازهی زمانی طولانی یکی از پرطرفدارترین و پرفروشترین کتابهای خودشناسی و روان شناسی بوده است. اگر شما نیز قصد مطالعه این کتاب ارزشمند را دارید با ما همراه باشید تا نسبت به سرفصل کتاب، اهمیت کتاب، نویسنده آن و اهمیت تهیه کتاب شفای کودک درون اطلاعات مفید و مهمی در اختیارتان قرار دهیم مطالعه کتاب شفای کودک درون این امکان را برای ما فراهم خواهد کرد تا هر چه را در گذشته وجود داشته و شیاید باعث آزار و ناراحتی شما بوده با شادمانی رها کرده و با هوشیاری و آگاهی کامل در لحظه حضور داشته باشید.
این روزها موارد متعددی وجود دارد که علم روان شناسی به آنها پرداخته و توضیحاتی درباره آن موضوعات برای علاقمندان بیان میکند. یکی از این مباحث و موارد مهم و قابل تأمل کودک درون یا کودک خردسال میباشد که این کودک تعبیری از افکار درونی ماست. این کودک درون است که به زندگی شور هیجان بخشیده و به عبارت دیگر احساسات و غرایز ما با کودک درونمان پیوند خورده است. هر گاه که کودک درونمان مورد بی توجهی و ظلم قرار گیرد با واکنشهایی مانند لج بازی و بیماری بروز میکند و اگر با آن دوست بوده و به او محبت کنید خواستههای خود را به صورت واضح و روشن بیان کرده و به شما کمک میکند تا بر ترسهایتان غلبه کرده و پلههای موفقیت را یکی بعد از دیگری طی کنید. شخصی که با کودک درون خود ارتباط زنده و عمیقی دارد نسبت به احساسات خود شناخت و آگاهی کاملی خواهد داشت، نسبت به کشف محیط پیرامون خود کنجکاوی و شور و نشاط نشان میدهد، کمتر دچار خطا و اشتباه در ارتباطات خود با دیگران شده و در نهایت حضوری قدرتمند در کانون هستی خواهد داشت. در ادامه با ما همراه باشید تا همهی آنچه در رابطه با کودک درون و شفای آن در کتاب شفای کودک درون بیان شده بدانید و در صورت مناسب و کارآمد بودن این مطالب در زندگی شخصی خود نسبت به تهیه و خریداری کتاب شفای کودک درون اقدام کنید.
شفای کودک درون
کتاب شفای کودک درون اثری بسیار باارزش و گران بها از لوسیا کاپاچیونه میباشد. لوسیا کاپاچیونه دارای مدرک دکترای روان شناسی بوده و به عنوان یکی از مشاوران مطرح و نامی در والت دیزنی مشغول به فعالیت میباشد. تمامی آثار و کارهای لوسیا کاپاچیونه از سوی مدیران در زمینه مراقبتهای بهداشتی مانند نرمان کازینز، دکتر جرالد جمپولسکی، دکتر برنی سیگل بسیار مورد توجه و ستایش قرار گرفته شده است. مترجم این کتاب بسیار ارزشمند خانم گیتی خوشدل بوده که به حق توانسته حق مطلب را به خوبی ادا کرده و مفهوم اصلی و کلی را که مد نظر نویسنده بوده به بهترین شکل ممکن به خواننده منتقل کند .
حال که با اهمیت شناسایی کودک درون آشنا شدید نگاهی گذار به مطالبی که در این کتاب خواهید خواند انداخته و شما را با این مطالب آشنا خواهیم کرد. در ابتدای کتاب با کمک بازیها و تمرینها با کودک درون خود ملاقات خواهید کرد و با او آشنا خواهید شد. در ادامه احساسات و نظرات او را پیرامون وقایع و اتفاقات که در زندگی در حال رخ دادن است پرسیده و کاراکتر (خودخواهی، خشم، آسیب پذیری و .) کودک درون خود را شناسایی خواهیم کرد. در سایر بخشهای کتاب نیز در خصوص مسائل مختلف مانند دوران ماتم، تولد دلخواه، اوقات خوش و نامه به والدین مطالب مفید و مهمی خواهیم خواند و با انجام تمرینات این بخشها با کودک درون خود همراه خواهیم شد. در انتها کودک درون را به حرفه و شغل خور فرا خوانده و با او در رابطه با مسائل معنوی و گذشتهمان صحبت خواهیم کرد. توصیهای که در خصوص کتاب شفای کودک درون میتوانیم برای شما داشته باشیم این است که حتماً این کتاب را تهیه کنید زیرا میتواند در زندگی شما تاثیرات مثبت و مهمی را به همراه داشته باشد. و شما را در داشتن حالات روحی و خلق و خوی بهتر یاری کند .در زندگی های پر از استرس امروزه که همگی به نوعی با آن درگیر هستیم نیاز به مطالعه این کتاب ارزشمند بسیار احساس می شود .
شاید با خواندن این سر تیتر دچار تعجب شوید. خواندن این کتاب نیازمند یک سری از مومات میباشد و پیش از شروع کردن به خواندن کتاب شفای کودک درون باید این لوازم و شرایط را مهیا کنید. در ادامه با ما همراه باشید تا جوابی برای تمامی سوالات شما در رابطه با چگونگی مطالعه این کتاب و لوازم مورد نیاز آن داشته باشیم. در کتاب شفای کودک درون لازم است که شما تمرین ها و بازی هایی را انجام دهید که در هر بخش لوازم مورد نیاز برای بازیها ذکر شده است. اما برای انجام تمرینها شما به کاغذ سفید و کاغذ باطله نیاز دارید. یک مداد یا خودکار یکی دیگر از اصلیترین مومات برای برای انجام تمرینهای شما میباشد. در قسمت تمرینهای این کتاب لازم است که شما با دست مسلط خود با کودک درونتان صحبت کنید و سوال هایی که در بخشهای مختلف آمده را از او پرسیده و سپس با دست غیر مسلط و با رجوع به درون خود به سوالات پاسخ دهید. این تمرینها را باید در یکی از محیطهایی که در آن احساس امنیت و آرامش میکنید انجام دهید. برای انجام بازیهایی که در کتاب شفای کودک درون طراحی شده به لوازمی مانند مداد شمعی، چسب، قیچی، مداد رنگی و مجلات رنگی نیاز پیدا خواهید کرد. و خوب است قبل از شروع به مطالعه کتاب شفای کودک درون تمامی این لوازم را مهیا کنید تا وقفهای در انجام بازیها برایتان پیش نیاید.
خرید کتاب شفای کودک درون ارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب زندگی در پیش رو
مقاله حاضر سعی دارد تا به معرفی این کتاب جذاب و خواندنی بپردازد.
زندگی در پیش رو
رومن گاری با نام اصلی رومن کاسیو نویسنده، فیلمنامهنویس، کارگردان، خلبان جنگی و دیپلمات فرانسوی در سال 1914 در شهر ویلنیوس در کشور لیتوانی به دنیا آمد. هنگامی که کودک بود پدرش خانواده را ترک کرد و او ش به تنهایی زندگی میکرد. زمانی که چهارده ساله بود به همراه مادرش راهی فرانسه و در شهر نیس ساکن شدند. پس از آن برای تحصیل در رشتهی حقوق به پاریس رفت. پرداخت. او همچنین دورهی خلبانی در نیروی هوایی فرانسه را در همان زمان در پاریس گذراند و با شروع جنگ جهانی دوم به نیروی آزادی بخش فرانسه در اروپا پیوست. او در این دوران توانست مدالها و افتخارات زیادی را به خاطر خدمات و موفقیتهایش در جنگ کسب کند.
رومن گاری پس از جنگ در مقام یک دیپلمات به فعالیت پرداخت و سپس به عنوان سخنگوی هیئت نمایندگان فرانسوی سازمان ملل متحد ابتدا در نیویورک و سپس در لندن مشغول به کار شد. او همزمان با فعالیتهای ی خود نوشتن را هم به طور جدی دنبال میکرد. نخستین کتاب او با نام «تربیت اروپایی» در سال 1945 منتشر شد و توانست جایزهی منتقدین فرانسه را برای او به ارمغان آورد. برخی از کتابهای او با نام مستعار به چاپ رسیدهاند. از رومن گاری کتابهای زیادی به زبانهای فرانسه و انگلیسی منتشر شده است. که از معروفترین آنها میتوان به زندگی در پیش رو، خداحافظ گاری کوپر، مردی با کبوتر، لیدی ال و پرندگان میروند در پرو بمیرند را میتوان نام برد. رومن گاری توانست دو بار جایزه ادبی معروف گنکور را نصیب خود کند. رومن گاری در حیطهی سینما نیز فعالیت میکرد و فیلم پرندگان میروند در پرو بمیرند را با بازی همسرش جین سیبرگ بازیگر آمریکایی در سال 1968 کارگردانی کرد.
رومن گاری در دوم دسامبر 1980 در سن 66 و یکسال پس از خودکشی همسرش جین سیبرگ با شلیک گلوله به زندگی خود پایان داد.
زندگی در پیش رو داستان زندگی پسربچهای به نام محمد است که او را مومو صدا میکنند. محمد در سه سالگی به خانم رُزا واگذار شده است. خانم رزا پیرزنی یهودی است که در جوانی یک روسپی بوده که حالا در ازای دریافت ماهیانه مبلغی کم از روسپیزادگان نگهداری میکند. مومو به همراه خانم رزا و افرادی مثل خودش در طبقه ششم ساختمانی در یکی از محلههای فقیرنشین فرانسه زندگی میکند.
داستان از زبان مومو روایت میشود، او بچهای بسیار باهوش است که همه چیز را خوب میبیند و خوب به خاطر میسپارد. هم صحبتهای او یک پیرمرد مسلمان و یک پیرزن رنج کشیده هستند. هر چند که او با بچههای هم سن و سال خود بازی میکند و حرف میزند اما با آنها یکی نمیشود و بچه نمیشود. مومو خود را بیشتر متعلق به دنیای بزرگسالان میداند تا بچهها. ذهن کنجکاو او همیشه در پی دانستن همه چیزِ است. در واقع عشق بزرگش دانستن است. با اینکه او هم مانند اطرافیانش فقر، رنج و خشونت را به وضوح در اطرافش میبیند و لمس میکند، اما برخلاف آنها او با نگاهی زیبا به زندگی نگاه میکند.
در کتاب زندگی در پیش رو شخصیتهای زیادی با فرهنگها و مذهبهای مختلف حضور دارند. رومن گاری در شخصیت پردازی زندگی در پیش رو بسیار درخشان ظاهر شده است. روایتهای مومو از زندگی و آدمهای اطرافش پر از جذابیت هستند. او با لحن کودکانهای روایتگر داستانی پر از ماجرا است. گاه حتی جملهبندیهایش غلط است که این مسئله باعث میشود تا درک گفتههایش که پر از عبارات و مثالهای عجیب و غریب هستند برای خواننده مشکل شود، اما رفته رفته خواننده به لحن او عادت میکند و در طول داستان به خوبی با او همراه و وارد دنیای او میشود.
درست است که رومن گاری در کتاب زندگی در پیش رو وقایع گزنده و تلخی را به نمایش میگذارد. محلهای که مومو در آن زندگی میکند پر از رنج و فقر و بدبختی است، اما او با خلق قهرمانی همچون مومو زیباییهای زندگی، عشق و امیدواری را در دل داستان جای میدهد و زندگی را از دریچهی نگاه کودکانه و معصومانهی او به تصویر می کشد. قهرمان کتاب زندگی در پیش رو تشنهی دانستن است، به زندگی عشق میورزد و آن را با تمام سختیها و غمهایش میپذیرد. هر چه که قهرمان داستان بزرگتر میشود بیشتر درک میکند که زندگی بدون دوست داشتن دیگری ممکن نیست، هر چند که رنج و بدبختی از هر سو به آدم هجوم آورد. یکی از نقاط مثبت کتاب زندگی در پیش رو این است که کاملاً بی طرفانه و بدون هیچ قضاوتی روایت میشود.
اگرچه مومو به عنوان قهرمان کتاب زندگی در پیش رو یک بچهی عادی نیست، اما برای خواننده بسیار جذاب است و به خوبی میتواند با او همراه شود.
ترجمهی بسیار خوب و درخشانِ لیلی گلستان از این کتاب که به گفتهی خودش سعی کرده است تا کاملاً به متن اصلی وفادار بماند خواندن آن را بسیار لذت بخش میکند.
کتاب زندگی در پیش رو با ترجمهی لیلی گلستان نخست توسط انتشارات بازتاب نگار و سپس نشر ثالث به بازار کتاب عرضه شده است. نسخهی الکترونیکی آن نیز در دسترس علاقهمندان قرار دارد که از مؤسسههای عرضه کنندهی آن میتوان به فیدیبو اشاره کرد. نسخهی صوتی آن نیز توسط سایت نوار برای کسانی که به کتابهای صوتی علاقه دارند قابل دریافت است.
خرید کتاب
زندگی پیشرو با ارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب پروژه شادی
یکی از موفقترین کتابها در زمینه روانشناختی در دهه اخیر
کتاب پروژه شادی
خانم گریچن رابین نویسنده کتاب پروژه شادی است که در دسامبر سال 1965 چشم به جهان گشوده است. این نویسنده در بوستون زندگی میکند و متأهل است. از نویسنده سؤالات بسیاری در رابطه با ایده این کتاب پرسیده شده است و گرین رابین توضیحات کاملی را در رابطه با این کتاب به مخاطبان خود داده است. وی میگوید سال قبل از نگاشتن این کتاب با خود فکر کرده است که چرا تا به حال به موارد مهم در زندگی خود دقت نکرده است و همیشه زمان خود را به فکر کردن در رابطه با مسائل بیاهمیت سپری کرده است؟ در پاسخ به این سؤال رابین تصمیم میگیرد که سال جدید خود را به تحقیق و تفحص در رابطه با شادمانی و راههای شادتر زندگی کردن اختصاص دهد و در همین راستا یک وبلاگ در رابطه با پروژه شادی میسازد و نتایج تحقیقات خود را در آن مینویسد تا باقی مردم نیز از آنها استفاده کنند. گرین رابین میگوید در اتوبوس نشسته بودم که جنس متفاوتی از شهود را احساس کردم و تصمیم گرفتم بیشتر به شادی فکر کنم. پس نوشتن پروژه شادی را رقم زدم و برای خود فعالیتهایی را تدارک دیدم تا در زندگی عادی و بدون مسافرت کردن و جستن معنای حقیقی شادی را بیابم.
در این عصر، زندگی ماشینی مشکلات بسیاری را برای مردم پدید آورده است و همه به دنبال آناند که زندگی ماشینی را برای خود آسانتر کنند و با یافتن راههایی هر چه بهتر از امکانات موجود در این عصر استفاده کنند. همهی مردم به دنبال کار و موفقیت در زندگی خود هستند و گاهی در زندگی خود به مشکلاتی برمیخورند و در جستوجوی موفقیت شادی و آرامش را از دست خواهند داد و هنگامی که به مقصد خود رسیدند، از خود میپرسند که چرا شاد نیستند؟ در کتاب پروژه شادی شما متوجه خواهید شد که چه طور به موفقیت برسید بدون آنکه شادی و نشاط را از دست بدهید. شادی و شادمانی در زندگی تمامی ادوار نقش مهم و کلیدی ایفا کرده و میکنند و مردم اگر در زندگی خود به شادی و شادمانی نرسند باقی موفقیتهای خود را نمیبینند. و به همین دلیل است که ما به شما پیشنهاد میکنیم کتاب پروژه شادی را بخوانید و از راهکارهای موجود در این کتاب استفاده کنید تا بتوانید شادی را در زندگی خود بیابید و اگر شاد هستید شادی بیشتری را بیابید. اما اگر در زندگی خود شاد هستید نیز این کتاب مناسب شما خواهد بود چرا که راههای شاد ماندن و استفاده از شادمانی برای رسیدن به اهدافتان نیز در این کتاب آمده است.
کتاب پروژه شادی توسط آرتمیس مسعودی و با همکاری نشر آموت به چاپ رسیده است و در مدت زمان کوتاهی موفق شد سهم بزرگی از فروش به خود اختصاص دهد و برای چندین ماه در ردیف پر فروشها قرار بگیرد. کتاب پروژه شادی در 12 فصل به بررسی ابعاد مختلف شادی و شادمانی برای شما عزیزان خواهد پرداخت و شما در زندگی روزمره نویسنده با او همراه خواهید شد تا با کمک راهکارهای مختلف شادی را در زندگی خود به کار گیرید و در انتهای کتاب به موفقیت برسید و به شادی هر چه بیشتر در زندگی خود حس کنید. دوازده فصل این کتاب با نامهای دوازده ماه سال نامگذاری شده است و در هر ماه شما تمرینهای مخصوص آن ماه را انجام خواهید داد و با کتاب پروژه شادی همراه خواهید شد.
خرید کتاب
پروژه شادی
باارسال رایگان
بهترین کتاب
هنر خوب زندگی کردن
کتاب
هنر خوب زندگی کردن
بی شک همه انسانها همواره با این پرسش مواجه شدهاند که معنای داشتن یک زندگی خوب چیست؟ چطور میتوانیم یک زندگی خوب داشته باشیم و چه عواملی در داشتن یک زندگی خوب دخیل هستند؟ در هر دوره و برهه زمانی این پرسشها پاسخهای متفاوتی داشتهاند وهیچ گاه جواب آنها قانع کننده نبوده است. زیرا دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم آنقدر پیچیده بوده و شگفتیهای فراوانی دارد که نمیتوان نظریه و یا قانونی را برای سوالاتی که در ذهنمان وجود دارد بیان کرد. ولی رولف دوبلی در کتاب هنر خوب زندگی کردن به خواننده کمک میکند تا به این آگاهی و دانش برسد که آنچه برای یک زندگی خوب و در اصطلاح خوب زیستن نیاز است در درون ما وجود دارد. ما برای درک بهتر به یک جعبه ابزار ذهنی نیاز داریم که امکان فهم بهتری از جهان و محیط پیرامونمان را فراهم کند. با کمک گرفتن از این جعبه ذهنی بسیاری از تصورات و انگارههای ذهنی ما دستخوش تغییر و تحولات بزرگی شده و افقهای جدیدی روبه رویتان مشاهده خواهید کرد. مطالعه کتاب هنر خوب زندگی کردن این امکان را برای شما فراهم خواهد کرد تا در زندگی خود و در شرایط مختلف بتوانید بهترین تصمیمات را گرفته و هوشمندانه عمل کنید. خواننده در زمان مطالعه درباره کتاب هنر خوب زندگی کردن با جملات و و حکایتهای پر مضمون و پر محتوا روبرو خواهد شد که همواره ملکه ذهن شده و هیچ گاه فراموش نخواهد شد.
در کتاب کتاب هنر خوب زندگی کردن شما با دو عنوان اصلی و فرعی برای خوب زیستن روبرو خواهید شد. در عنوان اصلی کتاب به طور مستقیم به خوب زندگی کردن اشاره شده و در عنوان فرعی به عواملی مانند موفقیت، شادکامی و ثروت اشاره شده است. با ذکر این عنوانهای فرعی بی شک سوالاتی از قبیل آیا برای خوب زیستن و داشتن زندگی خوب نیاز به ثروت داریم؟ آیا افرادی که شاد هستند زندگی خوب و خوشی دارند؟ آیا داشتن یک حرفه خوب و پر درآمد تضمین کننده یک زندگی خوب میباشد و . در ذهن خواننده نقش خواهد بست. دوبلی در هنر خوب زندگی کردن بسیار ظریف و ماهرانه به این پرسشهایی که در ذهن خواننده به وجود آمده پاسخ خواهد داد و به بررسی تمامی این عوامل در کسب خوشبختی و داشتن زندگی خوب اشاره میکند. با خواندن کتاب هنر خوب زندگی کردن اطلاعات شما از زندگی بسیار بالا رفته و میتوانید بر کیفیت زندگی خود بیفزاید و تنها راه رسیده به این مقصود نیز به کار بستن راهکارهای اشاره شده در کتاب هنر خوب زندگی کردن و استفاده آگاهانه از آنها میباشد.
اگر با مطالعه مطالبی که در این مقاله در خصوص کتاب هنر خوب زندگی کردن بیان کردیم به خواندن آن علاقه مند شدید خوب است که بدانید اثر قبلی رولف دوبلی به نام هنر شفاف اندیشیدن نیز ساختاری کاملاً مشابه با کتاب هنر خوب زندگی کردن داشته و مطالعه این دو کتاب در کنار یکدیگر به درک بیشتر مفاهیم کمک خواهد کرد. سعی کنید در هر تایم مطالعه مباحث و قسمتهای کوتاهی از کتاب را مطالعه کنید و درباره قسمتهای خوانده شده خوب تفکر کنید و از آنها به صورت عملی در زندگی روزمره خود استفاده کنید. کتاب هنر خوب زندگی کردن دارای پنجاه و دو فصل میباشد که در هر فصل از کتاب نویسنده به طور کامل یکی از ابزارهای ذهنی را معرفی کرده و توضیحاتی درباره آن داده است. دوبلی این ادعا را دارد که تمامی مطالب و راهکارهایی که در این کتاب بیان شدهاند نتیجه سالها تحقیق او در زمینههای مختلف فلسفه، ریاضی، تجارت، روانشناسی و علوم اقتصاد میباشد و برای گردآوری آنها بسیار تلاش کرده است. هنر خوب زندگی کردن دارای ترجمهای بسیار روان و ساده میباشد که فهم آن را برای تمامی افراد آسان کرده و میتواند به خوبی با خواننده ارتباط برقرار کرده و معنا و مفاهیم درج شده در کتاب را به درستی انتقال دهد. این کتاب از جمله آثاری است که شما از هر قسمت که شروع به مطالعه کنید میتوانید معنا و مفهوم کلی کتاب را درک کرده و نیازی به شروع مطالعه از فصل اول کتاب و ابتدای آن احساس نخواهید کرد. ترجمه کتاب هنر خوب زندگی کردن توسط عادل فردوسی پور، علی شهروز و بهزاد توکلی انجام شده است. این کتاب بسیار ارزشمند میتواند هدیهای بسیار مناسب برای افرادی باشد که دوستشان دارید و میخواهید باعث تحولی بزرگ در زندگیشان شوید واژهها و مفاهیم سخت در کتاب دوبلی به زبانی ساده و روان بیان شده که تمامی افراد از خواندن آن لذت برده و مشتاق به مطالعه این اثر ارزشمند خواهند شد. در هر شرایط سنی، شغلی، تحصیلی، اجتماعی و که هستید مطالعه این کتاب را به شما پیشنهاد می کنیم . شک نداشته باشید که از این کار پشیمان نخواهید شد و تحولی عظیم را در زندگی خود تجربه خواهید کرد.
خرید کتاب هنر خوب زندگی کردن با ارسال رایگان
بهترین کتاب
اریک فروم کتاب هنر عشق ورزیدن
هنر عشق ورزیدن
اریک فروم روان شناس اجتماعی، فیلسوف، روانکاو، جامعه شناس و نویسنده نامدار و مشهور مکتب فرانکفورت، آمریکایی و آلمانی تبار بود که در 23 مارس سال 1900 در شهر فرانکفورت آلمان به دنیا آمد. او مدارج تحصیلی و ترقی خود را در دانشگاههای مطرحی مانند مونیخ، انستیتو روانکاوی برلین، هیدلبرگ و دانشگاه کلمبیای نیویورک طی کرد و او را میتوان بی تردید یکی از نوابغ زمان خود دانست. اریک فروم در سن بیست و دو سالگی موفق به دریافت مدرک دکترای جامعه شناسی شد که برای جوانی به سن و سال او موفقیتی بسیار بزرگ محسوب میشد. وی در سن بیست و هفت سالگی برای نخستین بار توانست خدمات قابل توجه و ارزندهای را به عنوان یک روانکاو به بیماران و مراجعین خود ارائه نماید و در سن سی سالگی نیز به عضویت در یکی از مطرحترین و معتبرترین موسسات مطالعاتی قرن بیستم به نام موسسه تحقیقات اجتماعی فرانکفورت در آمد. اریک فروم این نویسنده و روانکاو بزرگ افتخار راه اندازی کرسی روانکاوی در دانشگاه ملی مکزیک را در کارنامه درخشان خود دارد. این نویسنده برجسته در سال 1980 دار فانی را وداع گفت و آثار بسیار ارزشمندی را از خود به یادگار گذاشت. از مهمترین و مطرحترین آثار اریک فروم میتوان بحران روانکاوی، گریز از آزادی، انسان برای خویشتن، رساله زیگموند فروید، دل آدمی و گرایشش به خیر و شر، به نام زندگی، روانکاوی و دین، فراسوی زنجیرهای پندار، آیا انسان پیروز خواهد شد؟ و . را نام برد. در این مطلب با بهترین شاهکار فروم به نام کتاب هنر عشق ورزیدن آشنا شده و اطلاعاتی در خصوص محتوای کتاب دراختیارتان قرار خواهیم داد .
در کتاب هنر عشق ورزیدن از دید اریک فروم عشق تنها کشش و جاذبه میان دو جنس مخالف زن و مرد نیست. یک انسان واقعی باید بتواند به تمامی افراد و اجسام پیرامون خود عشق ورزیده و آنها را عاشقانه دوست داشته باشد. گاهی انسان میتواند عاشق درخت حیاط باغچه خود بوده و یا میتواند به پرنده نشسته بر روی درختی که در حال آواز خواندن است عشق بورزد. اریک فروم در کتاب هنر عشق ورزیدن میخواهد خواننده را با انواع عشق آشنا کرده و مفهوم دقیق و کاملی از این واژه برای خواننده بیان کند. از دیدگاه اریک فروم این روانکاو مطرح و نامدار برای عشق میتوان دو جنبه را در نظر گرفت یک جنبه نظری و دیگری جنبه علمی. او معتقد است که عشق ورزیدن نوعی هنر بوده و برای دست یافتن به این هنر باید تمرینهای بسیار کرد و مهارتهای لازم را کسب کرد و لازمه کسب این مهارتها شناخت کامل و دقیق شخصیت خود و تکامل شخصیت درونی هر فردی میباشد و اگر نتوان در این راه قدمی مؤثر برداشت تمامی تلاشها و کوششهایی که برای شناخت مفهوم عشق ورزی داشته بی نتیجه و پوچ بوده است.
به طور کلی تمامی هدف اریک فروم از نوشتن کتاب هنر عشق ورزیدن را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: انسان برای شناخت کامل مفهوم عشق و عشق ورزی باید بتواند تمامی جنبههای شخصیتی خود را به خوبی شناخته و به جهت بینی سازندهای دست پیدا کند در این صورت است که میتوان گفت تمامی تلاش انسان برای دستیابی به عشق نتیجه خواهد داشت و عشق واقعی را تجربه خواهد کرد.
در کتاب هنر عشق ورزیدن فروم قصد دارد خواننده را با تمامی عقاید و افکاری که در جامعه کنونی ما در خصوص عشق ورزیدن وجود دارد آشنا کرده و موانعی را که در خصوص دستیابی افراد به این تجربه و حس شیرین وجود دارد را مورد بررسی قرار دهد. از دیدگاه فروم عشق دارای دو نوع مشخصه و شناصه خاص میباشد و هرگاه وارد رابطهای شدید و این دو مشخصه را در آن نیافتید بدانید که وارد بیراهه شدهاید و رابطه احساسی اشتباهی را در پیش رو دارد و این دو مشخصه از دیدگاه اریک فروم شادی و عمق ارتباط متقابل میباشد. با مطالعه کتاب هنر عشق ورزیدن اریک فروم میتوان مسئله وجودی انسان را به درستی درک کرد و عشق پدر و مادر به فرزندان را به خوبی لمس کرد و درک درستتری نسبت به آن داشت. خواندن این کتاب به شما کمک کی کند تا بتوانید به شناخت دقیق و درستی از خود دست پیدا کرده و در نتیجه بتوانید عاشق خود باشید زیرا انسانی که خود را دوست نداشته باشد و نتواند عاشق وجود خود باشد در عشق ورزی به سایر موجودات و اطرافیان خود نیز موفق نبوده و به معنای واقعی کلمه نمیتواند این حس ناب را درک کند. دکتر فروم فردی است که با تکیه بر دانش و نبوغ ذاتی خود توانسته موضوعات بسیار پیچیده و مهم مرتبط با زندگی انسان را در قالب کتابهای بسیار جذاب و جالب نوشته و در اختیار علاقمندان قرار دهد. و در کتاب هنر عشق ورزی نیز با ظرافت به این نکته اشاره داشته که عشق تنها برای دریافت کردن نیست و باید این هنر و قابلیت را داشت که بتوان عشق را به دیگران و محیط پیرامون خود نیز انتقال داد. و با درک درست و اصولی از اشکال مختلف عشق میتوان ارتباط خود با دوستان، همسر، فرزندان و را بهبود بخشید.
خرید کتاب
هنر عشق ورزیدن
باارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب یک عاشقانه آرام
خواندن کتاب یک عاشقانه آرام، پی ریز جریان نو و هیجان ناشناخته عشقی معنوی در رگ های نادیده روح و روان عاشقان است.
آیا اهل مطالعه کتاب هستید؟
آیا قصد دارید ساعاتی را در دنیای افسانه ای کتاب سیر کنید؟
مسلم بدانید که خواندن هر کتاب و درک مطالب آن برای مدت زمانی انسان را به دنیای کلمات جادویی دیار ناشناخته خود راهی می سازد. خصوصاً اگر قلم متعلق به نویسنده ای قهار و زبده باشد. نوشته ای که شما را در بیکران های زندگی غرق می کند، در مشکلات همراه خود می کشاند و آنگاه چون گوهری نایاب در آرشیو حافظه شما ثبت می شود. یکی از این نوع گنجینه های هنر آدمی، کتاب یک عاشقانه آرام است. کتابی درگیر در عالم عشقی به غایت زیبا از نویسنده ای خطیر. نادر ابراهیمی.
یک عاشقانه آرام
کتاب سراسر منشأ گرفته از سرچشمه زلال عشق که با معنویت در می آمیزد. آنگاه نوایی از زیباترین ساز عاشقانه را می نوازد. آهنگ ملکوتی عشق.
مردی از دیار گل و بلبل، سرزمین سرسبز گیلان، معلمی خوش بیان و وارسته در دوره ظلم حاکمان ستمگر، خود را در بند می یابد. اسارت در چنگال هیولایی به نام ساواک. آنگاه همچون دریای سرزمینش که گاه معصومیتی شفاف و گاه خشمی سرکش را تاب می آورد، در زیر شکنجه زندان های رژیم شاهنشاهی صبورانه تحمل درد را پیشه خود می سازد. مکان، زندان قزل قلعه و زندانی، گرفتار بند سه آن.
آنگاه پس از خلاصی از اسارت، موجودی نو دوباره متولد می شود. انسانی که به اجبار دژخیمی چون ساواک باید دور از عشق ساده معلمی روزگار بگذراند. معلم ادبیاتی ممنوع الکار که غیر از بیان معلمی که در فطرت و ذات او ریشه دارد، تنی زخمی و رنج دیده را هم یدک می کشد. در این میان به نوشتن نامه هایی مملو از نورانیت مروارید عشق به عسل واقعی و اصیل زندگی اش می پردازد. دختری زیبا از دیار گل های دامنه سبلان که بنا به گفته آذری ها ساوالان می نامند. هم سفر و یاور زیبای تمام زندگی پر رنج مرد گیلک که پرچم ت نیز در دستان ظریف و جوانش می درخشد. نامه هایی حاکی از عاشقانه هایی آرام که سرانجام در کتاب یک عاشقانه آرام، جا خوش می کند. تا جاودانه شود.
کتاب یک عاشقانه آرام توسط نادر ابراهیمی، نویسنده ای بزرگ ایرانی در سال 1374 برای اولین بار به چاپ رسید.
چاپ کتاب یک عاشقانه آرام توسط انتشارات روزبهان که محل نشر آثار این هنرمند بود، انجام شد. نادر ابراهیمی زاده تهران در چهاردهم فروردین 1315می باشد. ستاره درخشان عمر این نویسنده شاعر مسلک در پنج شنبه ای غمگین پس از جدال سختی با بیماری برای ابد خاموشی یافت. نادر ابراهیمی در سن 72 سالگی در شانزدهم خرداد 1387 در شهر زادگاهش دار فانی را ترک کرده و به دیار باقی شتافت. نادر ابراهیمی به سوی معبود رفت در حالی که یادگاری ارزشمند بالغ بر تعداد نود کتاب و نوشته ارزشمند از خود بجا نهاد. در کتاب یک عاشقانه آرام به راحتی می توان نظریه او را در مورد عاشقی و عشق دانست. انگار قسمت هایی از کتاب یک عاشقانه آرام به نوعی بیانگر شخصیت او و همسرش در قالب عاشقانه ای شاعرانه ترسیم می شود. نادر ابراهیمی کتاب را در سه فصل و تعداد 239 صفحه نوشت.
در تعریفی به اختصار از کتاب یک عاشقانه آرام همین بس که بگوییم که کتاب بارها و بارها حتی تا نزدیک به چهل بار تجدید چاپ شد. البته در کشوری که نرخ کتابخوانی آن به دقایقی بیشتر نمی انجامد، این موضوع نشانگر ارزش فوق العاده این کتاب است.
در نوشته های این نویسنده، مترجم، فیلم ساز و رومه نگار برجسته و ارزشمند یاد آوری نام سرشناسان دنیای ادبیات، بزرگان جهان موسیقی و سینما دیده می شود. این یادآوری ها به نوبه خود نشانگر احترام و ارزش نویسنده به این افراد است. نادر ابراهیمی با نوشتن کتاب یک عاشقانه آرام از مسلکی شاعرانه در کنار داستان نویسی بهره می برد. به شیوه ای که انگار نثر زیبای داستانی را در قالب نظمی بدیع هماهنگی می بخشد.
کتاب یک عاشقانه آرام در سال 1392 به صورت شنیداری به جامعه هنرپرور و کتاب دوست ایرانی عرضه شد. این کتاب صوتی در510 دقیقه با صدای پیام دهکردی و موسیقی زیبای کریستف رضایی منتشر شد.
کتاب یک عاشقانه آرام، روایتی بی پیرایه از مردی متعلق به گیلان زمین در زمان قبل از انقلاب سال 1357 را نقل می کند. گفتمانی ساده و دور از هر گونه شگفتی یا حتی برخورداری از یک معجزه کوچک. اما در حین این سادگی عاشقانه، مسائل ی را نیز به همراه خود بیان می دارد. داستانی به غایت شیرین عاشقانه از یک مرد معلم گیلانی و دختر زیبای آذری. دو نفر با سری پرشور و غرق در ت که دست روزگار بر تقدیرشان مهر پیوندی زیبا می زند. این دو در تلاشی سخت برای نجات عشق مقدسشان از دریچه یک نواختی و رخوت هستند. بنا و بقای زندگی مشترک را در حل مشکلات فراوان اقتصادی و معنوی و برخورد با چالش های فراوان می دانند. از همینجا عشق را تازگی بخشیده تا این نعمت الهی در وجودشان همواره زنده بماند و ریشه ای جاودانه بیابد.
مرد تصمیم می گیرد که در قالب داستانی با نامه های عاشقانه راه نجات عشق و نه دوست داشتن از روی عادت را تجلی بخشد. کتاب یک عاشقانه آرام در جایی که گفتگو نقش می گیرد، مقام می یابد. مرد روابط عاشقانه خود و همسرش را با عرفان و فلسفه ترکیبی ناگسستنی می بخشد. داستان با جذابیت مثال زدنی در تمامی لحظات جایی در دریچه چشم های انسان برای ادامه خواندن می یابد. نویسنده با نوشتن این شاعرانه داستانی و وقوف کامل بر اوضاع زمان و مکان داستان، قدرت قلم را به زیبایی تمام به رخ می کشد. استفاده از تشبیهات قوی شما را به لذت بردن از خواندن ترغیب می سازد. کل کتاب بر مبنای برنامه ریزی برای شکوفایی عشق است. این دو عاشق به شدت با یکنواختی در عشق به مبارزه می پردازند. زیرا بخوبی می دانند که یگانه دشمن عشق در زندگی عاشقانه، احساس دلمردگی است که پی آوردی غیر از پوچی در عشق را نمی طلبد.
با خواندن کتاب برای نویسندگان با ذوق و هنرمند دنیای نویسندگی خصوصاً نویسندگان معاصر ارزش قائل شوید. شایسته است که آنان را در زمان حیات گرامی بداریم.
همچنین با مطالعه کتاب یک عاشقانه آرام گذشته از لذت پرواز در هوای پاک و زیبای معنویت عشق، یاد نویسنده بزرگ شادروان نادر ابراهیمی را نیز در دل جاودانه سازیم.
خرید کتاب
یک عاشقانه آرام
باارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب خشم وهیاهو
کتاب خشم و هیاهو
:
ویلیام فاکنر در سال 97 میلادی در می سی سی پی به دنیا آمد ولی چند سال بعد همراه با خانواده به شهر آکسفورد نقل مکان کرد.به علت مشکلات جسمانی نتوانست وارد ارتش شود اما به عنوان دانشجوی افسری وارد دانشگاه افسری یگان پرواز سلطنتی کانادا شد و در سال 19 به عنوان افتخاری ستوان دومی نائل شد.
فاکنر به لطف لایحهی پذیرش سربازانی که از جنگ برگشته بودند، وارد دانشگاه می سی سی پی شد ولی یکسال بعد یعنی در سال 1924 ترک تحصیل کرد و در سال 1929 با استل اولدم ازدواج کرد. در طی سال های بعد در هالیوود نیز به فعالیت پرداخت و در آنجا تعدادی فیلم نامه هم نوشت . فاکنر در سال 1949 برنده جایزه نوبل ادبیات شد و سخنرانی باشکوهی را انجام داد.
کتاب خشم و هیاهو بازگو کننده داستان فروپاشی یک خانواده در می سی سی پی است. این داستان در چهار فصل و توسط چهار راوی مختلف نقل میشود که هرکدام شخصیت های بسیار متفاوتی دارند و همین باعث پیچیدگی داستان میشود. خانواده کامپسون شامل پدر ( جیسون کامپسون ) ، مادر ( کاولین باسکومپ) و سه پسر به نام های تین ، جیسون و بنجامین و همچنین یک دختر به نام کدی میباشد.
فصل اول داستان را از زبان بنجی ( فرزند معلول ذهنی ) خانواده میشنویم. اکنون می دانیم که معلولیت ذهنی بنجی اوتیسم بوده است . بنجی شخصی در خود مانده است که مدام در گذشته سیر میکند. عنوان این فصل، «هفتم آوریل 1928» است که در واقع روز تولد بنجی میباشد . بنجی در این فصل مدام به تعریف از گذشتههای دور و نزدیک میپردازد و این باعث میشود که خواندن این فصل برای خواننده بسیار پیچیده شود. حضور کدی باعث آرامش بنجی است به شکلی که کدی وقتی به مدرسه می رود بنجی در زمین فوتبال منتظر بازگشتش می نشیند.
فصل دوم از زبان تین پسر بزرگ خانواده نقل میشود . خانواده با فروختن قطعه زمینی، فرزند بزرگشان یعنی تین را برای ادامه تحصیل به دانشگاه هاروارد فرستاده اند. این فصل هم مانند فصل اول پیچیدگیهای زیادی را برای خواننده پدید میآورد. تین علاقهای خارج از عرف به کدی (خواهرش) دارد . کدی نیز روابطی خارج از عرف با پسران دارد. در یکی از همین روابط است که کدی باردار میشود. مادر خانواده پس از مطلع شدن از خبر بارداری کدی، وی را به شهر دیگری میبرد و یک شوهر مصلحتی برایش پیدا میکند. تنین با این تصمیم مخالف است تا جایی که قصد دارد به کدی را به عهده بگیرد و با او از خانه فرار کند.
فصل سوم از کتاب خشم و هیاهو توسط جیسون برادر بدجنس خانواده بیان می شود.
جیسون شخصیت منفعت طلب کتاب خشم و هیاهو میباشد که در آینده زندگی میکند و همواره در حال نقشه کشیدن برای دیگران برای به دست آوردن منافع بیشتر است. در این فصل 15 سال از فوت پدر میگذرد و جیسون در این 15 سال عهده دار امور خانواده بوده است. اکنون او در حال طرح ریزی برنامهای است تا با بیرون کردن فرزند کدی از خانواده و ارسال او به پرورشگاه هزینه ها را کم کند. در تمام این سال ها جیسون به کدی این اجازه را نمی داد که فرزندش را ببیند. پیچیدگی رمان در این فصل کمتر شده است اما پیچیدگی های شخصیت جیسون همچنان رمان را در سطح بالایی از جذابیت نگه می دارد.
در این فصل با دلسی کلفت خانواده کامپسون ها همراه می شویم . داستان در این فصل از زبان دانای کل نقل می شود (سوم شخص). روایت در این فصل منظم می شود و همواره زمان حال را به تصویر می کشد. دغدغه ها واقعی تر و عینی تر می شوند و داستان رو به اتمام می رود.
خواندن کتاب خشم و هیاهو ویلیام فاکنر چندان آسان نیست. این کتاب را باید چند بار خواند تا بتوان داستان آن را به شکلی درست درک کرد. کتاب خشم و هیاهو بیشتر شبیه پازلی است که ذهن مخاطب را به چالش میکشد و از مخاطبش می خواهد با قراردادن تکه های پازل ( بخش های مختلف داستان) کنار هم داستان را درک کند. فاکنر در کتاب خشم و هیاهو به خوبی توانسته است با زمان بازی کند و آن را مفهومی برای گیج کردن مخاطش قرار دهد.در جایی فاکنر در خصوص کتاب خشم و هیاهو جمله ای نوشت که ذکر آن خالی از لطف نیست:
کتاب خشم و هیاهو را نوشتم و یاد گرفتم چگونه کتاب بخوانم.
تیم کتاب وب خواندن این کتاب را به افرادی که هنوز در کتاب خواندن حرفه ای نشدهاند پیشنهاد نمی کند اما اگر دنبال چالشی برای ذهن خود میباشید کتاب خشم و هیاهوی ویلیام فاکنر می تواند بهترین انتخاب باشد. در پایان، توجه شما را به 5 نکته مهم در خصوص کتاب خشم و هیاهو دعوت می کنیم:
ویلیام فاکنر کتاب خشم و هیاهو را در سال 1929 نوشت. قبل از آن سه رمان دیگر نوشته بود که همهی آن داستان سرراست و آسانی دارند. کتاب خشم و هیاهو اولین رمانی است که ویلیام فاکنر سبک پیچیدهی خود را در آن وارد میکند. بعد از کتاب خشم و هیاهو، سبک نوشتههای ویلیام فاکنر دشوار میشود: اولاً راوی داستان چند بار تغییر میکند و ممکن است حرفهای ضد و نقیضی از آدمها بشنویم که شاید تا آخر داستان معلوم نشود کدام راست میگوید. ثانیاً فاکنر ناگهان از میان گفتوگوی آدمها، وارد ذهن یکی از آنها میشود و گفتوگوی او با خودش را دنبال میکند. بنابراین کتاب خشم و هیاهو آسان نیست و معمولاً مجبور میشوید یک بخش یا حتی کل کتاب را دوباره بخوانید. ولی اگر صبور باشید، مطمئناً از داستان لذت میبرید. مثلاً فصل اول کتاب خشم و هیاهو از زبان بنجی است که عقبماندهی ذهنی است و هرچه میبیند و میشنود یا بدون رتوش و تغییر و درست مثل دوربین گزارش میکند و هیچ تفسیری از ذهن خودش وارد داستان نمیکند. به همین خاطر کمی طول میکشد تا به شیوهی حرف زدنش عادت کنید. ولی وقتی با سبک حرفهایش آشنا شدید، میبینید که فاکنر چقدر زیبا دنیا را از چشم یک آدم کندذهن به ما نشان میدهد.
شاید موقع خواندن کتاب خشم و هیاهو تعجب کنید که چرا کوئنتین بعضی وقتها پسر است و بعضی وقتها دختر! وقتی روایت بنجی را در فصل اول میخوانیم، شاید اول متوجه نشویم که او از دو کوئنتین حرف میزند که یکی از آنها دختر است. ولی او نمیتواند این چیزها را درست برای ما روشن کند، به خاطر همین شاید گیج شویم.
نمایشنامهی مکبث شکسپیر دربارهی شخصی است که برای رسیدن به قدرت، میخواهد همه را از پیش رو بردارد. ولی بعد از موفقیت، گرفتار مصیبت میشود. زیرا دشمنانش علیه او توطئه میکنند، همسرش خودکشی میکند، و دچار ناامیدی میشود. اینجاست که میگوید:
زندگی داستانی است که از زبان آشفتهمغزی روایت میشود
و سرتاسر خشم و هیاهو است،
ولی بیمعنا!
شاید بتوان گفت داستان کتاب خشم و هیاهو هم داستان زندگی است که از زبان آشفتهمغزی به نام بنجی روایت میشود. جالب اینجاست که برادر بزرگتر بنجی یعنی جیسن بسیار شبیه مکبث است، زیرا همیشه طمع دارد و فکرش مشغول آینده است. و برادرش کوئنتین مانند همسر مکبث خودکشی میکند و زندگی خواهرش یعنی کدی مانند او نابود میشود.
کتاب خشم و هیاهو چهار فصل دارد که سه فصل از آن دربارهی اتفاقی که در روزهای ششم و هفتم و هشتم آوریل روی میدهد و یک فصل از آن مربوط به ماجرایی در چند سال قبل است. اتفاق اولی میان جیسن (برادر بزرگ) و کوئنتین (خواهرزادهی او) میافتد. کوئنتین پول جیسن را مید و فرار میکند و جیسن به دنبال اوست. این اتفاق بهانهای میشود تا هرکدام از اعضای خانواده، دوران گذشتهی خانواده را در ذهن خود مرور کنند. ولی هرکدام از آنها بخش ویژهای از گذشته و حال را تعریف میکنند تا اینکه بالاخره در فصل آخر، مستخدم آنها یعنی دیلسی تصویر کامل را در اختیار ما میگذارد. مثلاً فصل اول از زبان بنجی است که اصلاً درک درستی از زمان ندارد و زمان برایش مهم نیست. ولی فصل بعدی از زبان برادرش کوئنتین است که بهشدت درگیر زمان است و حتی دربارهی زمان فلسفهبافی میکند:
پدر میگفت ساعتها زمان را میکُشند. میگفت زمان تا وقتی چرخهای کوچک با تقتق آن را پیش میبرند مرده است؛ زمان فقط وقتی زنده میشود که ساعت میایستد.
فصلی از کتاب خشم و هیاهو که کوئنتین روایت میکند، پر از اشارههای جورواجور به زمان است:
پدر میگفت انسان مساوی است با سرجمع بدبختیهایش؛ شاید فکر کنی بالاخره بدبختی خستهاش میشود، ولی آن وقت، خودِ زمان است که مایهی بدبختیات میشود.
و در نهایت در فصل آخر که از زبان مستخدم خانه میشنویم، همه چیز روشن است و جای گذشته و حال در آن مشخص است:
در به داخل اتاق باز شد. جیسن لحظهای توی در ایستاد و اتاق را از دیده پنهان کرد، بعد کنار رفت. با صدای کلفت و ملایمی گفت «بروید تو». رفتند تو. اتاق اتاقِ یک دختر نبود. اتاق هیچکس نبود، و بوی خفیف عطر و کرم ارزان و چندتا وسایل نه و دیگر نشانههای تلاش خام و بیهوده برای نه کردن اتاق که جز بر بیهویتی آن چیزی نیفزوده بود، حالت مرده و باسمهای اتاقهای کرایهای را به آن داده بود.
ویلیام فاکنر بارها گفته است که کتاب خشم و هیاهو را بیشتر از بقیهی رمانهایش دوست دارد، زیرا در این کتاب پنج بار سعی میکند قصهای را روایت کند ولی شکست میخورد. منظور او چهار فصل اول است که هر بار از زبان یکی از شخصیتها روایت میشود. و بار پنجم قطعهای بود که سالها بعد به کتاب اضافه کرد و امروزه به «ضمیمهی کامپسن» معروف است. فاکنر در این ضمیمه تاریخچهی خانوادهی کامپسن را از قرن هجدهم در اسکاتلند تا قرن بیستم در جنوب آمریکا دنبال میکند.
کتاب خشم و هیاهو ماجرای زندگی آدمهایی است که مدام «میخواهند بگویند» ولی نمیتوانند. یکی بهخاطر عقبماندگی ذهنی، دیگری بهخاطر فشار درد و رنج، دیگری زیر بار سنگین حسادت و طمع. و به همین خاطر حرفهای آنان نهایتاً چیزی جز خشم و هیاهو نیست:
میخواستم بگویم، و او را گرفتم و میخواستم بگویم، و او جیغ زد و من میخواستم بگویم و میخواستم و شکلهای روشن بنا کردند به ایستادن و خواستم بیرون بیایم. خواستم آن را از روی صورتم بردارم، اما شکلهای روشن دوباره میرفتند. آنها به بالای تپه میرفتند به آنجا که افتاد و دور شد و خواستم گریه کنم. اما وقتی نفسم را تو دادم، نتوانستم نفسم را دوباره بیرون بدهم و گریه کنم، و خواستم خودم را از افتادن از بالای تپه نگه دارم و از تپه به داخل شکلهای روشن و چرخان افتادم.
کتاب خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر را صالح حسینی و بهمن شعلهور به فارسی ترجمه کردهاند و انتشارات علمی و فرهنگی و انتشارات نیلوفر این ترجمهها را منتشر کرده است.
«تراژدی ما امروز ترسی جسمی، جهانی و همگانی است؛ و آنچنان دیر پاییده است که اکنون حتی میتوانیم آن را بر خود هموار کنیم».
خشم و هیاهو توانایی فاکنر در بازآفرینی فرایندِ تفکر ذهن انسانی است؛ آغاز بنیادین آنچه جریان سیال ذهن میخوانند.
خرید کتاب
خشم و هیاهو
باارسال رایگان
بهترین کتاب
لوییز هی نویسنده کتاب شفای زندگی
لوییز هِی 8 اکتبر 1926 در لس آنجلس آمریکا به دنیا آمد، دوران کودکیاش سرشار از رخدادها و اتفاقاتِ تلخ و ناگوار بوده است و ضرباتِ سهمگین زندگی بر روح و پیکرش آن چنان بیوقفه و بیامان بوده که هیچگاه فرصتِ پیدا کردنِ خود و شناختِ معنای زندگیاش را نیافته است. اما تقریباً در همین دورانِ افسردگی و آشفتگیِ روحی است که لوییز هِی با پناه بردن به کلیسای علوم مذهبی با اندیشهی تغییرِ زندگی از طریقِ تغییرِ اندیشه آشنا میشود که قطعاً نوشته های فلورانس اسکاول شین هم در این اتفاق نقشی غیر قابل انکار ایفا کرده است.
این دوره برای لوییز هِی سرآغازِ زندگیِ جدید و تولدی دوباره است چرا که دیگر معنا و هدف زندگیِ خود را بازیافته است. این معنا چیزی نیست جز ایدهی خودیاری و خودتوانمند سازی در همهی حوزههای زندگی اعم از زندگیِ فردی و اجتماعی، زندگی معنوی و مادی.
اما معنای زندگی برای لوییز هِی نه یک معنای ثابت که همهی انسانها میبایست به سمتِ آن حرکت کنند بلکه زندگی شامل معناهای متفاوت و مختلفی است که ممکن است به تعداد انسانها وجود داشته باشد و متناسب با هر دورهی زمانی و با هر تجربهای به صورتِ یک شکلِ خاص از شکوفاییِ زندگی پدیدار شود.
لوییز هِی را حالا همهی مخاطبان کتبِ روانشناسی و حتی مخاطبانِ عامِ کتاب هم میشناسند. کافی است که در زمانهی افول عرصهی نشر و کتاب و کتابخوانی نگاهی به نوبتِ چاپ و تیراژ کتابهایش داشته باشیم تا به استقبالِ مخاطبانِ ایرانی از این نویسنده پی ببریم. اگر به هر کتاب فروشیای در سرتاسر ایران سر بزنید تقریباً غیر ممکن است که کتابی از این نویسنده را نبینید خصوصاً اگر آن کتاب فروشی تمرکزی نسبتاً ویژه بر کتب و مباحثِ روانشناختی داشته باشد.
لوییز هِی مینویسد: "نه آغازی هست و نه پایانی، آنچه هست تنها چرخش و واچرخش جوهر و تجربههاست. زندگی هرگز مانده و ایستا و کهنه نیست. زیرا هر لحظه همواره سرشار از طراوت و تازگی است. من با قدرتی که مرا آفرید یگانهام و این قدرت این اقتدار را به من داده است که شرایط خود را بیافرینم." برای لوییز هِی همین ایده است که میتواند انسان را از رخوت و افسردگیِ تحمیل شده بر آن نجات دهد تا افسار زندگیاش را خود به دست بگیرد و دست اندرکارِ آفرینشِ زندگیای شایستهی خود شود.
لوییز هی
تقریباً تمامیِ کتابهای لوییز هِی توسط مترجمان و ناشرینِ شناخته شده به زبان فارسی عرضه شدهاند که میتوان از مهمترینشان به «سفر زندگی» از نشر فراروان با ترجمهی مینا اعظامی، «ن توانمند» از نشر نسل نواندیش با ترجمهی مهدی قراچه داغی، «اعجاز زندگی» از نشر درسا با ترجمهی مینا اعظامی و غیره اشاره کرد. اما بی شک مهمترین و معروفترین کتابِ این نویسنده نه تنها در ایران بلکه در عرصهی جهانی کتاب شفای زندگی است که در ایران با ترجمهی بسیار روانِ گیتی خوشدل و با همت انشارات پیکان به بازارِ کتاب عرضه شده است.
شفای زندگی
کتاب شفای زندگی از سال 1369 که اولین چاپاش منتشر شد تا کنون شصت و پنج بار تجدیدِ چاپ شده تا نام خود را در لیستِ پرفروشترین کتابهای عرصهی نشر ثبت کند. لوییز هِی در ابتدای کتاب شفای زندگی خاطر نشان می کند که هدفاش از نگاشتنِ این کتاب این است که برای تندرستی و سلامتِ بیشتر و همینطور داشتنِ زندگیای شادمانه، به عللِ نهفته و عواملِ روانیِ مشکلات و ناخرسندیهای خود پی ببریم و بتوانیم با شادمانیِ هر چه تمامتر، مسئولیتِ همه جانبهی زندگیِ خود را به عهده بگیریم.
کتاب شفای زندگی در341 صفحه و به چهار بخشِ اصلی تقسیم شده. در بخش اول یا همان پیشگفتار و مقدمهای تحتِ عنوانِ "پیشنهادهایی به خوانندگانم" به چراییِ نوشته شدنِ این کتاب میپردازد اشاره میکند که شیوهی نگارشِ این کتاب به گونهای است که از طریقِ تکنیکهای نویسندگی فضایی را برای خوانندگان ایجاد کرده تا با کتاب به عنوانِ گفتوگویی رو در رو با یک متخصصِ روانشناسی مواجه شوند به صورتی که گویی نویسنده، خوانندهی خود را به یکی از جلسههای رواندرمانگریِ خود برده است یا در یکی از کلاسها و کارگاههای خود شرکت داده است.
بخش دوم کتاب شفای زندگی با عنوان "جلسه ای با لوییز" به طرح پرسش های کلی و کلیدیای نظیر اینکه "مشکل چیست؟" و "مشکل از کجا پدید میآید؟" و "آیا این مشکل حقیقت دارد؟" و "حالا چه کار میکنیم؟" میپردازد تا در ادامه به دنبال راه حلهایی باشد و از طریق شیوههای دگرگونیِ زندگی و نوسازی نگرش انسان با ارائهی تمرینهای عملیِ روزانه، مخاطباش را به سوی درمان و شفای زندگی خود سوق دهد.
بخش سوم کتاب شفای زندگی با عنوان "به کار بردن این آرمان ها" سعی میکند تا ایدهآل های زندگیِ درخور و شایسته را در روابط، کار، موفقیت، ثروت، جسم و غیره بررسی کند تا در نهایت به الگوی تازهای برای ذهن و نگرشِ انسان نزدیک شود که در آن هر جزئی از اندامِ بدنِ انسان از صورت و چشمان و قلب و پوست گرفته تا زانو و کلیه و مثانه و غیره ذیلِ هدفی مشترک که چیزی جز زندگیِ شادمانه و سرورانه نیست گرد هم آیند و خود را با این مهم منطبق سازند.
بخش چهارم یا همان بخش نهایی کتاب شفای زندگی با عنوان "داستان من" در کتاب آمده است. لوییز هِی در ابتدای این بخش از خوانندگاناش دعوت میکند تا به دورانِ کودکیشان بیندیشند و روندِ زندگیشان را از آن لحظه تا به حال برای خود روایت کنند. او معتقد است که الگوهای ناخرسندی و مشکلاتِ زندگی ریشه در گذشته و دورانِ کودکیِ افراد دارند که باید نسبت به آنها آگاه شویم تا در مرحلهی بعدی بتوانیم به آنها غلبه پیدا کنیم. لوییز هِی در ادامه روایتِ غمباری از زندگیِ پر از تلخی و ناکامی خود ارائه میدهد، او توضیح میدهد که بعد از پشت سر گذاشتن فقر و فلاکت و ظلم و مورد تعرض واقع شدنهای پی در پی دچارِ سرطان میشود اما در ادامه بر مبنای مطالعات و پژوهشهایش در خصوصِ مراقبه و علوم مابعدالطبیعه به این نتیجه میرسد که تنها درمانگرش کسی نیست جز خودِ او، از همین رو دست به کارِ مراقبهای ذهنی و روانی میشود تا ریشههای زهرآگینِ سرطان را از جسم و ذهن خود، آن هم با روش پاکسازیِ درون، بزداید و جالب آنکه همانطور که خود نیز پیشبینی میکرده موفق به انجامِ این کار میشود و میتواند سرطان را ریشهکن کند.
از همین دوران به بعد لوییز هِی تمام زندگیاش را وقفِ گسترشِ آموزشِ شفای جسم، شفای روان و شفای زندگی میکند تا ماحَصَلِ تمام تلاشهایش را در کتاب شفای زندگی به رشتهی تحریر در آورد.
خرید کتاب شفاس زندگی با ارسال رایگان
بهترین کتاب
رمان « من پیش از تو»، نوشتهی جوجو مویز، نویسندهی انگلیسی است که برای بار نخست در سال 2012 در انگلستان چاپ و منتشر شد. «منِ پیش از تو» رمانی عاشقانه و احساساتی است که هم از سوی منتقدان ادبی مورد ستایش قرار گرفت و هم با استقبال فراوان از سوی خوانندگان در سرتاسر جهان مواجه شد. فروش فوقالعادهی رمان باعث شد تا بهسرعت به زبانهای مختلف و از جمله زبان فارسی نیز ترجمه شود و بدینترتیب مورد استقبال خوانندگان فارسیزبان نیز قرار گیرد. در عین حال توفیق تجاری ـ اقتصادی این کتاب موجب شد تا در سال 2016 فیلمی به کارگردانی تیا شروک براساس آن ساخته شود و امیلی کلارک، بازیگر مشهور سریال «بازی تاج و تخت» نقش لوئیزا کلارک را در آن ایفا کند.
من پیش از تو
رمان «من پیش از تو»، داستان رابطهی عاطفی لوئیزا کلارک، دختری 26ساله از خانوادهای متوسط در انگلستان، با ویل ترینر، مرد جوان ثروتمندی است که بهخاطر سانحهی موتورسیکلت دچار فلجی کامل شده است. لوئیزا که پس از اخراج شدن از یک کافهی محلی، دربهدر به دنبال یک شغل مناسب است، برای کمک به ویل و پرستاری از او به استخدام خانوادهی ویل درمیآید. مادر ویل معتقد است که استخدام دختری بیتجربه اما شاداب و پرانرژی میتواند به زندگی تیره و تار و یکنواخت و افسردهی ویل طراوت ببخشد. در ابتدا ویل برخوردی سرد و بیتفاوت و گاه تحقیرآمیز با لوئیزا دارد. اما لوئیزا با علاقه و بدون توجه به اوقاتتلخیهای مداوم ویل سعی میکند از او پرستاری کند. ویل که زندگی سخت و دشواری را میگذراند، تصمیم گرفته تا با خودکشی به زندگیاش پایان دهد. لوئیزا که متوجه این موضوع شده به همراه پزشک ویل سعی میکنند تا او را از انجام این کار منصرف کنند. بهتدریج ویل از خلقیات و معصومیت لوئیزا خوشش میآید و کمکم میان این دو رابطهای عاشقانه شکل میگیرد. این رابطه بهمرور زمان جدیتر و عمیقتر میشود، اما در عین حال ادامهی حیات برای ویل روز به روز دشوارتر میشود.
جوجو مویز که کار رماننویسی را در سال 2002 آغاز کرد، همواره در قالب و ژانر رمانهای عاشقانه یا رمانس فعالیت کرده است. جوجو مویز متولد 1969 است و بهرغم نگارش چندین رمان، اما با «من پیش از تو» به شهرت و موفقیت حرفهای رسید. موفقیت فوقالعادهی «من پیش از تو» باعث شد که چند سال بعد، نویسنده رمان «منِ پس از تو» را منتشر کند. هر دوی این رمانها توسط مریم مفتاحی ترجمه و توسط انتشارات آموت منتشر شدهاند.
با وجود استقبال فراوان از این رمان، اما رمان «من پیش از تو» با انتقاداتی نیز مواجه شده است. بهخصوص در نگرشی که رمان به شخصیت ویل، جوان موفق و جذابی که بهخاطر یک سانحهی موتورسواری، کاملاً فلج شده است. او که امید چندانی به ادامهی زندگی ندارد، تصمیم به خودکشی گرفته است و همین امر، رمان را با نقدهایی مواجه کرده است.
با این حال جذابیت عاطفی این داستان عاشقانه به حدی است که خوانندگان هنگام خواندن آن توجه چندانی به این جنبه ندارند. درواقع نویسنده همان قالب باستانی عشق میان یک دختر متعلق به طبقهی پایین و پسر متعلق به طبقهی اقتصادی بالا و موفق را در یک زمینهی اجتماعی تازه طرح میکند تا بار دیگر نشان دهد موضوعات هرگز کهنه و تکراری نمیشوند اگر زاویهی دیدی تازه برای بیان آنها داشته باشیم.
خرید کتاب من پیش از تو با ارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب جنگل نروژی هاروکی موراکامی نویسنده مشهور ژاپنی نوشته شده است. کتاب جنگل نروژی در سال 1987 برای نخستین بار به چاپ رسید. این اثر به عنوان یک داستان عاشقانه محسوب میشود که دربردارنده روایت متفاوتی از مرگ و دوست داشتن است. این رمان دربردارنده موضوعاتی نظیر تعهد، آزادی، زندگی، احساسات و روایت سرگذشت آدمهای بسیار معمولی میباشد. شخصیتهای اصلی این اثر آدمهای عادی هستند که به سبب وجود مشکلات لطمه میخورند. کتاب جنگل نروژی حول محور یک قهرمان روایت نمیشود و همین امر باعث میشود که مخاطب با این اثر همذاتپنداری کند.
موراکامی نویسنده کتاب جنگل نروژی میکوشد تا دو موضوع مهم را در رمان خود شرح دهد. روایت مراحل شکلگیری افکار، رفتار و اعمال شخصیتهای موجود در این کتاب موضوع اصلی آن را تشکیل میدهد. بر همین اساس این رمان از نظر صاحب نظران در طبقه تربیتی قرار داده میشود. موضوع مهم دیگر در این کتاب به تصویر کشیدن نظام حکومتی، وضعیت موجود بر آن، حرکتهای دانشجویی و اعتراضات از نظام حاکم بر آن میباشد. یکی از دلایل مهم، اساسی و محبوب بودن این اثر در جامعه ژاپن، روایت و بررسی جریانهای دانشجویی و اتفاقات به وجود آمده در این زمینه، در دهه 60 میباشد. علاقه فراوان موراکامی به شعر و آهنگ جنگل نروژی منجر به انتخاب این عنوان برای رمان او شد. موراکامی با نگارش این کتاب به شهرت جهانی دست یافت. محتوای کتاب جنگل نروژی موجب کسب محبوبیت چشمگیری در بین اجتماع ژاپن گردید.
جنگل نروژی
کتاب جنگل نروژی با بیان واقعگرا و واقعی نوشته شده است. این کتاب روایت دو جوانی است که روزگار خود را با احساساتی نظیر ترس و تنهایی بعد از خودکشی دوست مشترکشان، طی میکنند. افسانه انسانها از این زاویه به قلم نویسنده کتاب روایت میشود. روایت این کتاب در رابطه با پسر دانشجویی آرام به نام تورو است که شخصیت اصلی داستان نیز هست. با خودکشی کیزوکی دوست صمیمی تورو، رابطهای میان نائوکو، دختری که کیزوکی علاقه به او داشت و تورو شکل میگیرد، در نتیجه نائوکو و تورو عاشق و دل باختۀ همدیگر میشوند. اما مسیر داستان در اثر روحیه منزوی و همینطور بیماری نائوکو تغییر پیدا میکند. در ادامه تورو با هم دانشگاهی خود، میدوری روبهرو شده و ضمن آشنایی، به او ابراز علاقه میکند. در این شرایط تورو به یاد خاطرات دوست خود کیزوکی میافتد، که این اتفاق باعث ایجاد سردرگمی و عذاب وجدان در او میشود. در ادامه تحت تاثیر این اتفاق تورو با خارج شدن از توکیو، از ریکو هم اتاقی نائوکو درخواست کمک میکند. در نهایت درمییابد که از میان افراد نامبرده عشق واقعی وی کدام است و سعی میکند تا با وی تماس گرفته و این موضوع را با وی در میان بگذارد. داستان کتاب در اینجا پایان مییابد.
در کتاب جنگل نروژی بیان و روایت داستان به صورت اول شخص صورت میگیرد. همین موضوع منجر به آگاهی و اطلاعات مفید و مناسب از ذهن راوی داستان میشود. موراکامی در باب نحوه نوشتن مربوط به خود ابراز میکند که بدون طرح و زمینه قبلی اقدام به نگارش کتابهایش میکند. همچنین بیان میدارد که شخصیتها علاوه بر تاثیرگذاری بر او، سبب همراه شدن نویسنده با آنها میشود. این اثر به بررسی روابط تورو، دانشجوی جوان میپردازد و مخاطب را وارد دنیای تکرار نشدنی و پر تلاطم عشق اول میکند. شخصیتهای موجود در این رمان دچار گونهای آسیب روحی و روانی شدهاند و علی رغم ماجرای روان و ساده آن، شخصیتها به نوعی غیر عادی جلوه میکنند. این کتاب با وجود نقاط تاریک، از امید به آینده و جریان عشق و زندگی سرشار است. این اثر در میان قشر جوان کشور ژاپن به محبوبیت بالایی دست پیدا کرده است و در این کشور افزون بر 12 میلیون نسخه از آن به فروش رسیده است.
هاروکی موراکامی نویسندهی کتاب جنگل نروژی
نویسنده کتاب جنگل نروژی در شهر کیوتو و در سال 1949 متولد شد. هاروکی از ابتدا علاقه وافری به درس و مدرسه داشت اما در آن دوران کشور ژاپن با مشکلات ناشی از وقوع جنگ جهانی دوم دست و پنجه نرم میکرد. با تمام این سختیها موراکامی توانست تحصیلات ابتدایی خود را به اتمام برساند. سپس وارد دانشکده هنرهای نمایشی شد. هاروکی نقل میکند که در سال 1978 زمانی که به تماشای مسابقه بیسبال نشسته بود مهمترین کتاب خود را شروع به نوشتن کرد که نتیجه آن خلق اثر به آواز باد گوش بسپار شد. ایده اولیه این کتاب در حین تماشای مسابقه بیسبال در ذهن او شکل گرفت. این نویسنده برجسته ژاپنی یک سال از عمر خود را وقف نگارش این کتاب نمود. با انتشار این اثر سیل موفقیتها نیز به سمت او روانه شد. در ابتدای امر جایزه نویسنده جدید را از گونزو به دست آورد. در ادامه رمان سه گانه موش صحرا را به رشته تحریر درآورد. نخستین بخش این سه گانه با نام پین بال در سال 1980 به چاپ رسید. این رمان سه گانه نیز مورد توجه مخاطبان واقع شد و موراکامی را در ادبیات دنیا به شهرت رساند.
هاروکی موراکامی به زبانهای مختلف دنیا نیز موجود است. این نویسنده ژاپنی علیرغم این که تاکنون نتوانسته به جایزه نوبل ادبیات دست پیدا کند اما در هر سال جز نامزدهای این عنوان معرفی میشود. کافکا در کرانه، پس از تاریکی، سرگذشت پرنده کوکی، جنوب مرز، غرب خورشید، تعقیب گوسفند وحشی، مجموعه داستان اسرارآمیز توکیو، دلدار اسپوتنیک، سوکورو تازاکی، رقص و سرزمین عجایب و پایان دنیا بخشی دیگر از آثار موجود هاروکی موراکامی به شمار میرود.
سبک نگارش رمانهای این نویسنده بر اساس واقعگرایی جادویی صورت میگیرد. این سبک به دلیل جذابیتهای بارز و ویژه خود از مخاطبان فراوانی برخوردار است. علاوه بر کتاب جنگل نروژی، رمان زله نیز یکی دیگر از آثار این نویسنده مطرح کشور ژاپن به شمار میرود. ترجمه اغلب آثار و نوشتههای
خرید کتاب جنگل نروژی با ارسال رایگان از فروشگاه اینترنتی کتاب وب
بهترین کتاب
محمود دولت آبادی
کتاب طریق بسمل شدن جدیدترین اثر محمود دولت آبادی چهرهی شناخته شدهی ادبیات معاصر ایران است، که در اردیبهشت سال 1397 چاپ و منتشر شده است. این کتاب در فاصلهی بین سالهای 1383 تا 1385 نوشته شده و پس از ده سال انتظار موفق به گرفتن مجوز انتشار شده است. کتاب طریق بسمل شدن دربارهی جنگ هشت سالهی ایران و عراق است و خود دولت آبادی آن را ادای دینش به دفاع مقدس عنوان کرده است. مقاله حاضر به معرفی این کتاب میپردازد.
محمود دولت آبادی
نویسندهی کتابطریق بسمل شدن
محمود دولت آبادی
دولت آبادی که همیشه سودای نوشتن و نویسنده شدن را در سر میپروراند کار نوشتن را با نوشتن نمایشنامه آغاز کرد. انتشار داستان کوتاه «ته شب» در سال 1341 را تقریباً میتوان شروع نویسندگی او به صورت رسمی به حساب آورد. پس از آن دولتآبادی «ادبار» را به همراه داستانهای «بند»، «پای گلدسته امامزاده»، «هجرت سلیمان» و «سایههای خسته» در مجموعه داستان «لایههای بیابانی» در سال 1347 منتشر کرد. اما پس از انتشار چندین داستان کوتاه و مجموعه داستان، دولت آبادی داستان «سفر» را به عنوان اولین داستان بلند خود به چاپ رساند.
دولت آبادی مشهورترین و کاملترین و بلندترین اثر خود یعنی «کلیدر» را در نزدیک به سه هزار صفحه و ده جلد، در فاصلهی بین سالهای 1357 تا 1363 منتشر کرد. داستان کلیدر متأثر از فضای ملتهب ی ایران پس از جنگ جهانی دوم است. دولت آبادی پانزده سال از عمر خود را صرف نوشتن کلیدر کرده است، که به عنوان بلندترین رمان فارسی به شمار میرود. از دیگر آثار معروف این نویسندهی معاصر میتوان به «روزگار سپری شده مردم سالخورده»، «جای خالی سلوچ» و سلوک اشاره کرد. کتاب « زوال کلنل» از دیگر آثار او است که در خارج از ایران منتشر شده است و تاکنون موفق به گرفتن مجوز انتشار در ایران نشده است. دو کتاب دیگر او به نامهای «نون نوشتن» و « میم و آن دیگران» در بردارندهی یادداشتهای شخصی نویسنده و مجموعه یادداشتهای او دربارهی دیگران است. کتاب طریق بسمل شدن تازهترین اثر منتشر شده از دولت آبادی است که نخستین بار در سی و یکمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عرضه شد.
طریق بسمل شدن
کتاب طریق بسمل شدن دربارهی دفاع مقدس است. دولتآبادی در اثر تازهی خود به سراغ جنگ هشت سالهی ایران و عراق رفته و آن را دستمایهی نگارش کتاب 133صفحهای خود قرار داده است. داستان از جایی آغاز میشود که شخصیتهای اصلی آن یعنی فرمانده، سرباز، کاتب و اسیر در تپهای به نام صفر محاصره شدهاند و به دنبال راهی برای رسیدن به تانکر آب پایین دره هستند تا خود را از تشنگی نجات دهند. کتاب طریق بسمل شدن از زبان شخصیتهای مختلفی روایت میشود و رفته رفته با گذشت داستان وقایع مختلفی به وقوع میپیوندد.
بسیاری کتاب طریق بسمل شدن را متفاوت از دیگر کتابهای دولت آبادی میدانند. از موضوع آن گرفته تا شیوهی روایت و تصویر سازیهای آن همگی حکایت از روبرو شدن خواننده با یک اثر متفاوت و منحصر به فرد دارد. نثر دولتآبادی در طریق بسمل شدن، نثری کاملاً منحصر به فرد است و به گونهای سیال آن را نوشته است. نویسنده در این کتاب دیدگاهی ضد جنگ و صلح جویانه دارد.
در کتاب طریق بسمل شدن به کرات از نمادهایی همچون کبوتر و ماده شیر و اسطورههای متفاوتی استفاده شده است. شخصیتهای داستان به خوبی پرداخت شدهاند، قهرمان اصلی داستان در نظر خواننده شخصیتی قدرتمند و گیرا جلوه میکند. کتاب طریق بسمل شدن از روایتهای مختلف معاصر و تاریخی و در هم پیچیدهای حول محور جنگ و همچنین موقعیتهای مکانی و زمانی مختلفی تشکیل شده است. در طریق بسمل شدن دو دیدگاه متفاوت دوست و دشمن در مقابل مخاطب قرار داده میشود. حتی با وجود آنکه کتاب طریق بسمل شدن کتاب حجیمی نیست و ریتم سریعی داد، اما روایتگر حوادث و ماجراهای متعددی است، فضاسازی خاصی دارد و در خلال آن چندین داستان فرعی آورده میشود که این خود بر کشش و جذابیت داستان میافزاید.
کتاب طریق بسمل شدن را شاید نتوان در کنار شاهکارهای دولت آبادی قرار داد، حتی مخاطب آشنا به ادبیات و سبک نگارش او نیز با کتابی متفاوت روبرو است، اما با این همه بی شک این کتاب را میتوان در زمرهی آثار جنگی و متفاوت این سالها برشمرد و خواندنش میتواند جذاب باشد.
دولت آبادی کتاب طریق بسمل شدن را ادای دینی به جوانان و همه بچهها و خانوادههای آنها که شهید شدند، عنوان کرده است.
کتاب طریق بسمل شدن در بهار 1397 توسط نشر چشمه و با تیراژ سی هزار نسخه برای نخستین بار چاپ و منتشر شد، که البته چاپ اول آن خیلی زود تمام شد و بلافاصله کتاب به چاپ دوم نیز رسید. نشر چشمه علاوه بر عرضهی این کتاب در بازار، امکان خرید اینترنتی آن را از طریق وبسایت خود انتشارات نیز فراهم کرده است.
خرید کتاب طریق بسمل شدن ارسال رایگان کتاب وب
بهترین کتاب
یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز، آمازون و سایر فروشگاههای بزرگ فیزیکی و آنلاین، کتاب خودت باش دختر اثر ریچل هالیس است. این کتاب چه از لحاظ سطح نگارش و چه از لحاظ محتوا، آنقدر قوی و فوق العاده است که از طرف بسیاری از افراد صاحب نظر، پیشنهاد شده است. شاید کتاب خودت باش دختر یکی از دوست داشتنیترین کتابهایی شود که تا کنون خواندهاید.
خودت باش دختر
همانطور که گفته شد، کتاب خودت باش دختر اثری از ریچل هالیس است. او که یک زن موفق خودساخته است که در نهم ژانویه 1983 در کالیفرنیا متولد شد. پس از اتمام دوران دبیرستان، به واشنگتن رفت و در Miramax شروع به کار کرد. در آنجا با همسر خود آشنا شد و یک شرکت برنامهریزی به نام «رویدادهای شیک» تاسیس کردند. او هم اکنون 4 فرزند دارد و چه از لحاظ زندگی حرفهای و چه از لحاظ زندگی نشویی، جزو موفقترین افراد محسوب میشود.
مشکلات موجود در زندگی ریچل هالیس بسیار زیاد بود و پس از خودکشی برادرش،این مشکلات بیشتر و بیشتر شد. با وجود اینکه ریچل یک زندگی پر تلاطم داشت ، هرگز افسرده و نا امید نشد و شادی را در خود حفظ کرد.
تمامی این اتفاقات دست به دست هم دادند تا نگرش ریچل نسبت به زندگی عوض شود. او دانست که زندگی موفق و شاد تنها به دست خودش ساخته میشود و هیچ کسی نمیتواند آنرا برایش ساخته و پرداخته کند. در همین هنگام بود که تصمیم گرفت تا کتاب خودت باش دختر را به رشته تحریر درآورد.
ریچل هالیس به این کتاب چاشنی شادی، فعالیت و امید به زندگی اضافه کرده است. از آنجایی که شخصیت ریچل هالیس فعال و سرشار از امید است، کتاب خودت باش دختر نیز از این روحیات غنی است؛ چرا که این کتاب شامل تجربیات شگفت انگیز نویسنده آن (ریچل هالیس) است. جالب است بدانید این کتاب شامل تجربیات 30 سال از زندگی زنی موفق و شاد است.
روی سخن این کتاب با آن دسته از نی است که شوق زندگی نداشته و امید به زندگی را از دست دادهاند. ریچل هالیس اعتقاد دارد که سرنوشتش همانند بسیاری از ن گوشه و کنار جهان است؛ پس برای کمک رساندن به آنان، این کتاب شگفت انگیز را نگارش کرده است.
این کتاب که در بیست فصل نوشته شده است، شامل 20 دروغ بزرگی است که به خودمان میگوییم و این دروغها باعث میشوند که خود واقعیمان را گم کنیم و شخصیتی دروغین از خویش بسازیم. البته این کتاب تنها جنبه هشداری ندارد و با استفاده از شگردهای خلاقانه و جذابی نگارش شده است که بتواند در کمترین زمان، خود واقعیتان را به شما هدیه دهد.
همانطور که گفته شد، کتاب خودت باش دختر یکی از محبوبترین و دوست داشتنیترین کتابهای چند سال اخیر است؛ اما چه چیزی سبب موفقیت بسیار این کتاب شده است؟
در پاسخ باید بگوییم که ریچل هالیس علاوه بر محتوای خوب و ارزشمند، جزئیات کوچک زندگی خود را نیز در این کتاب آورده است. این موضوع سبب شده تا مخاطب وارد دنیای نویسنده شود و ارتباط واقعیتری با زندگی او برقرار کند.
ارتباط سریع مخاطب با زندگی شخصی و پر فراز و نشیب ریچل هالیس سبب شده تا احساس خستگی حین مطالعه کتاب خودت باش دختر سراغ شخص نیاید و
اشتیاق و علاقه حین خواندن کتاب حفظ شود. این یکی از ویژگیهای کتابهای معروف است که نوشتههای واقعی دارند و از هرگونه دروغگویی یا پرده پوشی در بیان حوادث خودداری کردهاند.
از آنجایی که مخاطبان این کتاب بانوان هستند، درک آنان از شرح زندگی نویسنده که اتفاقاً او هم یک زن است، بیشتر میشود. به طور کلی اگر بخواهیم فضایی که این کتاب در مغز مخاطب ایجاد میکند را تشریح کنیم، خواهیم گفت: « ریچل هالیس در کتاب خودت باش دختر به مغزتان میگوید که من هم مشکلات تو را دارم و تو را درک میکنم اما انتخاب کردهام که شاد باشم و موفق.»
ه کتاب خودت باش دختر
معمولاً دلایلی که سبب پرفروش شدن یک کتاب شده و آنرا در کشورهای مختلف به محبوبیت زیادی میرساند، بسیار است. در ادامه به ذکر نکاتی میپردازیم که در پرفروش شدن کتاب خودت باش دختر نقش مهمی داشتهاند:
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که شروع به خواندن یک کتاب میکنید اما به دلیل جملات فضایی و اصطلاحاً خشک، آنرا ادامه نمیدهید. درواقع علت این موضوع، نبودن صمیمیت در جملات و حتی کلمههای کتاب است. کتابی که سرشار از صمیمیت و صداقت باشد، با کتابی که مطالبی صرفا آموزشی و خشک دارد، تفاوت بسیاری خواهد داشت. کتاب خودت باش دختر در کمال صمیمیت و سادگی نوشته شده که ارتباط سریعی بین نویسنده و مخاطب برقرار میکند و اشتیاق خواندن را در او حفظ میکند.
یکی از مزایای کتابهایی که بر پایه داستان واقعی و شخصی هستند این است که قابل اثباتاند. با مطالعه نوشتههای کتاب و مطابقت دادن با داستان نویسنده و جایگاه فعلی وی، میتوان درستی مطالب کتاب را اثبات کرد. اگر کتاب خودت باش دختر که داستان ریچل هالیس است را بخوانید و آنرا نتیجه جایگاه فعلی و موفقیت وی بدانید، بیشتر به مطالب آن احترام خواهید گذاشت و بهتر به آن عمل خواهید کرد.
نویسنده در نگارش کتاب خودت باش دختر از سبکهای متفاوت نگارش محتوا استفاده کرده که خستگی حین مطالعه را به صفر نزدیک میکند. ریچل هالیس علاوه بر اینکه در این کتاب داستان زندگی خود را بیان میکند، قسمتهایی از کتاب را به سخن مستقیم با مخاطب و بیان توصیههایی صمیمانه اختصاص داده است. علاوه بر توصیه و نصیحتهایی صمیمانه، در بخشهایی از کتاب نیز شاهد هشدارها و مثالهایی قشنگ و زیبا هستیم که جنبه آموزشی و انگیزشی دارند.
یک کتاب مشهور، از همان ابتدا محبوب است و توسط افراد معمولی پیشنهاد میشود. شاید دلیل اینکه این کتاب هفتهها در لیست پرفروشهای نیویورک تایمز در سال 20 قرار داشت، محبوبیت آن در بین مخاطبان باشد. جالب است بدانید این کتاب به شکل ویروسی توسط مخاطبان معمولی به اعضای خانواده یا دوستانشان تبلیغ شد و عمده فروش آن به دلیل همین توصیههای دوستانه بود.
- اگر کرم ابریشم بخواهد تا ابد کرم ابریشم بماند، اگر به این نتیجه برسد که آشوب و دردسرهاى تبدیل شدنش خارج از توان تحملش است، هرگز نخواهد فهمید که مىتوانسته تبدیل به چه موجودى بشود. به نظر شما هم این تغییر کلى در زندگىاش دردناک نیست؟ فکر نمىکنید ترسناک و دشوار است؟ البته که هست. اما اگر او با ترسش مقابله نمىکرد، اگر اجازه نمىداد تغییرات او را به آن کسى که واقعا هست تبدیل کند، ما هرگز نمىفهمیدیم او چه موجود زیبایى است و خودش هم هرگز نمىفهمید که مىتواند پرواز کند)خودت باش دختر: 140).
- شادى به اینکه کجا هستى ربطى ندارد، به کسى که هستى مربوط مىشود. (خودت باش دختر: 22)
- وقتى واقعا چیزى را بخواهید راهى براى به دست آوردنش پیدا خواهید کرد اما وقتى از ته دل خواستار چیزى نباشید برایش بهانه جور مىکنید (خودت باش دختر: 27).
- مردم به همان اندازهاى به شما احترام مىگذارند که به آنها اجازه مىدهید. (خودت باش دختر: 65).
- گاهى اوقات تصمیم به تمام کردن یک رابطه، حتى اگر به قیمت شکسته شدن قلبتان تمام شود، بزرگترین لطف در حق خودتان است (خودت باش دختر:67(.
- کسى نمىتواند به شما بگوید رویایتان چقدر بزرگ است (خودت باش دختر : 72).
- مادر کامل بودن دروغ است. مادر بىعیب و نقص بودن محال است اما مادر خیلى خوب بودن در اکثر اوقات، در واقع امکان پذیر است (خودت باش دختر:111).
- فقط باید مراقب باشید. نه فقط مراقب فرزندانتان که حتى مراقب خودتان هم باید باشید. اگر خودتان ناراحت باشید و با خود بدرفتارى کنید هرگز نمىتوانید از فرزندانتان مراقبت کنید و به آنها یاد بدهید چطور خوب و خوشحال باشند (خودت باش دختر: 112).
- معلوم شد زیباترین اتفاقات زندگىام اصلا در لیست «کارهایى که باید انجام بدهم» نبودند (خودت باش دختر: 126).
- واکنشى که به استرستان نشان مىدهید آن چیزى است که شما را متفاوت از بقیه مىکند (خودت باش دختر: 135).
- اگر به خاطر اتفاقات خوب قدردان گذشته نیستید پس نمىتوانید تقصیر اتفاقات بد و ناخوشایندى را که در زندگىتان مىافتد هم گردن گذشته بیندازید. (خودت باش دختر:143(.
- به نظرم خلق کردن عالىترین نوع اداى احترام است چون به این باور رسیدهام که اشتیاق خلق یک اثر هدیهاى از جانب خداوند است. (خودت باش دختر:168).
- چطور ضمیر ناخودآگاهتان تفاوت بین آنچه را که میخواهید با آنچه را که تظاهر به خواستنش میکنید، تشخیص میدهد؟ به تاریخچه رفتار شما در موردی مشابه نگاه میکند. آیا سرقولتان ماندهاید؟ وقتی برای انجام کاری برنامهریزی کردهاید آیا انجامش دادهاید؟ وقتی هدفی را برای خودتان مشخص میکنید، بهعنوان مثال «میخواهم روزی ده کیلومتر بدوم»، ضمیرناخودآگاه شما بر اساس تجربیات گذشته احتمال وقوع و به سرانجام رسیدن تصمیمات شما را بررسی میکند. (خودت باش دختر:28).
- اساسیترین کاری که یک زن باید قبل از رسیدگی به دیگران انجام بدهد را انجام نمیدادم:رسیدگی به خودم!
- من به یک تغییر اساسی در زندگیام احتیاج داشتم. خودم را مجبور به کم کردن ساعات کاری ام کردم.از ساعت نه و نیم تا چهار و نیم سرکار بودم و از فهمیدن اینکه دنیا خارج از آن ساعت همچنان به گردش ادامه میدهد شوکه شدم.خودم را مجبور به استراحت کردم، مجبور به نشستن و تکان نخوردن.این کار به شدت عصبیام میکرد. داوطلبانه در پناهگاه بیخانمانها کار میکردم.در کلاس هیپ هاپ ثبت نام کردم و مشخص شد که چقدر در رقصیدن افتضاحم اما عاشق کلاسهایم بودم، مثل یک بچه تمام طول کلاس میخندیدم. دنبال لذت صلح و آرامش میگشتم.
- کاغذی که اهدافم را رویش نوشته بودم جایی گذاشتم که همیشه جلوی چشمهایم باشد. وقتی برای شروع یک پروژه جدید هیجان زده هستید متمرکز ماندن روی هدفتان سخت میشود و وقتی زندگی در مسیر دستیابی مستقیم شما به هدفتان دخالت میکند، این تمرکز سختتر هم میشود. بنابراین رویاهایتان را جایی که همیشه جلوی چشمتان باشد بچسبانید.
- من هنوز سرپا هستم چون اجازه ندادم کسی یا چیزی تصمیم بگیرد چطور زندگی کنم.من هنوز سرپا هستم چون اجازه ندادم دوران سختی که داشتم و شوکی که وارد شد حرف اخر را به من بزند. من هنوز سر پا هستم چون اجازه ندادم قدرت یک کابوس از رویاهایم بیشتر باشد. من هنوز سرپا هستم چون اجازه ندادم دوران سخت من را ضعیف کند و از پا درآورد اراده کردم و خواستم این اتفاق قویترم کند.
- زمانبندی خدا حرف ندارد و احتمال بسیار زیادی وجود دارد که با قرارنگرفتن در جایگاهی که فکر میکردید به آن میرسید، دقیقاً به جایی برسید که برایتان مقدر شده است (خودت باش دختر:127).
این مقاله بر گرفته از سایت فروش اینترنتی کتاب وب می باشد. در این سایت می توانید به خرید کتاب بپرازید. این فروشگاه کتاب تلاش کرده است تا با جمع آوری بهترین کتاب ها از بهترین نشر ها نیازهایی شما را به عنوان یک فروشگاه اینترنتی کتاب برطرف نماید. فروشگاه اینترنتی کتاب وب با سرویس ارسال رایگان کتاب به عنوان یک فروشگاه آنلاین کتاب رسالت خود را می شناسد و سعی در آن دارد تا در سریعترین زمان ممکن کتاب های شما را به دستتان برساند.
کتاب وب
بهترین کتاب
اگر شما هم مانند ن موفق هدفهایی را در سر دارید که میخواهید به آنها برسید خواندن این کتاب را به شما توصیه میکنیم. این کتاب به قلم ریچل هالیس نوشته شده است که به شما کمک میکند به هدفهای بزرگی که در سر دارید برسید. در ادامه با ما همراه باشید تا به معرفی و نقد و بررسی کتاب شرمنده نباش دختر بپردازیم.
شرمنده نباش دختر
امروزه ن دیگر مثل قدیم نیستند و با تحصیلات و اطلاعات عالی که دارند هدفهای کاری و اجتماعی بسیار کاملی را در سر دارند. اما باز هم با وجود تمام اینها باز هم نی وجود دارند که در عین داشتن تحصیلات عالی باز هم فکر میکنند هدف اصلی آنها فقط ازدواج کردن و بزرگ کردن بچه است. البته نمیخواهم بگویم که ازدواج یا بچهدارشدن بد است و خوب نیست، نه. ازدواج و تشکیل خانواده در نوبت خودش بسیار خوب است اما در کتاب شرمنده نباش دختر نکته مهم این است که انتخاب همسر باید با آگاهی کامل انجام شود و یک دختر خانم باید هدفهایی بزرگتر از یک ازدواج داشته باشد.
شما قبل از هر چیز باید به وجود خود به عنوان یک انسان نگاه کنید نه فقط یک زن. تمامی انسانها برای پیشرفت به مواردی نیاز دارند. مثلاً تمام انسانها باید شغل مناسب خود را پیدا کنند و درآمدی برای گذران زندگی خود داشته باشند. اگر شما به عنوان یک زن هدفی برای پیدا کردن شغل ندارید و میخواهید به پدر و مادر یا همسر آینده خود متکی باشید نمیتوانید انسانی مستقل باشید و نیازهایتان را خودتان برآورده سازید. اگر زنی شجاع و مستقل هستید کتاب شرمنده نباش دختر به شما کمک میکند تا هدفهای اصلی خود را بشناسید.
همهی ما رویاهایی را در سر داریم. دوست داریم خانهی زیباتری داشته باشیم. به اندام ایدهآلتری برسیم. قرضهای خود را پرداخت نماییم. ما ای کاشهای زیادی را داریم که فکر میکنیم هرگز توانایی رسیدن به آنها را نداریم. باید این موضوع را تشخیص دهیم که رویاها و اهداف با یکدیگر فرق دارند.
کتاب شرمنده نباش دختر ریچل هالیس یکی از کتابهای پر فروش سال 2019 است. او در این کتاب به شما کمک میکند تا موانع دروغینی که بر سر راه اهداف شما وجود دارند را از میان بردارید.
شرمنده نباش دختر بیان کرده است:
1. طبق گفته کتاب شرمنده نباش دختر نباید کسی منتظر باشد تا چیزی یا موفقیتی را به صورت آماده به او تقدیم نمایند بلکه باید تمام تلاش خود را به کار گیرد و بدون توجه به قضاوتها و نیش و کنایههای دیگران به کار خود ادامه دهد. او اشاره میکند که افراد موفق مبارزان خوبی هستند آنها برای رسیدن به خواستههای خود هر چیزی یا مانعی را نادیده میگیرند و برای رسیدن به اهداف خود هر کاری را انجام می دهند. اگر کاری را انجام دادید و دیگران شما را مسخره کردند مهم نیست مهم این مسئله است که شما در جهت خواستههای خود گامی را برداشتهاید.
2. اعتماد به نفس داشته باشید متاسفانه از همان اول خلقت کار طوری جریان یافته است که گویی زن همیشه جنس دوم است و باید در رتبه دوم قرار بگیرد. بر اساس کتاب شرمنده نباش دختر اگر وارد فضایی شدید و احساس کردید که به عنوان زن شما را کم توان فرض میکنند شما نباید به آنها توجه کنید و به کار خودتان ادامه دهید. درست است که این کار سادهای نیست و پیچیدگیهای زیادی را دارد اما اگر شما با قدرت و اقتدار رفتار کنید به همه ثابت خواهید کرد که میتوانید حتی قدرتمندتر از مردان عمل کنید.
3. شما نیازی به تایید دیگران ندارید همواره این جمله را به یاد داشته باشید. با توجه به کتاب شرمنده نباش دختر اصلاً فکر نکنید شما باید رویای خود را به دیگران توضیح دهید و دلایل خود را توجیه کنید. نه! این رویا و هدف شماست قرار نیست کسی موافق یا مخالف آن باشد و مهم نیست دیگران آن را تایید می کنند یا نه. رمز موفقیت این است که بدون توجه به قضاوتهای دیگران مشغول کار خود باشید و نیازی به موافقت کسی نداشته باشید. رویایتان را خودتان دنبال کنید. این فقط مختص شما است.
بهانههای بیمعنی را کنار بگذارید. در جامعهی ما بهانههای مختلفی وجود دارند که به ن اجازه رشد و شکوفایی را نمی دهند. بهانههای مختلف را در زیر توضیح می دهیم:
در کتاب شرمنده نباش دختر، زیچل هالیس به چند رفتار اشاره نموده که شما باید برای پیشرفت آنها را یاد بگیرید. در زیر به چند مورد از آنها اشاره میشود:
یک برنامه بدون شرمساری برای رسیدن به اهداف “من عاشق کسی هستم که بهخاطر خواستههایش شرمنده نیست و اجازه نمیدهد دیگران ناامید و منصرفش کنند.”
منظورم این نیست که این افراد هرگز نترسیدهاند، منظورم این نیست که هرگز در دام نظرات دیگران گرفتار نشدهاند؛ نه، آنها هم انسان هستند و مثل همه ما گاه دچار نبودِ اعتمادبهنفس شدهاند، اما وقتی نوبت عمل فرارسیده است، شک به دلشان راه نداده و دودل نشدهاند، فقط سرشان را پایین انداخته و بدون توجه به دیگران به کارشان ادامه دادهاند. مبارز بیپروا از نظر من یعنی این؛ یعنی حاضرید برای رسیدن به خواستهتان-هرچیزی که هست-تلاش کنید، و منتظر نماندهاید تا کسی آن را دودستی تقدیمتان کند و میدانید که این خواسته متعلق شماست و به آن دست خواهید یافت.
خرید کتاب شرمنده نباش دختر با ارسال رایگان از کتاب وب
بهترین کتاب
کشتن
مرغ مینا
کتاب کشتن مرغ مینا به قلم نل هارپر لی به رشته تحریر درآمده است. کتاب کشتن مرغ مینا اولین اثر هارپر لی به شمار میرود. این نویسنده معتبر آمریکایی به سبب نگارش این اثر، موفق به کسب جایزه پولیتزر شد. یکی از جوایز ارزشمند و با اعتبار رومهنگاری در کشور آمریکا، جایزه پولیتزر محسوب میشود که به نویسندگان برتر تعلق میگیرد. از کتاب کشتن مرغ مینا به عنوان یکی از آثار ارزشمند و شاهکار ادبی جهان نام برده میشود. این اثر، یکی از آثار برجسته و پرفروش در تاریخ ادبیات جهان به شمار میرود. دختری به اسم اسکات فینچ محور اصلی این رمان است. ماجراهایی که در رابطه با زندگی و همینطور انسانها در ایالت آلاباما در شهری کوچک، به نام «می کومب» اتفاق میافتد و در طی زمان دو سال اسکات آنها را میآموزد، موضوع اصلی این کتاب است.
کشتن مرغ مینا
کتاب کشتن مرغ مینا به بررسی زندگی یک وکیل میانسال به نام آتیکاس فینچ میپردازد، که عهده دار وکالت مردی سیاه پوست میشود. این مرد سیاه پوست به اتهام به دختری تحت محاکمه قرار گرفته است. دختر فینچ روایتگر این داستان است. اسکات در قسمتهای آغازین کتاب قبل از وارد شدن به جلسات دادگاه، با طرز بیان کودکانه و دقیق به شرح ماجراهای زندگی خودش و خانوادهاش می پردازد. پدر اسکات علی رغم اینکه به شغل وکالت اشتغال دارد، اما پول کافی برای اداره زندگی خود را ندارد. در آن زمان وکلا از افراد دارای درآمد بالا محسوب نمیشدند. اسکات همراه با خانوادهاش در شهر کالیا روزگار میگذراند. اعضای خانواده اسکات، برادر بزرگتر او جم، پدرش و همینطور خدمتکار سیاهپوست آنان را شامل میشد. مادر اسکات نیز در گذشته فوت کرده بود. کتاب کشتن مرغ مینا نمایانگر تشخیص میان بدیها، خوبیها و انعکاس دهنده احساسات موجود در قلب انسانها میباشد. قهرمان اصلی داستان هرچند نا عدالتیهای زندگی را تجربه میکند، اما به درک خوبی از این ارزش ها دست پیدا کرده است.
کتاب کشتن مرغ مینا روایت نادیده گرفتن معصومیت، تعصبهای کورکورانه نژادی و قومی، وجود بی عدالتی، نابرابریهای به وجود آمده در این زمینه و قربانی شدن در برابر آن است. در اثر خواندن این کتاب، مخاطب با مفاهیمی مانند بدی، خوبی، قضاوت های ناعادلانه، تبعیض و نابرابری های نژادی، جنگ، صلح و نژاد پرستی، پیوسته سر و کار دارد. نقطه عطف کتاب، متهم دادگاه یعنی تام رابینسون و جلسههای برگزار شده دادگاه او میباشد. راوی داستان این بخش را به طور دقیق و با ذکر کوچکترین جزئیات در مورد احساسات، مکالمههای رد و بدل شده، رفتار و اعمالهای صورت گرفته را به تصویر کشیده است.
در کتاب کشتن مرغ مینا راوی داستان درسها و تجربههای مهم خود را که در طی زندگی به دست آورده است در اختیار مخاطب کتاب قرار میدهد. درس اول اسکات به نوعی به قضاوتهای ناعادلانه و نابرابر اشاره دارد. درس دوم که اشاره به عنوان کتاب نیز دارد، کشتن مرغ مینا است، که منظور نویسنده از این لفظ به افراد ناتوان، بیدفاع و ضعیف برمیگردد. در یکی از بخشهای کتاب آتیکاس، با قرار دادن یک تفنگ بادی در اختیار بچهها، اجازه تیراندازی به همه پرندگان، به جز مرغ مینا را میدهد. این استثنا قائل شدن به این دلیل است که مرغ مینا نه تنها از گیاهان به عنوان غذا استفاده نمی کند، بلکه باعث آسیب رساندن به چیزی هم نمیگردد. آواز خواندن، تنها کاری است که مرغ مینا انجام میدهد. درس سوم، ادامه دادن و تلاش کردن با وجود تمام بیعدالتی ها و نابرابریهاست که مفهوم درس چهارم به ناعدالتی های موجود در اجتماع اشاره دارد.
هارپر لی نویسنده کتاب کشتن مرغ مینا در سال 1926 در ایالت آلابامای کشور آمریکا متولد شد. پدر او دانش آموخته رشته حقوق و وکیل سرشناسی بود. هارپر لی نیز به تبعیت از پدرش تحصیلات خود در رشته حقوق را آغاز کرد. هارپر در سال 1960 اولین اثر خود به نام کشتن مرغ مینا را به چاپ رساند. پس از انتشار، این کتاب به سرعت مورد توجه واقع شد و باعث شهرت او در سراسر جهان شد. هارپر لی به واسطه این اثر ارزشمند مفتخر به کسب مدال ریاست جمهوری، به دلیل گسترش ادبیات و اشاعه آزادی شد. این نویسنده صاحب سبک آمریکایی به دلیل مبارزه با تبعیض نژادی و همچنین تاثیرگذاری رمان با ارزش خود، علاوه بر انجام سخنرانیهای فراوان در رابطه با این موضوع، انواع و اقسام جایزه ها را نیز کسب کرده است.
هارپر لی علاوه بر فعالیت در حیطهی نویسندگی، در زمینه موسیقی و جرمشناسی نیز فعالیتهایی را انجام داده است. همچنین او مقالههایی با عنوان «هنگامی که بچهها آمریکا را کشف کردند»، «کریسمس برای من» «و عشق به مفهومی دیگر» را در کشور آمریکا منتشر ساخته است. در سال 2007 خانم لی بر اثر سکته مغزی شنوایی و بینایی خود را از دست داد. با این وجود در سال 2015 با انتشار متنی خبر از انتشار رمان جدید خود داد .بر همین اساس دومین اثر او در سال 2015 با نام «برو و دیده بانی بگمار» انتشار یافت. این اثر را هارپر لی در سال 1950 نگارش کرده بود و به نوعی دنباله کتاب اول او به شمار میرود. این رمان نیز به مانند اثر قبلی خانم لی با استقبال قابل توجهی رو به رو شد. سرانجام در سال 2016 هارپر لی در 89 سالگی چشم از جهان فرو بست. کتاب کشتن مرغ نام، هارپر لی را در ادبیات جهان جاودانه نمود. این اثر در قرن بیستم در لیست پرفروش ترین کتابها قرار گرفت. همچنین در سال 2010 بر اساس تحقیقی که انجام گرفت، در زمره یکی از رمانهای تاثیرگذار در تاریخ قرار گرفت. به دلیل اهمیت ویژه این اثر، از آن برای تدریس در مدارس کشور آمریکا استفاده شود. رمان کشتن مرغ مینا علاوهبر ترجمه به زبانهای مختلف، در اقصی نقاط جهان مخاطبان فراوانی را به خود جذب نموده است. این کتاب یکی از آثار شاخص و برجسته تاریخ ادبیات کشور آمریکا محسوب می شود. همچنین از این کتاب، به عنوان یکی از آثار ادبی تاثیرگذار و مهم در سرتاسر جهان نام برده میشود.
کشتن مرغ مینا، اثر هارپر لی، ماجرای اتهامی بیمورد به جوانی سیاهپوست است که یک سفیدپوست وکالت او را در دادگاه به عهده میگیرد؛ و این در زمانی است که تبعیض نژادی در امریکا بیداد میکرد.
این اثر نخستینبار در 1960 منتشر شد و در سال 1961 جایزۀ پولیتزر را کسب کرد. از اولین سال انتشار تاکنون، میلیونها نسخه از این کتاب به فروش رفته و به بیش از چهل زبان دیگر ترجمه شده است.
براساس این رمان، در سال 1962، فیلمی به کارگردانی رابرت مالگین، و نقشآفرینی گریگوری پک ساخته شد که از شاهکارهای سینمایی محسوب میشود.
خرید کتاب کشتن مرغ مینا ارسال رایگان
بهترین کتاب
بیش از دو قرن از انتشار کتاب غرور و تعصب جین آستین نویسندهی زن انگلیسی میگذرد؛ اما با این همه همواره این کتاب در فهرست بهترین کتابهای داستانی جهان قرار داشته است. غرور و تعصب به عنوان محبوبترین اثر جین آستین و یکی از مشهورترین کتابهای تاریخ ادبیات جهان به شمار میرود. این اثر کلاسیک تا به حال به زبانهای مختلفی چاپ و منتشر شده است. بارها تجدید چاپ شده است. چندین و چند فیلم و سریال تلویزیونی از این کتاب ،در کشورهای مختلف، اقتباس شده است.
کتاب غرور و تعصب جزء صد اثر برتر جهان نیز شناخته شده است و به دفعات به آن لقب عاشقانهترین رمان کلاسیک انگلیسی را دادهاند. این کتابِ جذاب و خواندنی در ایران نیز طرفداران بسیاری دارد و تقریباً همیشه در فهرست پرفروشترین کتابها قرار گرفته است. به منظور آشنایی بیشتر شما با این کتاب، مقاله پیش رو سعی در معرفی آن دارد.
غرور و تعصب
جین آستین در سال 1775 در استیونتون، همپشر انگلستان به دنیا آمد. جین هفتمین فرزند خانواده بود. پدر او یک کشیش روستایی بود و پس از فوت او در سال 05 جین به همراه خانوادهی خود به مکانی در نزدیکی آلتون، همپشر نقلمکان کردند و در آنجا ماندگار شدند. خانواده برای او مهمترین داراییاش بود. شاید به همین دلیل بوده است که در کتابهای او نقش خانواده و زندگی خانوادگی بسیار پررنگ است. جین آستین در کودکی و نوجوانی بسیار کتاب میخواند، او نوشتن را از دوران نوجوانی آغاز کرد و از همان زمان به نوشتن داستان علاقهمند بود. نویسندهی کتاب غرور و تعصب درکتابهای خود از سبک زندگی مردم انگلستان در قرنهای هفدهم و هجدهم بسیار الهام گرفته است. او را بهعنوان نویسندهای صاحب سبک میشناسند که زندگی خانوادگی و اجتماعی را دستمایهی کتابهای خود قرار داده است.
جین آستین در طول عمرِ تقریباً کوتاه خود شش رمان نوشت. کتابهای او عبارتند از: عقل و احساس (11)، غرور و تعصب (13)، منسفیلد پارک (14)، اما (15)، نورثنگر آبی (15) و ترغیب (). دو کتاب آخر او پس از مرگش منتشر شدند. جین آستین در اوایل کتابهای خود را بدون نام منتشر میکرد و هیچکس نمیدانست که نویسندهی آنها کیست. کتابهای این نویسندهی انگلیسی سرشار از احساسات انسانی، طنز، دقت نظر و نگاه ظریف و هوشمندانه به رفتار انسانها است. جین آستین این نویسندهی مشهور انگلیسی همواره از پر خوانندهترین و پرفروشترین آثار ادبی جهان بودهاند و هرگز کهنه نشدهاند و چندین نسل است که کتابهای او را با علاقه میخوانند. جین آستین در طول زندگی چهل و یک سالهی خود هرگز ازدواج نکرد. او در سال 17 درگذشت. جین آستین قبل از مرگ در حال نوشتن کتابی به نام سندتین بود که ناتمام ماند، بخشهایی از این کتاب به صورت پراکنده در دست است.
کتابهای
کتاب غرور و تعصب در مورد خانوادهای به نام بنت است. شخصیت اصلی داستان الیزابت دختر دوم خانواده بنت است، او که دختری عاقل، متین و سرزنده است به همراه پدر و مادر و چهار خواهر دیگر خود زندگی میکند. دخترهای خانواده بنت هرکدام خصوصیتی دارند و از نظر اخلاقی با هم متفاوت هستند. الیزابت و جین از بقیه خواهران خود بزرگتر و البته عاقلتر و زیباتر بودند.
داستان با آمدن جوانی ثروتمند به نام چار بینگلی به همسایگی آنها آغاز میشود. خانم بنت بسیار امیدوار است و تلاش میکند تا او با دختر بزرگش جین ازدواج کند. جین پس از یک مهمانی که آقای بینگلی به همراه دوست ثروتمند و مغرورش دارسی هم در آن شرکت کرده دلبستهی بینگلی میشود، اما الیزابت که دختری است که طرز رفتار آدمها بسیار برایش اهمیت دارد از همان ابتدا به خاطر غرورِ آقای دارسی از او متنفر میشود. به تدریج و با پیشروی داستان ماجراهایی شکل میگیرد و الیزابت و دارسی را سر راه هم قرار میدهد. با اینکه این دو اختلافات بسیار زیادی از نظر فرهنگی، خانوادگی و اخلاقی با هم دارند، اما بهتدریج با خصوصیات رفتاری همدیگر به خوبی آشنا میشوند و همین مسئله باعث میشود تا نظرشان نسبت به یکدیگر تغییر کند و به هم علاقهمند شوند، اما با وقوع اتفاقاتی در پیرامونشان داستان پیچیدهتر میشود.
جین آستین است. اکثر منتقدان غرور و تعصب را بهترین اثر جین آستین میدانند. داستان این کتاب نیز همچون دیگر کتابهای جین آستین حول محور خانواده، تربیت، اخلاق، آداب معاشرت، آموزش و پرورش و ازدواج در انگلستان قرن هجدهم میگذرد. جین آستین را میتوان راوی زندگی دانست، این مسئله با توجه به کتابهایش بسیار مشهود است. او زندگی را با تمام خوبیها و بدیهایش به تصویر میکشد و از مسائل پیرامون خود برای خلق شخصیتها و نشان دادن وضعیت جامعه و نوع تفکر در عصر خود به خوبی بهره برده است.
کتاب غرور و تعصب دومین کتاب
نویسنده در این کتاب سعی کرده است تا شخصیتها به خوبی پرداخت شوند و البته در این امر بسیار موفق بوده است. شخصیت اصلی کتاب غرور و تعصب یعنی الیزابت بنت یکی از جذابترین شخصیتها و قهرمانان داستانی محسوب میشود. نثر کتاب بسیار ساده و روان و البته پر احساس است و خواننده را با خود همراه میکند.
خلق ماجراهای مختلفی که برای شخصیتهای داستان اتفاق میافتند، جذابیت و کشش داستان را دو چندان میکنند. گفتگوهای الیزابت و دارسی بر سر مسائل اجتماعی، خانوادگی و اخلاقی همگی نشان از نگاه موشکافانهی جین آستین نسبت به دنیای اطرافش دارد. شاید بتوان گفت به همین دلیل است که کتاب غرور و تعصب نه تنها در زمان خود بلکه تا به امروز همیشه جزء کتابهای محبوب و پرفروش بوده است.
انتشارات علمی و فرهنگی و ترجمهی رضا رضایی توسط نشر نی اشاره کرد.
کتاب غرور و تعصب تا به حال توسط مترجمهای مختلفی به فارسی ترجمه شده است.
از ترجمههای فارسی که از کتاب غرور و تعصب در بازار کتاب موجود است میتوان ترجمههای عبدالحسین صبور منتشر شده توسط نشر شبگیر، شهره حسین نژاد توسط نشر نگارستان کتاب، ترجمهی اعظم ضامن پور توسط نشر نیک فرجام را نام برد.
اما از معتبرترین و پرفروشترین ترجمههای کتاب غرور و تعصب میتوان به ترجمهی شمس الملوک مصاحب منتشر شده توسط
نسخههای الکترونیکی و صوتی بسیاری نیز از این کتاب در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
خرید کتاب غرور و تعصب ارسال رایگان کتاب وب
بهترین کتاب
کتاب موزه معصومیت اورهان پاموک در سال 2006 موفق به کسب جایزه نوبل شد و تنها نویسنده ترک تباریست که به این مهم دست یافته است. داستان کتاب در بهاری زیبا در سال 1975 و در شهر استانبول به وقوع میپیوندد. رمان موزه معصومیت ضمن بررسی تاریخ فرهنگی شهر استانبول، به عمق نوع زندگی برای گسترش مدرنیته در این شهر و همچنین بررسی وابستگیهای عاشقانه میپردازد. این رمان در خلال روایت یک داستان عاشقانه به بررسی و شرح رسم و رسومات دست و پا گیر موجود در اجتماع کشور ترکیه میپردازد. از کتاب موزه معصومیت به عنوان یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر نام برده میشود.
موزه معصومیت
داستان کتاب موزه معصومیت، روایت عاشقانهای در شهر زیبای استانبول است که در بهاری زیبا رخ میدهد. کمال و سیبل فرزندان خانوادههای ثروتمند و مرفه استانبول هستند که قرار است با یکدیگر ازدواج کنند. قبل از انجام مراسم ازدواج، کمال با یک دختر زیبا از طبقه پایین اجتماع آشنا میشود. نام این دختر فقیر و زیبا فسون است، که در ادامه مشخص میشود نسبت خویشاوندی خیلی دوری با کمال دارد. با آشنایی و ایجاد رابطه عاشقانه میان کمال و فسون، شکاف و فاصلهای عمیق بین او و سیبل ایجاد میگردد. همچنین این فاصله زندگی مرفه و به سبک غربی کمال را در بر میگیرد. این شکاف تا جایی پیش میرود که دیگر کمال عظمت و زرق و برق بناها، باشگاههای شبانه، مهمانیها و رستورانهای شیک، دیگر به چشم او نمیآید. به علت گسترش این شکاف فکری در کمال، سبب ایجاد جرقه برهم زدن نامزدی خود با سیبل میشود، اما برای عملی کردن این تصمیم کار از کار گذشته است.
تحلیل و بررسی کتاب موزه معصومیت
در کتاب موزه معصومیت علاوه بر تجلی عشق، خوشبختی، خانواده، جذاب بودن و پیوند دوستی به وضوح دیده میشود. بیان نویسنده به قدری جذاب است که مخاطب علاوه بر این که غرق در دنیای کتاب میشود، دوست ندارد از این دنیا به بیرون برود. رمان عاشقانه در قسمتهای بالای شهر استانبول مانند محلهی بی اوغلی، حربیه، نقسیم و چوکورکوما روایت میشود. نویسنده در این کتاب میکوشد واقعیت آداب، سنتهای سخت و دست و پاگیر مردم ترکیه و اهمیت این رسوم را در نوع زندگی جامعه ترکیه به تصویر بکشد. اجتماعی که در حال پوست انداختن میان فرهنگ سنتی و یک جامعه غربی قرار گرفته است. این رمان در دل خود قسمتهایی گفته نشده از شهر استانبول را در فاصله میان سال های 1950 تا 2000 قرار داده است.
اورهان پاموک در شهر استانبول به تحصیل در رشته معماری مشغول شد. برای عقب انداختن خدمت سربازی، در دانشگاه استانبول در یک دوره رومهنگاری شرکت کرد. و در ادامه از تحصیل در رشته معماری صرفنظر نمود. هرچند خانواده او با رها کردن تحصیل مخالف بودند، اما پدرش همواره از او حمایت به عمل میآورد. نویسنده برجسته کشور ترکیه، از طرف دولت ترکیه در سال 1998 لقب با اعتبار هنرمند کشور را به او اعطا کردند اما اورهان از پذیرفتن آن خودداری نمود. وقتی در این مورد از او سوال شد در جواب گفت: با پذیرفتن این لقب در چشم کسانی که برایم مهم بودند دیگر نمیتوانستم هرگز نگاه کنم. اورهان از اواسط دهه 1970 شروع به نویسندگی کرد. بیست سال پس از آن، یعنی در سال 1990 محبوبیت و موفقیت خود را کسب نمود. پس از این زمان در تاریخ کشورش تبدیل به نویسندهای مشهور و پرفروش شد. در بیرون از ترکیه، این نویسنده را به سبب نگارش رمانهای برف و نام من سرخ، میشناسند.
نویسنده کتاب موزه معصومیت در سال 1952 در شهر استانبول و در خانواده مرفه به دنیا آمد.
اورهان پاموک در اثر ارزنده خود به نام برف، برای نخستین بار موضوعات ی را مبنای خلق رمان خود قرار داده است. یکی از راههای درک کردن دنیای پاموک، آشنایی نسبی با شهر محل تولد او یعنی، استانبول میباشد. در اثر جذاب موزه معصومیت، تصویری کمیاب و مثال زدنی از زندگی در استانبول با خلق داستانی فوقالعاده و بیان جذاب و تاثیرگذار نشان میدهد. از نظر اورهان پاموک دو نمونه از داستانهای مهم، تاثیرگذار و بنیادی فرهنگ اسلامی و اروپا حکایت رستم و سهراب از آثار فاخر فردوسی و همینطور اثر سوفوکل به نام ادیپ محسوب میگردد. در خلق رمان زنی با موهای قرمز، او از این موضوع الهام و تاثیر گرفته است. اورهان پاموک اولین رمان خود را که موضوع آن خانوادهای پرجمعیت، ثروتمند و مرفه بود، آقای جودت و پسران نام نهاد، و در سال 1982 به چاپ رسانید. به واسطه نگارش این کتاب جوایزی همچون کتاب سال و جایزه ملی ارهان کمال به او اختصاص داده شد. این نویسنده شهیر ترک، پس از انتشار اثر قلعه سفید در دانشگاه کلمبیا به جایگاه تدریس ادبیات داستانی دست یافت، و به همراه خانواده خود عازم نیویورک شد. در سال 1998 با انتشار داستان نام من سرخ، اوج شهرت و محبوبیت را برای خود به ارمغان آورد و موفق به کسب جوایز ادبی مختلف در کشورهای زیادی شد. اولین و آخرین اثر ی خود را به نام برف، در سال 2002 منتشر ساخت. در سال 2004 نیویورک تایمز این اثر را به عنوان یکی از رمانهای برتر دنیا به حساب آورد. نویسنده کتاب موزه معصومیت، در سال 2003 اثری به نام استانبول را به رشته تحریر درآورد. اورهان پاموک در سال 2006 به اوج افتخارات ادبی خود دست یافت. در این سال آکادمی سوئدی نوبل، جایزه ارزشمند و مهم نوبل ادبیات را به او اهدا نمود. از آثار ارزشمند و با اهمیت نویسنده تاثیرگذار ترکیه، میتوان به کتاب سیاه، چمدان پدرم، خانه خاموش، آقای جودت و پسران اشاره کرد.
نویسنده کتاب موزه معصومیت، با نوشتن رمان نام من سرخ، موفق به کسب جایزه ایمپک دوبلین شد. این رمان به بررسی علل تنشها و اختلافهای بین شرق و غرب و از نقطه نظرهای متفاوت وارد میشود.
خرید کتاب موزه معصومیت با ارسال رایگان
بهترین کتاب
یکی از بهترین رمانها که در سال 2011 رتبه یک را در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز به خود اختصاص داد کتاب سیزده دلیل برای اینکه
سیزده دلیل برای اینکه
کتاب سیزده دلیل برای اینکه در سال 2007 منتشر شد و توانست مخاطبان بسیار زیادی را در سراسر دنیا مجذوب خود کند. کتاب سیزده دلیل برای اینکه، جی اشر توانست رکورد دار فروش هشت میلیون دلاری باشد و به بیش از 40 زبان زنده دنیا ترجمه شد. در کتاب سیزده دلیل برای اینکه دغدغههای یک نوجوان آمریکایی به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده است و این دغدغهها و دلنگرانی ها باعث میشود که هانا بیکر دختر نوجوان و شخصیت اصلی رمان جی اشر دست به خودکشی بزند. هانا قبل از خودکشی بر روی چندین نوار با ضبط صدایش دلایل خودکشی خود را بیان میکند و توضیح میدهد که چه افرادی و به چه دلیل در خودکشی او تأثیر داشتهاند و ترتیبی میدهد تا این نوارها بعد از خودکشی هانا به دست این افراد برسد. قلم نویسنده کتاب سیزده دلیل برای اینکه آنچنان تاثیر گذار بوده که ارتباطی قوی با خواننده برقرار میکند و سبب میشود خواننده تمامی رفتار خود را در مقابل دیگران بازنگری کند تا مبادا باعث ناراحتی و دلخوری کسی شده باشد. زیرا همین برخورد نامناسب شخصیتهای رمان جی اشر سبب شده تا هانا این نوجوان دست به خودکشی زده و به زندگی خود خاتمه ببخشد.کتاب سیزده دلیل برای اینکه توانسته به بهترین شکل ممکن هدف و مقصود نویسنده از نگارش این رمان مهیج را بیان کرده و خواننده را پس از مطالعه آن به تفکر وادار کند و سبب شود به راحتی از این موضوع مهم عبور نکرده و برای مدتی ذهن خواننده را به خود مشغول کند .
سیزده دلیل برای اینکه
کتاب سیزده دلیل برای اینکه از زبان کلی جنسن یکی از همکلاسیها و دوستان هانا روایت شده است. بنا بر گفتههای هانا در نوارهایش کلی همیشه با هانا برخوردی مناسب داشته و با او مهربان بوده است و سزاوار نبوده که در لیست مسببین مرگ هانا قرار داشته باشد. در این نوارها کلی تنها کسی است که به طور مستقیم به خاطر مرگ هانا سرزنش نشده است. کلی اولین نفری است که نوارها را دریافت کرده و مسئول رساندن نوارهای هانا به دیگر شخصیتهای داستان میباشد. هانا در اولین نوار خود جاستین فولی را یکی از مهمترین انگیزههای خود برای خودکشی معرفی کرده و فولی را به دلیل پخش شایعاتی درباره هرزه بودن خود سرزنش میکند. الکس استندال موضوع بحث در دومبن نوار هانا بوده و به شایعات فولی در دبیرستان در مورد هانا دامن زده و سبب دلخوری و ناراحتی هانا شده است. هانا در سومین نوار ضبط شده خود جسیکا دیویس را که تمامی شایعات در خصوص هانا را باور کرده سرزنش میکند و
در تمامی این رمان نوارهای ضبط شده به دست افرادی که به نوعی از نظر هانا در خودکشی او دخیل بودهاند رسیده و واکنشهای آنها نسبت به خودکشی هانا توصیف میشود. در این قسمت خلاصه کتاب سیزده دلیل برای اینکه را برایتان بازگو کردیم.
خوانندگان کتاب سیزده دلیل برای اینکه پس از خواندن این رمان دیدگاههای متفاوتی در خصوص آن داشتهاند گروهی رمان را بسیار جذاب دانسته و عقیده دارند که نویسنده آن به خوبی توانسته دغدغههای یک نوجوان را به بهترین شکل ممکن توصیف کند دغدغهها و مسائلی که شاید برای بسیاری از افراد موضوع مهم و قابل اهمیتی نباشد ولی در عین حال میتواند سبب خودکشی نوجوانی نیز باشد. عدهای دیگر تماشای سریال سیزده دلیل برای اینکه را توصیه کرده و آن را بسیار جذاب تر از رمان سیزده دلیل برای اینکه دانستهاند و اعتقاد دارند که با تماشای این مجموعه میتوان به راحتی شخصیتها را شناخت و درک مفاهیم و دیالوگها از طریق تماشای آن مجموعه بسیار سادهتر میباشد. و اما دستهای دیگر این باور را دارند که مسئله خودکشی در این رمان امری بسیار عادی جلوه داده شده و به نوعی سبب ترویج و تشویق افراد به خودکشی میباشد. ولی بهترین نکتهای که میتوان از خواندن این رمان بسیار جذاب آموخت این است که رفتار و حرکات غلط ما هر چند کوچک و بی اهمیت چطور میتوانند بر روی افراد تاثیرات متفاوتی داشته باشند و سبب گرفتن تصمیمات مخرب و نابوده کننده برای آنها شده و یا برعکس این ماجرا توجه به افراد و شخصیت هایی که اطراف ما وجود دارند میتواند مسیر زندگی آنها را به بهترین سمت ممکن سوق داده و سرنوشتی متفاوت را برایشان رقم زند.
خرید کتاب
سیزده دلیل برای اینکه
باارسال رایگان
ازکتاب وب
بهترین کتاب
کتاب حرمسرای قذافی
در کتاب حرمسرای قذافی شاهد تجسم یک ظلم حقیقی به فجیع ترین حالت از دژخیم طرابلس نسبت به دختران بی گناه هستیم.
آیا تاکنون از خواندن کتابی احساس خشم وجودتان را پر کرده است؟
آیا شده که از مطالعه بخشی از تاریخ یک کشور آنقدر ناراحت شوید که آرزو کنید کاش می توانستید بر زمین و زمان فریاد برآورید؟
سخن از احساس تحقیر بی گناهان، از لمس درد است. گفتگو از بی عدالتی و اوج ستم یک حاکم، از ظلم فروخورده در گلوی جمعی دردمند در کوخ کاخ نمای یک سلطان است. از روایتی شگفت انگیز و باورنکردنی.
امروز قصد داریم به معرفی کتابی بپردازیم که اگر تاکنون آن را نخوانده اید، دیگر وقت را تلف نکنید. کتابی که حقیقت را در جامه زشت و عریان ظلم بیان می دارد. کتاب حرمسرای قذافی.
حرمسرای قذافی
را نوشت:آنیک کوژان (Annic ckjean) خبرنگار و رومه نگار جنگ در سال 1957 میلادی در شهر مهم بندری فرانسه، یعنی برست (Brest) بدنیا آمد. شهری زیبا واقع در شبه جزیره بریتانی در شمال ساحل غربی فرانسه.
آنیک کوژان خبرنگار مجله لوموند فرانسه در گذر سالهای پس از انقلاب لیبی، بنا به مأموریت از طرف این مجله معروف سفری به این کشور داشت. سالهایی که مصادف با بهار عربی یا بیداری اسلامی بود. زمانی که دیگر معمر قذافی یا قائد اعظم لیبی با فلاکت تمام زهر تلخ مرگ را به بدترین حالت نوشیده و به درک واصل شده بود. آنیک کوژان با شنیدن واقعیت دهشتناک و تأسف بار سرنوشت ن و چگونگی رهبری این کشور، اقدام به چاپ مقاله ای بدون نام بردن از شخص خاصی کرد. اطلاعات او از طریق تحقیقات و مصاحبه با ن زخم خورده از معمر قذافی تکمیل گردید. بعد از استقبال عمومی جامعه از این مقاله، آنگاه نگارش کتاب حرمسرای قذافی را آغاز کرد. آنیک کوژان موفق به دریافت جایزه بزرگ باشگاه بین المللی مطبوعات شد.
خبرنگار فرانسوی برای تحقیق در زمینه نقش ن در انقلاب لیبی، راهی طرابلس شد.
کتاب حرمسرای قذافی به قلم
همچنین این نویسنده توانست جایزه آلبرلوند را پیش از نوشتن کتاب حرمسرای قذافی، در سال 2010 میلادی جهت نگارش کتاب عرصه ها از آن خود کند.
کتاب حرمسرای قذافی توسط بیژن اشتری برای نخستین بار در 364 صفحه ترجمه گردید. آنگاه نشر ثالث آن را در سال 1397 منتشر و روانه بازار نمود. کتاب مذکور قریب به یازده بار تجدید چاپ شد و در آخرین نمایشگاه کتاب تهران به عنوان یکی از پرفروش ترین کتابهای نمایشگاه شناخته شد.
کتاب حرمسرای قذافی بطور کلی از دو بخش تشکیل می شود.
قسمت اول کتاب حرمسرای قذافی بر سرگذشت دختری جوان و زیبا و از زبان خود او روایت می گردد.
ثریا دختری پانزده ساله که برای خوش آمد گویی و دادن گل به قائد اعظم، در مدرسه محل تحصیلش انتخاب شد. او هرگز تصور نمی کرد که در پس پرده این خوش آمد گویی، سایه چه تقدیر شومی انتظار او را می کشد.
معمر قذافی گل را از دخترک معصوم گرفت و دستی بر شانه و سر دخترک کشید. این علائم منحوس برای ( آمازون ها) یعنی محافظان ویژه و مؤنث قذافی کافی بود که مدت پنج سال سرنوشت پر رنج و درد این دختر را در باب العزیزیه رقم بزنند. زیر زمین دژ بسیار مستحکم و پر جلال و جبروت قذافی در حومه جنوبی شهر طرابلس، پایتخت لیبی.
آنیک کوژان گردید و قذافی که در همه جا نقش دارد. همچنین مبروکه، زنی درشت اندام و ستمگر که در همه حال فرمان صادر می کند. اما نقش فرمانبری و اطاعت پرستش گونه از معمر قذافی را بر عهده دارد. مبروکه دارای شخصیتی اسرار آمیز است که به صورت آشکار یا سایه وار در تمامی کتاب حضوری شاخص دارد. با مطالعه کتاب حرمسرای قذافی به شخصیت مریض و روانی یک سلطان که ظالمانه به مدت 42 سال بر مردم کشورش فریبکارانه حکومت کرد، پی می بریم. نویسنده در کتاب حرمسرای قذافی از سوءاستفاده قذافی از صدها دختر لیبیایی، افریقایی و حتی اروپایی سخن می گوید. انتقالی بی رحمانه به باب العزیزیه قذافی تنها به گناه .
در بخش نخستین کتاب حرمسرای قذافی شاهد روایت رنج آور و دردناک ثریای پانزده ساله هستیم. ضرب و شتم، تحقیر، اعمال انواع خشونت ها و بارها و بارها جنسی و سوءاستفاده روحی توسط بابا معمر هیولا نسبت به دختر جوان.
بخش دوم کتاب حرمسرای قذافی نیز نقلی حاکی از انحرافات شدید قذافی ملعون و جنسی نسبت به صدها قربانی دیگر مانند خدیجه و لیلا و . دارد.
در کتاب حرمسرای قذافی به گفته نویسنده، این بیمار روانی طعمه های خود را از زیباترین دختران انتخاب می نمود. آنان را از داخل دانشگاهها، آرایشگاه ها، خصوصاً هتل ها و تالارهای عروسی به توسط گارد ویژه مؤنث خود انتخاب می نمود. این حاکم منحرف جنسی حتی اکیپی را برای گرفتن عکس و فیلم از دختران زیبا رو در زندانها مأمور کرده بود. هیچ زن و دختری از دست او و دیگر مأموران ستمگرش در امان نبودند.
در کتاب حرمسرای قذافی از سه شخصیت اصلی یعنی ثریا، قذافی و مبروکه سخن گفته می شود. ثریا به عنوان نخستین زن شجاع که حاضر به مصاحبه با
قذافی سرانجام در 28 مهر ماه سال 1390 شمسی در شهر زادگاهش یعنی سرت، توسط نیروهای انقلابی دستگیر شد. گفته ها حاکی از آن است که پس از تصرف شهر سرت، قذافی اقدام به فرار نمود. در این بین چند تن از محافظان شخصی و فرمانده ارتش نیز او را همراهی می کردند. قذافی و همراهان در حین فرار توسط نیروهای ناتو مورد حمله قرار گرفتند و در یک کانال فاضلاب پنهان شدند. قائد اعظم پس از بیرون آمدن از سوراخ، در حالی که از ناحیه پا و کمر زخمی بود، خود را تسلیم نیروهای انقلابی و شورشی نمود. کمی بعد هم توسط نیروهای انقلابی کشته شد. قذافی به صورت آشکار سالها خود را مدافع حقوق ن دانست، اما در خفا غارتگر انسانی ترین حق ن بود. پایان ظلم عاقبتی جز نابودی برای ظالم در بر ندارد. کاش انسانها از دیدن عاقبت ستمگران، عبرت گرفته و تجربه کسب کنند. پیش از آنکه تقدیرشان عبرتی برای دیگران شود.
سخن آخر:
ثروت، مال و منال، جاه و مقام، منصب و پست لالایی دلنشین به ظاهر معصومانه ای برای خواب غفلت است.
باز هم تکراری بر ستم را با مطالعه کتاب حرمسرای قذافی شاهدیم که سرانجام آه مظلومان در بند، روزی بر سر ظالمان ستمگر آوار خواهد شد. ولی صد افسوس که بر حدیث ظلم هرگز پایانی متصور نیست. روزی دیگر و در سرزمینی دورتر.
هشداری آگاهی بخش درباره هزینههای شخصیای که مردم در ذیل نظام توتالیتر متحمل میشوند. آنیک کوژان نظام وحشتناکی را شرح میدهد که در آن ن جوان به ی نیازهای حیوانی قائد اعظم وادار میشدند.
آدم ربایی، ، تحقیر و خشونت، این سرنوشت انبوهی از نی بود که به چنگ معمر قذافی، حاکم مستبد لیبی، افتادند.
غرب مسحور ن آمازونی قذافی بود. غربیها خبر نداشتند که در پشت دیوارهای قصر قذافی چه خشونت وحشتناکی علیه ن در جریان است. این کتاب بیشک یک دستائرد بزرگ ژورنالیستی است.
کتاب از سواستفادههای جنسی گسترده قذافی طب بیش از چهار دهه حکمرانیاش پرده برداشته است. کوژان صفحه به صفحه اسامی و چهرههای تازهای را معرفی میکند و به قربانیان قذافی صدایی برای گفتن میدهد.
خرید کتاب
حرمسرای قذافی با
ارسال رایگان
بهترین کتاب
مزایای منزوی بودن
و نثر گیرا و پرطرفدار آن چه میدانید؟
همهی ما میدانیم رمانهای عاشقانه از آن دسته کتاب داستانهای محبوب و پرطرفداری هستند که با نثرهای گیرا و جذاب خود، حس عاشقانه و عاطفی را در درون هر خوانندهای بیدار میکند. چه خانم باشید با یک طبیعت احساسی و لطیف و چه آقا، بدون شک رمانهای زیبا و عاشقانه شما را به وجد میآورد. زیرا این نوع کتابها با سبکهای عاشقانه بهراحتی میتواند وجود ما را با افسانهای خاص عجین کرده و ما را به آرمان شهری رؤیایی و دست نیافتنی هدایت کند. کاری که کمتر نوشتهای میتواند بکند. قطعاً به همین دلیل است که رمانهای عاشقانه در زمرهی دومین کتابهای محبوب و پرطرفدار جهان قرار گرفته است. اگر شما هم از آن دسته خوانندگانی هستید که هم کتاب را یکی از صادقترین و بیریاترین دوست بشر میدانید و هم معتقد هستید که باید بهترین و مفیدترین رمانهای عاشقانه را مطالعه کرد، خواندن کتاب مزایای منزوی بودن با آن همه محبوبیت جهانی که دارد خالی از لطف نیست.
کتاب مزایای منزوی بودن استیون چباسکی میباشد به دلیل جذابیت و گرایی فوقالعادهای که دارد تا مدتهای طولانی در فهرست 10 کتاب محبوب و پرفروش دنیا قرار گرفته بود. به گفتهی بسیاری از منتقدان، کتاب مزایای منزوی بودن به دلیل اقتباس از فیلم سینمایی که با همان نام در سال 2012 توسط یک نویسنده و کارگردان معروف آمریکا ساخته شد، تا مدتهای مدیدی در صدر فروش بود.
کتاب مزایای منزوی بودن که از نظر بسیاری از منتقدان یک اثر جوانپسند، جذاب و در عین حال خاص و منحصربهفرد میباشد یکی از رمانهای عاشقانهای که در زیر لایههای عاطفی و احساسیاش، خواننده را با یک داستان تلخ و باورنکردنی روبهرو ساخته و او را متحیر میسازد. بهواقع این کتاب نگاهی احساسی و در عین حال هوشمندانه را به دورهای از زندگی انسانها که خاطرات خاص خود را دارد میاندازد. میتوان گفت نویسندهی کتاب مزایای منزوی بودن، تمامی محتویات آن را از لابهلای دید یک شخص دیگر به مخاطب خود یادآوری میکند. در ادامه با ما همراه باشید تا با جزئیات بیشتری دربارهی این کتاب محبوب و دوستداشتنی بپردازیم.
استیون چباسکی دربارهی ریز و درشت زندگی یک پسر جوان به نام چارلی است که اولین سال تحصیلیاش را یکی از در دبیرستانهای شهرش آغاز کرده است. استیون در کتاب خود، مسائل جسمی و روحی چارلی را در ارتباط با دنیای پیرامونش مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
استیون چابسکی یکی از فیلمنامهنویسان، کارگردانان و رماننویسهای معروف ایالات متحده آمریکا است که متولد 25 ژانویه 1970 است. این شخص با وجود آنکه کارگردانی فیلمهای معروف هالیوودی را بر عهده داشته و حتی به نویسندگی مجموعهی تلویزیونی به نام جریکو نیز پرداخته است اما بیشترین دلیل محبوبیتش به خاطر نویسندگی کتاب پرفروش مزایای منزوی بودن است.
ماجرای رمان مزایای منزوی بودن
همانطور که از محتویات کتاب مزایای منزوی بودن استیون چابسکی پیدا است این رمان، در قالب نامههای مختلفی از طرف چارلی که یک شخص کاملاً درونگرا نوشته شده است. جریان از این قرار است که چارلی برای یکی از دوستهایش نامههای متعددی مینویسند که در هر یک از آنها خصوصیترین ماجراهای زندگیاش و کسانی که با او در ارتباط هستند را شرح میدهد. همچنین چارلی دربارهی تمامی روزهایی را که پشت سر گذاشته و احساسات و عواطفش تحت تأثیر قرار داده برای دوستش مینویسد. نوشتههای چارلی برای دوستش در کتاب مزایای منزوی بودن مینویسد تماماً نوعی تراپی است و تنها راه چارهای ست که او را از دست افکار آزاردهنده نجات میدهد.
استیون چابسکی در تمامی زوایای این کتاب، قسمتهایی از فرهنگ عامهی کشور ایالات متحده آمریکا را به تصویر کشیده و مخاطب را با آن فضای آن آشنا میکند. بهواقع عادات، آداب و رسوم، مسائل فرهنگی و اجتماعی از جمله مواردی است که در این کتاب از دید یک نوجوان دبیرستانی به آن پرداخته میشود. میتوان گفت رمان مزایای منزوی بودن یک نسخهی مدرن و امروزی از کتاب ناطور دشت است که در آن نوجوان 15 ساله در هنگام ارتباط برقرار کردن با اطرافیان خود دچار یک سری مشکلات روحی و احساسی میشود. از دیگر ویژگیهای برجستهی کتاب مزایای منزوی بودن که یقیناً برایتان جالب و خوشایند است لحن طنزآمیز، تأثیرگذار و بهیادماندنی است که در جایجای محتویات آن به چشم میخورد. دقت و ظرافت کمنظیری که بر جو این رمان حاکم است مخاطب را به وجد میآورد تا زمانهای طولانی را به خواندن آن اختصاص دهد. به جرأت میتوان گفت این کتاب یکی از برترین رمانهای عاشقانه است که سهم عظیمی در عرصه ادبیات جهانی بر عهده دارد.
دوست من: ما بنا به دلایل زیادی چیزی هستیم که هستیم و شاید هیچوقت بیشتر اونا رو ندونیم، ولی حتی اگه ما قدرت انتخاب اینو نداشته باشیم که از کجا اومدیم، باز میتونیم انتخاب کنیم که به کجا بریم. میتونیم باز کارهایی بکنیم و حتی سعی کنیم احساسی خوبی بهشون داشته باشیم. ما عشقی رو قبول میکنیم که فکر میکنیم لیاقتش رو داریم.» همون جا ساکت وایسادم. بیل به شونهم زد و یه کتاب جدید برای خوندن بهم داد. بهم گفت همهچی درست میشه.
خرید کتاب مزایای منزوی بودن ارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب رویای نیمه شب
اشاره خاص به معجزه امام زمان (عج) در کتاب رویای نیمه شب، به زیبایی و جذابیت مطالب کتاب دوچندان میافزاید.
آیا تاکنون داستانهای مذهبی مطالعه کردهاید؟
تجسم کنید یک داستان دینی که مضمونی عاشقانه دارد و تم عشق در آن نقش اصلی را ایفاء مینماید.
بله امروز روی سخن از داستانی این چنین است. قصد داریم رمانی را معرفی کنیم که توسط یک نفر به نگارش درآمده است. حجت الاسلامی که بر اساس دین مقدس اسلام، عشق پاک را حرام نمیداند و خط بطلان بر آن نمیکشد. حجت الاسلام مظفر سالاری نویسنده کتاب رویای نیمه شب.
رویای نیمه شب
نویسنده معروف کتاب رویای نیمه شب، در سال 1341 در بخشی از سرزمین ایران یعنی یزد پا به عرصه زندگی نهاد. یزدی که صفت بارز مردمان سختکوش آن، دینداری و خداباوری است. حجت الاسلام مظفر سالاری تحصیل کرده حوزه علمیه قم میباشد.
نویسنده کتاب رویای نیمه شب در تمامی مدت زندگیاش همواره در الفتی ناگسستنی با کتاب و کتابخوانی به سر برده است. حجت الاسلام مظفر سالاری در سال 1367 با شرکت در کلاسهای ادبی و هنری تبلیغات، مدیریت اداره کتابخانه ادبی آنجا را بر عهده گرفت. همانطور که میدانیم مجله سلام بچهها، یکی از نشریات مؤثر و مهم انقلاب در بخش ادبیات کشور است. سالاری در سال 71 به سمت مسئول داستان، شروع به همکاری با این نشریه نمود. ایشان که نگارش داستان را جزء وظایف الهی برای خود منظور میدارد، کمی بعدتر با مجله پوپک همکاری خود را آغاز کرد. در تمامی این مدت به نوشتن داستان، فیلمنامه، نمایشهای داستانی برای کودکان پرداخت. حتی مقالات زیادی هم نوشت و شاگردان بسیاری را آموزش داد.
در سه سال پیاپی در جشنوارههای مطبوعات کانون در رابطه با نقد برگزیده شناخته شد. همچنین بارها کتابها و داستانهای او در جشنوارههای گوناگون منتخب و مورد تقدیر واقع شد. حجت الاسلام سالاری اولین جلد از مجموعه پنج جلدی داستاننویسی قدم به قدم را با نام گشایش داستان را در سال 1383 به چاپ رساند.
از دیگر مسئولیتهای ایشان معاونت فرهنگ و هنری تبلیغات و مسئولیت سردبیری فصلنامه آفرینه میباشد.
کتاب رویای نیمه شب در ابتدا به نام نیمه شبی در حلّه، توسط انتشارات بوستان کتاب قم در سال 1382 منتشر شد. این کتاب چندین مرتبه تجدید چاپ شده است. کتاب مذکور به عنوان رمان برگزیده ششمین دوره کتاب سال ولایت انتخاب شد. نامزد کتاب سال جمهوری اسلامی، همچنین کتاب سال مجله سلام بچهها و پوپک شناخته شد.
بنا بر اعتقاد نویسنده با توجه به اینکه زبان کتاب کمی رو به کهنگی داشت، تصمیم جدیدی در مورد آن اتخاذ گردید.
این بار پس از قریب به پانزده سال، کتاب به صورت کامل بازنویسی و مشکل کهنگی زبان نیز در آن برطرف گردید. سرانجام نیمه شبی در حله با نام جدید کتاب رویای نیمه شب توسط انتشارات کتابستان معرفت در سال 1395 به چاپ رسید. کتاب رویای نیمه شب در 278 صفحه منتشر شد. ولی این بار موفقیت این نوشتار عاشقانه مذهبی به حدی بود که در سال 1397 به چاپ هشتاد خود نیز رسید.
ماجرای کتاب در قرون اولیه هجری و در شهر حلّه عراق آغاز میشود. حلّه زمانی به عنوان یکی از مراکز حوزه علمیه شیعه محسوب میشد. همچنین محل ولادت مجتهدان بسیاری نیز به حساب میآمد. کتاب رویای نیمه شب حکایتی عاشقانه اما مذهبی را روایت میکند. داستان از عشق جوانی نیک سیرت و پاک که سنی مسلک است، به نام هاشم سخن میراند. هاشم علی رغم مذهب تسنن عاشق دختری به نام ریحانه که شیعه است، میشود.
هاشم نوه زرگر و تاجر معروف جواهرات ابونعیم است. ریحانه نیز دختر ابوراجح حمامی از شیعیان دانا و ارادتمندان حقیقی اهل بیت به حساب میآید. در خلال داستان به عشق دو جوان به یکدیگر پی خواهیم برد. اما نکته حائز اهمیت در این است که پسر جوان علی رغم عشق راستین به ریحانه، به خاطر اختلاف در مذهب، قدرت خواستگاری از دختر را نمییابد. زیرا مطمئن است که با وجود اختلاف در مذهب هرگز نباید امید به وصل و ازدواج با ریحانه را داشته باشد. داستان با فراز و فرودهای زیادی همراه می شود. حوادث تلخ و شیرین بسیاری در قصه دلدادگی دو جوان عاشق دیده میشود. البته علاوه بر جذابیت موضوع که سخن از عشق است، قدرت قلم زیبای نویسنده نیز در جذابیت هر چه تمامتر داستان کتاب رویای نیمه شب و کشاندن مخاطب به انتهای کتاب تأثیری بسیار دارد. نویسنده در خلال داستان جذاب که عشق را در قالب عفیفانه به تصویر میکشد، به بیان کرامتی از امام زمان (عج) میپردازد. بدین ترتیب به زیباترین صورت نشان میدهد که اهل بیت (ع) مرکزیت و محوری اساسی در اتحاد شیعه و اهل تسنن هستند. در این کتاب مذهبی که مزین به داستانی عاشقانه است، در حین داستان نصایح و اندرزهای زیادی بیان میشود، همچنین شخصیت و شجاعت هاشم جوان عاشق نیز به خوبی بازگو گردیده و
اساس نوشتار و شروع نگارش کتاب بر پایه توسل بر آقا امام زمان (عج) قرار گرفته است. احساس وجود امام در تمامی مدت نگارش از طرف نویسنده، بیشک یکی از نکات اصلی این محبوبیت به شمار میرود.
گرچه داستان کتاب تخیلی است، اما خمیرمایه داستان حقیقتی محض است. میتوان با مطالعه صفحه 192 جلد دوم کتاب شریف عبقری الحسان و اعتبار کتاب مذکور به حقایق نهفته در رویای نیمه شب رسید.
قلم رسا، بلیغ، نثر شیوا و پر تعهد نویسنده در جذب مخاطب بسیار خوب عمل میکند. بدین وسیله خواننده را تا انتهای مطالب کتاب میکشاند.
کتاب رویای نیمه شب تجسم حقیقی از اتحاد میان دو مذهب شیعه و تسنن اسلام است. نوشتار صادقانه کتاب حاکی از آن است که علی رغم تفاوت در مذهب، میتوان در کنار هم زندگی کرد. زیرا دین اسلام در هر دو مذهب شیعه و سنی نویدبخش تعلقات مشترک خاصی همچون خدا و قرآن مقدس آن، قبله یکتای مسلمین و وجود عزیز پیامبر میباشد.
مناسب بودن کتاب جهت سنین نوجوانی و بزرگسالی، یاریرسان جذابیت و همهگیری کتاب است.
سخن آخر:
اگر کوچکترین علاقهای به خواندن کتاب در خود احساس می کنید، وقت را از دست ندهید. با مطالعه کتاب رویای نیمه شب رمانی عاشقانه، عفیف و خانوادگی لذت خواندن را جاودانگی بخشید.
خرید کتاب رویای نیمه شب با ارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی است و اولین رمان چاپ شدهاش، کتاب پاییز فصل آخر سال است.
خوانندگان با مطالعه کتاب پاییز فصل آخر سال است، بی تردید به تحسین شیوه نگارش سلیس و زیبای نویسنده میپردازند.
امروز به معرفی یکی دیگر از کتابهای، کتابستان ایران زمین میپردازیم. نوشتاری برخواسته از ذهنی جوان و پویا برای همسالان دوره خویش.
نویسندهای که خلاف تردیدها و دودلیهای شخصیتهای آفریده شده در رمان خود، با استحکام تصمیم میگیرد. آنگاه قدمهای استوار در نگارش داستانهایش برمیدارد و دروازههای موفقیت را به روی خود می گشاید. سخن از
پاییز فصل آخر سال است
نسیم مرعشی نویسندهای که در سال 1362 به دنیا آمد. نگارنده کتاب پاییز فصل آخر سال است که بیشتر ایام کودکی و نوجوانی خود را در اهواز، شهر مقاوم و همیشه مبارز ایران گذراند. مرعشی فارغالتحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه علم و صنعت میباشد. او به عنوان یک رومهنگار در سال 1386 کار خود را در هفتهنامه همشهری جوان آغاز نمود. همزمان در عالم رومهنگاری به معرفی کتاب میپرداخت. سرانجام در سال 1388 با نوشتن داستانهای کوتاه، قدم به عرصه شیرین اما سخت نویسندگی گذاشت. او اولین داستانش را در همین سال نوشت. خانم مرعشی بعدها فیلمنامهنویسی و مستندنویسی را به همراه نگارش رمان به دایره فعالیتهای خود افزود. نسیم مرعشی نویسنده موفق کتاب پاییز فصل آخر سال است، عبارتند از: نسیم مرعشی به چاپ رساند.
صحبت از نویسندهای جوان است، نه نویسندهای که عمری نسبتاً طولانی را پشت سر نهاده است.
جوایز دریافتی و موفقیتهای
در سال 1392 برای نوشتن داستان نخجیر موفق به دریافت جایزه بیهقی گردید.
همچنین جایزه داستان تهران را برای کتاب رود در سال 1393 دریافت کرد. این نویسنده در دوره کاری خود فیلمنامه بهمن را با کارگردانی مرتضی فرشباف و همکاری او نوشت.
سرانجام نشر معروف چشمه در سال 1393 کتاب پاییز فصل آخر سال است، را در 9 صفحه از
نسیم مرعشی با نگارش کتاب پاییز فصل آخر سال است، توانست به موفقیتی چشمگیر دست پیدا کند. کتاب مذکور در سال 1394 موفق شد، یکی از مهمترین جایزههای ادبیات داستانی را کسب کند. جایزه ادبی جلال آل احمد. نسیم مرعشی دومین کتاب خود را نیز به نام هرس توسط نشر چشمه منتشر کرد.
جایزهای که بنیاد شعر و ابیات داستانی ایرانیان، در قسمت داستان کوتاه، رمان و برگزار میکند.
پس از آن، کتاب پاییز فصل آخر سال است، آنچنان موفق شد که در سال 1397 به چاپ 38 خود رسید.
کتاب فوق حدیثی بر زندگی و سرنوشت سه دختر جوان که در مرز سی سالگی قرار گرفتهاند، برای مخاطبان خود بیان میکند. نوشتاری که این سه دختر را در تردید آشکاری از تصمیمگیریهای زندگی نشان میدهد. سه دوست هم دانشگاهی که گذر زمان راهشان را از هم جدا شده و هر کدام را به راه خویش رهنمون ساخته است. سه دختر به نامهای روجا، لیلا و شبانه.
در کتاب پاییز فصل آخر سال است، می خوانیم که اینان سرگرم دغدغههای پر از تردید خود هستند. راه زندگی را با اراده خود انتخاب نمیکنند و تنها تسلیم آنچه تقدیر برایشان خط و نشان میکشد، میشوند.
در طی داستان به گذشته سه هم دانشگاهی پی میبریم. سه دختر متعلق به دوره پراضطراب و پر از چالش دهه 60 هستند. کتاب پاییز فصل آخر سال است، در دو بخش نوشته شده است. بخش نخست تابستان و دومین بخش پاییز. هر کدام از این دو بخش نیز دارای سه فصل هستند. در سه فصل بخش اول میبینیم که سه دختر روایتگر ساعاتی از یک روز مخصوص در زندگی هستند. البته در روایتهای دختران، گاه تداخلی هم از سرنوشت آنان صورت میگیرد. در بخش دوم کتاب که سه ماه بعد روی میدهد، شخصیتهای اصلی کتاب راوی سه روز غیر متوالی در زندگی میباشند.
مسائلی نظیر مهاجرت، ماهیت شغلی، تشخص اجتماعی و ارتباطات عاطفی، از تشویشهای دخترانهای است که نویسنده به صورتی جدی در کتاب به آن میپردازد. شایان ذکر است که شاهد ورود پسران جوانی مانند میثاق و ارسلان نیز در خلال داستان میباشیم.
در کتاب پاییز فصل آخر سال است، روجا یکی از دختران را در زنجیرهای از قید وابستگیهای شدید خانوادگی همانند دختران دیگر ایرانی مییابیم، در حالی که به مهاجرت میاندیشد.
لیلا دختری که مظهر عشقی نافرجام به همسرش میثاق است. مردی که آمده بود تا برود ولی در کمال ناباوری لیلا را در تنهایی خود باقی میگذارد. آنگاه برای گشودن پر پرواز در زندگی، به سرزمین غربت می شتابد.
و شبانه با کوله باری از استرسهای به جا مانده از دوران ناخوشایند جنگ که زندگی او را درگیر خود نموده است. دختری جوان که هنوز نمیداند از زندگی خواهان چیست یا چه چیزی را می طلبد و .
نسیم مرعشی دانست.
ابتدا موفقیت کتاب پاییز فصل آخر سال است را در قلم شیرین، روان و نثر دلنشین نویسنده باید دانست.
همچنین داستان به گونهای روایت میشود که نسل امروز آن را واقعی میبیند و با روایت زندگی اش عجین میپندارد. وجود شخصیتهای کتاب برای جوان امروز قابل لمس به نظر میرسد. انگار خود راوی قسمتی از سرگذشت خویش میباشد. با افراد کتاب زندگی میکند و روزگار سپری مینماید. از دلایل دیگر محبوبیت کتاب پاییز فصل آخر سال است، را میتوان در ت و ظرافت سبک نویسندگی
هیچ کس قهرمان کتاب شمرده نمیشود. هیچ شخصیتی سیاه کامل یا تماماً سفید نیست. افراد از آنانی انتخاب شدهاند که در زندگی روزمره هر روز میبینیم و برایمان ناآشنا نیستند. نویسنده در کتاب پاییز فصل آخر سال است، با قلم پرتوان خود قادر به بیان تردیدها، دودلیها و هراس شخصیتهای کتاب است. عدم ارائه کوچکترین راه حل برای رفع تشویش و دغدغه، و حتی ندادن ارائه طریق و باز بودن انتهای مطلب، در کتاب پاییز فصل آخر سال است، مطالب کتاب را به واقعیتهای موجود در جامعه و حقیقی بودن هر چه بیشتر آن سوق میدهد.
سخن آخر:
با اطلاع از تنش ها و استرس های جوانان به طریق مطالعه کتاب پاییز فصل آخر سال است، با کمک و درک آنان راه اخذ تصمیمات مهم در زندگی را برایشان هموار سازیم.
خرید کتاب پاییز فصل آخر سال است با ارسال رایگان
بهترین کتاب
با عنوان انگلیسی (How to be lovely: The Audrey Hepburn way of life)، کتابی در حوزه نگاه به زندگی است که بعد جدیدی از زندگی از دید یکی از بهترین ستاره های سینمای هالیوود، آدری هپبورن ارائه میدهد.
این کتاب، نوشته خاصی از کتابهای مربوط به زندگینامه هنرمندان و مشاهیر محسوب میشود که بیشتر نگاه و سبک زندگی را در برمیگیرد.
راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن
راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن
ملیسا هلسترن، نویسنده آمریکایی کتاب
او خود را یک مدیر خلاق میداند، که با بسیاری از شرکتهای بزرگ در زمینه توسعه استراتژی، تبلیغات و برندسازی فعالیت میکند، همچنین او یک تیم بازاریابی را در زمینه بازاریابی محتوا، تجربیات مشتریان و برنامههای آنلاین هدایت میکند.
ملیسا هلسترن به عنوان یک نویسنده آزاد، از طرفداران سخت آدری هپبورن، شخصیت و نوع زندگی وی بود که در سال 2002 این کتاب را منتشر نمود، او کسی بود که بیان کرد، آدری هپبورن متخصص هنر زن بودن است.
ملیسا هلسترن، در کتاب راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن خواهان این است که مانند یک دختر متفکر و خوشبین، به ابعاد مختلف زندگی هنرپیشه محبوب سینما، آدری هپبورن و رمز و رازهای محبوبیت، صمیمیت و زیبایی او و همچنین، مبارزاتش در طول زندگی و نحوه برخورد با آنها بپردازد.
آدری هپبورن با نام اصلی آدری کاتلین راستن (1929-1993) ستاره نوستالژیک هالیوود و مدل بریتانیایی هلندیتبار متولد بلژیک بود، وی به آخرین معصوم سینما معروف است.
آدری از زمان کودکی به شدت عاشق رقص باله بود، او اولین بار در صحنه تئاتر استعداد هنری خود را به رخ کشید، نمایشی با عنوان «ژی ژی» اثر یک نویسنده فرانسوی، او با حضور در این نمایش توانست دروازه ورود خود به دنیای بازیگری، هنر و شهرت را پیدا کند.
ستاره فیلمهای عشق در بعدازظهر، داستان راهبه، صبحانه در تیفانی، تعطیلات رمی، ستاره زیبای من و . میان عاشقان در سینما و آثار هالیوودی جایگاه بسیار ویژهای دارد، او به خاطر نقشهای جذاب و درخشان در فیلمها بسیار مورد تحسین همگان قرار گرفته است، او چهار بار نامزد جایزه اسکار و یک بار هم بخاطر بازی در فیلم تعطیلات رومی برنده این جایزه با ارزش شد، همچنین او بخاطر بازی در این فیلم، تنها زنی بود که توانست همزمان سه جایزه، اسکار، بفتا و گلدن گلوب را کسب نماید.
از جمله آثار مهم دیگر او عبارت است از: معما، سابرینا، چگونه یک میلیون بیم، عمارتهای سبز، پاریس در تب و تاب، رابین و ماریان و .
آدری هپبورن در سال 1952 با مرد جوانی به نام جیمز هانسون نامزد کرد، اما پس از مدت کوتاهی از او جدا شد، آدری در سال 1954 در هنگام فیلمبرداری فیلم جنگ و صلح با مل فرر آشنا شد و سپس با او ازدواج کرد، این دو زوج سینمایی در سال 1960 دارای فرزند پسری به نام شان شدند، آدری در سال های 1965 و 1967 سقط جنین را تجربه نمود و در نهایت در سال 1968 از هم جدا شدند. در سال 1969 آدری در یک سفر دریایی با یک روانپزشک ایتالیایی به نام آندره دوتی ازدواج نمود و از او در سال 1970 صاحب فرزند پسری به نام لوکا شد، در نهایت او در سال 1982 از آندره دوتی نیز جدا شد.
او علاوه بر زبانهای مادری خود، یعنی انگلیسی و هلندی به زبانهای ایتالیایی، فرانسوی و اسپانیایی نیز تسلط داشت.
آدری در نهایت در سال 1993 زمانی که 63 سال سن داشت، به دلیل بیماری نادر سرطان آپاندیس، در سوئیس درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد، آخرین اثر سینمایی که از او به یادگار مانده است فیلم همیشه میباشد.
آدری در دنیای پوشاک و مد سبک خود را به سوی ساده بودن روانه میکرد، سبک ساده جذاب او همیشه مورد توجه دوستداران و علاقمندان وی و دنیای مد قرار میگرفت و مدلی مناسب برای دختران بود، سبک پوشش او هنوز هم مورد توجه دوستداران وی است و طرفداران زیادی را داراست.
او علاوه بر موفقیت در آثار سینماییاش و نامزدی و کسب جایزه اسکار، به فعالیتهای نیکوکارانه و بشردوستانه در قبال کودکان و نیازمندان بسیار معروف بود و رفتار و شخصیت مهربانانه وی در هالیوود شهره عام و خاص بود.
فعالیتهای انسان دوستانه آدری هپبورن در طول جنگ جهانی دوم همیشه بخش مهمی از زندگینامه رسمی او بود. بازیگر زن بریتانیایی در طول جنگ به هلند رفت، زیرا مادر هلندی او معتقد بود که این کشور به دلیل بیطرفی امن خواهد بود اما با این حال نازیها حمله کردند. هپبورن، مانند میلیونها نفر دیگر، وقتی نازیها جیره غذایی را برای هلندیها قطع کردند، تقریبا گرسنه بود. چهره تلخ غمگین او ناشی از بدرفتاریهایی بود که در طول جنگ دیده بود، او برای حمایت از مقاومت مردم هلند، درآمدهای خود از اجراهای باله را خرج آنان میکرد.
در دورانی که آدری هپبورن زندگی میکرد، نژادپرستی عمدتاً قابل قبول و نهادینه شده بود و خیلیها به آن بی توجه بودند، از جمله افرادی که به انتقاد از این مسئله پرداخت و به آن توجه میکرد، آدری هپبورن بود، وی بیانیهای جسورانه مبنی بر عدم نژادپرستی داد و در هر جوامعی و این موضوع را به طور دائمی زشت و غیر قابل قبول میدانست.
آدری در طول سالها تلاشش این بود، صدای خود را به طور مستقیم در مورد موضوعات مهم که نگرانی ن بسیاری در جهان است، به گوش همگان برساند، از جمله: شغل و کار کردن ن، زندگی عاشقانه آنها، مادر بودن و روابط مادرانه که تمام این مسائل در کتاب راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن ذکر میشود.
کتاب راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن در حقیقت یک سبک زندگینامه روانشناسانه محسوب میشود، در حالی که تاریخچهی زندگی این بازیگر موفق را بیان میکند، دلایل موفقیت و سبک زندگی آدری را هم بیان کرده است.
یک ستارهی سینما که از نظر خیلیها ممکن است بیعیب و نقص و کامل به نظر بیاید و یک زندگی دست نیافتنی داشته باشد، اما آدری هیچوقت سعی نکرده خودش را بدون عیب و نقص نشان دهد، در این کتاب هم به تمامی این نکات اشاره میکند. در واقع افراد موفق به طور ناگهان و یک شبه موفق نمیشوند.
این بازیگر موفق حتی در دوران پیری هم تلاشی برای تغییر خودش و تبدیل شدن به آدری هپبورن هجده ساله نکرد و کاملاً شبیه یک زن پیر معمولی به نظر میرسید و رفتار میکرد، در واقع با استفاده از ذهن قویاش و با اعتماد که به خودش داشت، نیازی به ایجاد یک ظاهر همه پسند برای دیگران نداشت.
در بسیاری از موارد، نویسندگانی به نوشتن کتاب زندگی آدری، نزدیک شدند، اما او هرگز موافقت نکرد، او انسان دوست داشتنی بود که موفقیت را به عنوان یک بازیگر، یک مادر و یک انسان خیر یافت.
آدری شاید یک زندگی جذاب را سپری نکرده باشد اما به جرأت میتوان گفت که زندگی کاملش را انجام داد، او یک مدل الهامبخش و مداوم برای ن امروز است و او راه خود را در قلب میلیونها نفر پیدا کرد که مایل بودند درست مانند او باشند.
نویسنده کتاب راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن را، بر اساس موفقیتها و شکستها، زندگی و حرفهای هنرپیشه محبوب دنیای هالیوود، بازخوانی مصاحبههای او، حرفها و نظرات دوستان، آشنایان و نزدیکان او با نثری صمیمی، در قالب ده فصل به نگارش درآورده است، این فصول خواننده را بارها و بارها به سبک زندگی، نقطه نظرات، راه و روشهای زندگی دوست داشتنی و همچنین تفکرات آدری و راههای رسیدن به شادی و خوشبختی نزدیک میکند.
عناوین این ده فصل عبارت است از:
1.شادی
2.موفقیت
3.سلامتی
4.عشق
5. خانواده
6. دوستی
7. رضایت
8. سبک
9. شهرت
10.انسانیت
کتاب راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن، بیشتر شباهت فراوان به مستند زندگی واقعی یا مصاحبههای تلویزیونی با افراد نزدیک به یک شخصیت معروف را دارد، به این معنا که دارای داستان مشخص نیست که با شخصیت اصلی کتاب و زندگی اش همراه شوید بلکه برشهایی است از حرفها و نقل قول هایی از افرادی که به آدری هپبورن نزدیک بودهاند.
در کتاب راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن به جمعآوری برخی از نقل قولهای الهامبخش از مصاحبههای بسیاری که او در سراسر دوران حرفهای خود انجام داده است، پرداخته میشود و دارای عکسهای زیبا از او نیز است. یادگاری شگفتانگیز برای هر طرفدار او در سرتاسر جهان، خواندن این کتاب بسیار لذتبخش، با اطلاعات خوب، ساختار مناسب و سرگرم کننده است.
در کتاب راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن، به درسهایی جذاب از زندگی پرداخته میشود که به شیرین کردن زندگی بسیار کمک خواهد کرد، درسهایی که از زندگی پر فرازونشیب یکی از بهترین ن تاریخ خواهیم گرفت.
در این کتاب در مورد شخصیت یک زن ستاره هالیووده صحبت شده، که چرا بعد از چندین و چند سال هنوز کسی نتوانسته است جایش را بگیرد، نه بخاطر چهره، اندام و صدای فوقالعادش یا نه بخاطر تکنیکهای بازیگری عجیب و خارقالعادش بلکه بخاطر اینکه آدری به شدت خودش بود، ستاره شدن هدفش نبود بلکه مهربان بودن، زن بودن، مادر بودن و انسان بودن هدفش بوده است.
آدری هپبورن هیچ وقت در هالیوود خانهای نخرید چون کار در سینما براش اولویت نبود اون بلافاصله بعد از تموم شدن فیلم برداری به باغچه خودش در سوئیس برمیگشت چون زندگی کردن در کنار خانواده و آشپزی برای پسران و همسرش برایش در اولویت بود، او عشق را در خانواده، امنیت و سادگی میدید نه شهرت و ستاره بودن.
در کتاب راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن اینطور بیان میشود که زیبایی تکرار نشدنی آدری بخاطر سادگی عجیب ظاهرش بود، او همیشه عقیده داشت باید همیشه منظم و زیبا بود ولی نه در حدی که خودت را به یک ماشینی تبدیل کنی که مدام وظیفه ماسک گذاشتن رو پوستت رو خواهد داشت.
آدری با وجود بسیاری از مشکلات همچون از دست دادن پدرش، آسیبهایی از جنگ، سقط جنین و ازدواج های ناکام، موفق به غلبه بر این بدبختیها شده و به ما یادآوری میکند که با وجود تمام حوادث سخت و عجیب زندگی میتوان به انسان و زنی تبدیل شد که دارای شخصیت، سبک زندگی، ظرافت و قدرت است.
در کتاب راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن، بیشتر اینطور بیان میشود که آدری زندگی را برای زندگی کردن میخواست، برای لذت بردن از هر نفس در زندگی، لذت بردن از زن بودن و مهم تر از آن انسان بود، لذت بردن از نگاه به آنهایی که دوست داری یا وقت گذراندن با آنها، لذت بردن از حمایتهای انسان دوستانه و دیدن لبخند بر روی لبهای کسانی که به کمک تو نیاز دارند.
ما بیشتر از هر زمانی در زندگی خود تنهاییم، بیش از حد به کار مشغولیم، تاکیدمان به مسائل بیهوده در زندگی است، ما تا حدودی فراموش کردهایم که واقعا چه چیزهایی در زندگی دارای ارزش میباشد، مشکلات خود را بزرگ کردهایم و سختیهای زیادی به دلمان راه میدهیم، او در کتاب راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن به ما میآموزد که چطور زندگی خود را کنترل نماییم و بتوانیم با تمام مشکلات و سختیها به زندگی خود بپردازیم و رشد کنیم.
خرید کتاب
راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن با ارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب نیمه تاریک وجود در نگاه نخست با نامِ بلند آوازهی دبی فورد و عنوان عجیبش ما را به سمت خود میکشاند. فهرستِ کتاب نیمه تاریک وجود با عناوینِ جذابی چون: (به یاد آوردن خود)، (خود را از نو تعبیر کن) و. شما را وسوسه میکند. در یک کلام به شما بگویم نیمه تاریک وجود، اثری شگفت انگیز است؛ خواندن و انجام تمرین هایش، زندگیتان را به کلی تغییر خواهد داد؛ شما را از اسارتهای درونی آزاد خواهد کرد و باعثِ تعادلِ روانی شما میشود. همهی ما بخشی در درونمان داریم به نامه سایه که همان بخشی است که روابط ما را سیاه میکند؛ روحمان را نابود میکند و ما را با شکست مواجه خواهد کرد و در واقع جنبهی درونیِ ماست که از دیگران پناه میکنیم چون، ترس داریم که در صورت آشکار کردنش دیگر موردِ قبول نباشیم. نیمهی تاریک مدام به شما می گوید: آنقدرها که باید خوب، زیبا، درست، باهوش و. نیستید و عیبهایتان را همیشه گوشزد میکند و ما بیشتر مواقع اینها را باور میکنیم. در کتاب نیمه تاریک وجود، با سایهی خود آشنا می شویم و به او دستِ دوستی میدهیم
دبی فورد نویسندهی کتاب نیمه تاریک وجود است. دبی فورد، نویسنده، سخنران و معلم بزرگ و شناخته شدهی آمریکایی است. او کارگاههای آموزشی برگزار میکند و به انسانها در شناختِ سایهی خود و کنار آمدن با طلاق یاری می رساند. او مدرک خود را در روانشناسی گرفت و خدماتِ زیادی در زمینه ی روانشناسی و معنویت انجام داد. او زندگیِ بسیاری از مردم جهان را با کتاب هایش متحول کرده است. او آموزه هایِ بودا را بسیار دوست داشت و کتاب هایش نقل قول های زیادی از بودا دارد. نیل دونالد، دبی فورد را پیشگویِ جدید و استادِ معاصر می نامد. کتابهای دبی فورد به خودشناسی و تغییرِ زندگی کمکِ فراوانی میکنند.
کتاب نیمه تاریک وجود، از ما میخواهد به جایِ واهمه و نگرانی، بخش های سیاهِ درونی را بیرون بکشیم؛ با آنها دوست شویم و آنها را با تمام وجود به عنوانِ جزئی از خودمان قبول کنیم؛ ما برای پیروزی و آرامش به همهی بخش هایِ خوبُ بد و زشتُ زیبایمان نیاز داریم. در سایه وجودیمان اعجازی نهفته است که تا به آن نفوذ نکنیم، نخواهیم دید؛ ما اسارت های زیادی داریم: همیشه در تلاشیم خود را خوب جلوه دهیم، همیشه در بندِ نظراتِ دیگرانیم، برای تأیید گرفتن میجنگیم. ما اسیریم؛ اسیرِ همهی اینها و تا زمانی که سایه را بی ترس به همه نشان ندهیم، طعمِ واقعیِ آزادی را نخواهیم چشید؛ ما احساساتِ بسیاری را در سرکوب نگاه داشته ایم و همین احساساتِ سرکوب شده در مواقعِ بحرانی زندگی، به اغراق در میآیند و باعثِ آسیب به خود یا دیگری می شوند. ما باید این احساساتِ سرکوب شده ای که در سایه قرار دارند را بشناسیم و به آنها آگاه شویم. تنها با شناختنِ سایه، خود را خواهیم شناخت. شناختِ سایه ما را از فرافکنی ها و قضاوت ها نجات می دهد و نه تنها به صلح با خود بلکه به صلح با آدمها و دنیا در میآییم و صاحبِ آرامشی عجیب خواهیم گشت.
در کتاب نیمه تاریک وجود، می خوانید که پس از آشتی با سایه: آزاد، رها و راحت خواهید شد، دیگر نیازی نیست بیشترِ وقت و انرژیِ خود را صرفِ اثباتِ خود، تعریف از خود، دفاع از خود و تظاهر کنید؛ دیگر مدام دروغ نمیگویید که اشتباهاتِ خود را مخفی نگاه دارید و. و از این پس آزادانه تصمیم میگیرید و بدون توجه به نظرِ دیگران و تنها با باورِ خود عمل می کنید و انرژیِ درونیتان را صرفِ رسیدن به خواسته هایتان خواهید نمود. شادی، سرزندگی، آرامش و قدرتی که بعد از این خواهید یافت، قابلِ تصور نیست؛ دست از قضاوتِ خود بر خواهید داشت؛ در رابطه با دیگران هم با درکِ بیشتری رفتار میکنید، می پذیرید که آن ها هم مثلِ شما در درونشان تاریکی هایی دارند، کمتر قضاوتشان می کنید و مدام عیب هایتان را فرافکنی نخواهید کرد. آشتی با سایه، دنیایی از صلح و آرامش در اطرافتان خواهد ساخت و از رنج هایتان کاسته خواهد شد. زخمهایِ قدیمی درمان می شوند و شما آسوده خواهید گشت.
همهی خصوصیاتی که بد میدانیم و از دیگران مخفی می کنیم نظیر: دروغگوی، ضعیفی، حسادت، حساسیت، خساست و. در سایه است اما در کنار اینها جنبههای روشن، استعدادها و تواناییهای ما هم در سایه قرار دارند. ما با پنهان کردنِ به عمدِ سیاهی ها، جنبه های مثبت خود را نیز از دست میدهیم. بهتر است واقعیتِ خود را ببینید، با آن رو به رو شوید، این همان چیزی است که شما را به اوج می رساند، استعدادهایتان را شکوفا و زندگیتان را سرشار از پیروزی می کند. قسمتهای سیاهی که با رنجِ بسیاری سعی در مخفی کردنش دارید، در حقیقت آنقدرها هم که تصور می کنید پنهان نمی ماند و درست جایی که انتظارش را ندارید، بیرون می آید و همه آن را خواهند دید. سایه شما را در زندان اگرها، اماها و ای کاش ها می اندازد. چقدر زشتم، ای کاش چشمانِ زیباتری داشتم. کاش بلند قدتر بودم، اگر باهوش تر بودم واین چرخه تا ابد ادامه خواهد داشت اگر سایه را بیرون نکشید. نفیِ سایه، زندگیِ عذاب آوری برای شما خواهد ساخت؛ روشنایی را از شما دور و زندگیتان را تاریک خواهد کرد. مثلا شما همیشه صفتِ ضعیف بودنتان را مخفی کرده اید و ترسیده اید کسی آن را ببیند. خب ضعف را از سایه بیرون بکشید، بگذارید همه آن را ببینند، به هر حال هرکس عیب هایی دارد حالا به قدرت هایِ خود بیاندیشید، حتما لحظاتِ زیادی را پر قدرت گذرانده اید؛ حال آن ها را بهتر می بینید. بعد از دیدنِ سایه، دیگر سفیدِ محض یا سیاهِ تیره برایتان نامفهوم است و هر چیز یا هرکس را ترکیبی از خوب و بد خواهید دید و همین باعث میشود از این به بعد، چیزی را با دلیلِ سیاهی، به اعماق فرو نبرید و سرکوب نکنید یا در آنچه سفید می پندارید، مبالغه نکنید؛ این تعادل و هماهنگی است که آرامشِ روحی را در پی دارد.
از جذاب ترین بخش هایِ کتاب، تمرین هایی است که دبی فورد برای شما ارائه می دهد تا بخش هایِ سیاه خود را بیرون بکشید. اینکه هم از ایرادها می گوید و هم راهِ حل می دهد، بسیار جذاب است. تمرین ها آنقدر جالب هستند و نتایج شگفت انگیزِ آنها آنقدر راه گشاست که برای انجامشان، نمیتوانید صبر کنید. آشتی با سایه نه تنها رابطهی شما با خودتان بلکه رابطهی شما با دنیا و آدم ها را بهبود میبخشد و اصلاح می کند؛ شگفت انگیز است اما هر آنچه در شما هست در دیگران و هر چیز در دیگران است، در شما هم موجود است! خب. کمی گیج کننده است اما واقعیت دارد. هرچه در دیگری آزارتان می دهد، در شما نیز وجود دارد و آن چیزی که در دیگری تحسینِ شما را در پی دارد، در شما نیز هست. کتاب چنان این موضوع را برای شما باز می کند که گویا در مدتی کوتاه تمام رنجش هایتان از دیگران محو می شود و رابطه هایتان اصلاح می گردد. شما بزرگ، باشکوه و پر از جاذبه هستید، فقط کافی است که کتاب نیمه تاریک وجود را بخوانید و تمرین هایش را انجام دهید تا شکوه خود را زیر خاکها بیرون بکشید.
شما در کتاب با خودِ واقعیتان مواجه می شوید و این مواجه شدن شاید ابتدا سخت باشد اما در نهایت شیرین و آرامش بخش است. کتاب با آوردن داستانهایی، با زبانی ساده، روان و به دور از هر پیچیدگی، سایه و روانِ ما را برایمان باز می کند؛ مثال می آورد و قدم به قدم ما را در شناختِ سایه یاری می کند، تمرین می دهد تا ما آنچه آموخته ایم را در عمل به کار گیریم. خواندنِ تجربه های زندگیِ خودِ دبی فورد، از زبانِ خودش و با بیانِ تأثیرگذارش، بسیار خواندنی است. دبی فورد در گذر از یک مرحلهی سخت از زندگی این کتاب را می نویسد و همین باعث الهام بخشیِ کتاب نیمه تاریک وجود است. دبی فورد در این کتاب ما را به سفری هیجان انگیز به درون خود می برد، افکار و درونیاتش را برایمان باز میکند و سایهی خود را نشانِ ما میدهد و این جسارت را در ما ایجاد می کند که ما هم به اعماقِ وجودمان، به دقت نگاه کنیم، بر خاطرات و تجربیاتمان دست بکشیم و یکی یکی سایهها را بیرون بیاوریم تا تبدیل به نورِ زندگیمان گردند. در هر فصل، ساده و روان مرحلهای از سایه آموزش داده می شود، دبی فورد از تجربیاتش می گوید و در نهایت تمرینهای هر فصل ما را با خودمان آشتی می دهند و ما با دنیا، کائنات، خود و همهی موجودات هماهنگ، یکپارچه و در صلح خواهیم شد. دبی فورد قدم به قدم مراحل مختلف سایه را به ما میآموزد.
در کتاب نیمه تاریک وجود یاد می گیریم چگونه حتی سایه های بسیار عمیق را آشکار کنیم. برخی از سایه ها در جایی پنهانند که دسترسی به آنجا چندان آسان نیست اما اینجا فرافکنی به کمک ما میآید تا چیزی را که امکان داشت هیچگاه نبینیم، بیابیم. شما در حالتی دفاعی، بخشهای منفیِ خود را به دیگران نسبت می دهید، همان ها، همان منفی ها، بخش های بسیار مهمی از سایهی شما را آشکار میکنند. در بازیِ آشتی با سایه هر لحظه غافلگیر می شوید و بُعدی از خود را می بینید و دیگران را هم، همانطور که هستند و خارج از فرافکنی ها خواهید شناخت. با عبارت هایی که به زبان می آوریم؛ با گفتنِ می دانم ها اینکه سعی داریم به دیگران بفهمانیم، همه چیز را می دانیم یا بلدیم و باورِ این ها، کم کم این دروغ ها را باور خواهیم کرد و به دنبالِ هیچ تغییری نخواهیم رفت اما زمانی که این پرده ها را کنار بزنیم، سیاهی ها را ببینیم و از آنها نترسیم، گنج های زیرِ خاک هم بیرون می آیند و ما در کنار همهی نقص ها، بزرگی و شکوهِ خود را نیز خواهیم دید. دبی فورد با آوردنِ مثال از آدمهای معمولی ما را در پرده برداری از سایه کمک می کند؛ شاید با شخصیت های داستانهای کتاب نیمه تاریک وجود، همذات پنداری کنیم و در شخصِ داستان خودمان را بیابیم.
سخن آخر در کتاب نیمه تاریک وجود.
کتاب نیمه تاریک وجود، شما را در مقابلِ یک آیینه قرار میدهد! شما را با سوالاتی عجیب مواجه میکند؛ حالتهایِ مختلف شما را جلوی خودتان نمایان میگرداند و در نهایت، نورُ تاریکی و طلا و سیاهی را همزمان جلویِ چشمان شما قرار میدهد. شما دیگر نیازی به پنهان کاری ندارید؛ شما شفاف و زلال هستید و زندگیتان هر روز نوری جدید بر شما میتاباند. وقتی سایه را با تمرینها دیدید، نوبت به آن میرسد که صاحبش شوید و دربارهی رفتارهایتان از خود سوال کنید. شاید برای قبول کردن بعضی خصوصیات راحت تر باشید و پذیرشِ برخی برایِ شما سختتر باشد اما در نهایت این، خودِ شما هستید. با پذیرشِ تمام و کمالِ سایه، اولین چیزی که نصیبتان میشود، خاموش شدنِ گفتگوهایِ مغزی شماست آرامِ خیال؛ شاید این همهی چیزی باشد که ما در نتیجهی هر تلاشی منتظرش هستیم. عشق به خود تأثیر بعدیِ این پذیرش است و دوست داشتنِ خود، آغازِ تغییرِ روابط و جهانِ پیرامون است؛ حال نوبت به ترمیمِ خود میرسد و ساختن خود از نو اگر به خود رسیدگی نکنید و بر دردها مرهم نگذارید، آینده، استعدادها، توان و انرژی شما در زندگیِ گذشته بر باد میرود؛ خوب نگاه کنید و قسمتهایی که از گذشته دوست نداشتید، سرکوب کردید و پایین فرستادید را بیابید، آشکار کنید و بر آنها مرهم بگذارید. آرام آرام به نقطهای خواهید رسید که مسئولیتِ همهی آنچه در حالِ حاضر هستید را میپذیرید و برای تغییرش، نقطهی رجوع خودتان خواهید شد این کاری است که کتاب نیمه تاریک وجود با شما میکند؛ اکنون دیگر زمان آن رسیده که با تمامِ نیرویِ روحتان برخیزید و شکوفا شوید، از شکوفایی نترسیدکتاب نیمه تاریک وجود همهی اینها را در ده فصل، به شما میآموزد و در پایان کتاب، شما کسی که شروع به خواندن کردید، نخواهید بود.
خرید کتاب نیمه تاریک وجود با ارسال رایگان
بهترین کتاب
کتاب آثار نایاب صادق هدایت
جهانگیر هدایت برادرزادهی او و مدیر «بنیاد صادق هدایت» است که به جمعآوری آثار این نویسندهی مشهور ایرانی میپردازد.
کتاب آثار نایاب صادق هدایت، شامل آثاری از اوست که کمتر توسط عموم دیده شده است. چند داستان طنز، دو ترجمه و پژوهشهایی در فرهنگ عامیانه و داستانی علمی ـ تخیلی از جمله آثاری از اوست که در این کتاب عرضه شده است. همانطور که در توضیح پشت جلد کتاب آمده، هدایت در سال های 1310 تا 1325 نوشتههایی از خود را با نام مستعار ص. ه .، منشی حضور، مسکینجامه و تعداد دیگری از اسامی در نشریات چاپ میکرد و با گذشت نزدیک یک قرن از این آثار او، خواندن آن برای مردمی که نشریات را نخواندهاند بسیار جالب است.
آثار نایاب صادق هدایت
جهانگیر هدایت، با جمعآوری کتابهای صادق هدایت و انتشار آنها خدمت بزرگی را به جامعهی ادبی ایران و عموی خود کرده است. کلیهی آثار هدایت با تلاش و همت
جهانگیر هدایت جمعآوری و مقدمهی آنها نیز توسط او نوشته شده است. آثار جمعآوریشده از او در کل شامل هشت مجموعه است که در سالهای اخیر با محدودیتهایی که برای انتشار آثار او در ایران پیش آمد، بعضی از آنها در دسترس نیست. ولی در فرانسه، کانادا و آمریکا به چاپ رسیده و به زبانهای انگلیسی و ترکی استانبولی ترجمه شده است.
از جمله دیگر آثار او که در مورد صادق هدایت نوشته شده است عبارتاند از:
نویسندهی کتاب آثار نایاب صادق هدایت، وفاداری خود را به عمویش به حدی رساند که جایزهی ادبی صادق هدایت را برگزار کرد. این مراسم از سال 1381 اجرا شده و هرساله عدهی زیادی از نویسندگان جوان ایران افغانستان و تاجیکستان در آن شرکت میکنند. همچنین او کار راهاندازی «خانهی صادق هدایت» را نیز پیگیری میکند.
صادق هدایت متولد 28 بهمن 1281، یکی از بزرگترین نویسندگان و مترجمان و روشنفکران معاصر است. او را در کنار محمدعلی جمالزاده، بزرگ علوی و صادق چوبک یکی از پدران داستاننویسی معاصر در ایران میدانند. هدایت را بیشتر به کتاب بوف کور و داستانهای دیگرش میشناسند، ولی او ترجمههای ارزشمندی از نویسندگان بزرگ جهان از جمله فرانتس کافکا، ژان پل سارتر و آنتوان چخوف نیز انجام داده است که تأثیر این نویسندگان را بر آثار خود او نیز میتوان دید.
او 19 فروردین ماه سال 1330 در 49 سالگی در پاریس خودکشی کرد و در همان جا به خاک سپرده شد.
هدایت را نویسندهای میدانند که از زمان خودش جلوتر بود. دلیل انتساب این عنوان به او را در همهی آثارش، حتی نوشتههای پراکندهای از او که در کتاب آثار نایاب صادق هدایت آمده نیز میتوان دید. کتاب بوف کور، رمان مشهور او که یکی از بهترین آثار داستانی معاصر ایران است، دربارهی جوانی است که خود را در تاریخ گم کرده و با وجود فضای تاریک و افسرده، ارزش روانشناختی و ادبی بسیار والایی دارد. خوانندهای نیست که کتاب بوف کور را خوانده باشد و برای حداقل برای مدت کوتاهی خود را در این جهان تنها ندیده باشد.
در مقابل این آثار تاریک، هدایت آثار طنز قابل تأمل و زیبایی دارد. نمونهای از آن کتاب وقوق ساهاب است که شامل قضیهها و تعدادی داستان کوتاه است. هدایت در قضیههای خود وضعیت اجتماعی و ی دوران خود را توصیف کرده و این طنز سیاه، ناگزیر لبخند را بر روی لبان مخاطب مینشاند. نمایش کوتهفکری و سیهروزی ایرانیان در روزگار هدایت آدمی را به تأسف وا میدارد.
بعضی از کارهای ژورنالیستی صادق هدایت که در کتاب آثار نایاب صادق هدایت به چاپ رسیده قابل تأمل است و نشان از دید باز و متفاوت او به مسائل زمان خود دارد. همچنین نوشتههایی تحت عنوان سایهی مغول، معلم اخلاق، سرگذشت ماه، مسلک علی بابا و جادوگری در ایران با همان ادبیات هدایتی خود، به دل مینشیند.
این عناوین فقط قسمتی از کتاب آثار نایاب صادق هدایت است.
مسلک علیبابا که در کتاب آثار نایاب صادق هدایت آمده، مقالهی طنزی است از صادق هدایت، چاپشده در رومهای به نام «علی بابا» به سردبیری پرویز خطیبی که در سال های 1320 در تهران منتشر میشد و در زمینهی طنز شهرت و نامی داشت. در روز سهشنبه 16 شهریور ماه 1327 در صفحهی دوم این رومه مقالهی طنزی دیده میشود به نام «مسلک علیبابا؛ هر کی دره ما دالونیم، هر کی خره ما پالونیم». به گفتهی جهانگیر هدایت، این مقاله را صادق هدایت نوشته و با نام مستعار «منشی حضور» امضا کرده است.
هدایت در این نوشته مسئولین بهاصطلاح نونبهنرخروزخور و دورو و ترسو را بهشدت مورد انتقاد قرار میدهد. هدایت این نوشته را در دوران خود با جرئت بسیاری به چاپ رسانده و تهای حکومت عصر خود را زیر سؤال میبرد.
هدایت در نوشتهی سایهی مغول خود که در کتاب آثار نایاب صادق هدایت چاپ شده و در زمرهی کتابهای دیگر او مانند پروین دختر ساسان، گجسته دژ، مازیار و از این قبیل قرار میگیرد، به بزرگواری فرهنگ اصیل ایرانی و بیلطفیهایی که کشورهای همسایه در پی حملاتی که به این مملکت کردند به ایران روا داشتهاند صحبت میکند. توصیفات هدایت چنان بینظیر است که خواننده خود را در میان میدان جنگ مغول احساس میکند.
این فقط نمونهی کوچکی از زبان تند و تیز و اعتراضی هدایت است. اینگونه آثار در کارنامهی هدایت کم نیستند، شاید به همین خاطر است که او را یکی از بزرگترین روشنفکران معاصر ایرانی میدانند. کتاب آثار نایاب صادق هدایت کتاب مناسبی برای علاقهمندان به شناخت بیشتر صادق هدایت و همچنین نویسندگان جوان پیرو اوست.
خرید کتاب
آثار نایاب صادق هدایت
باارسال رایگان
بهترین کتاب
در دنیای ادبیات معاصر افراد دو دستهاند؛ کسانی که مصطفی مستور را دوست دارند و کسانی که از او متنفراند. در این مقاله قصد داریم به بررسی یکی از آثار نویسندهی معاصر مصطفی مستور با نام بهترین شکل ممکن بپردازیم. فرقی ندارد که شما یکی از سینه چاکان آثار مستور باشید و یا یکی از افراد جبهه مقابل، در هر دو صورت شما باید این مقاله را در رابطه با داستان بهترین شکل ممکن بخوانید چرا که یکی از بزرگترین آثار مستور که بحثهای زیادی بر سر آن میباشد همین کتاب است. ما در این مقاله به چکیدهای از زندگی شخصی و حرفهای مستور، سایر آثار وی و دلایل محبوبیت کتاب بهترین شکل ممکن برای شما عزیزان پرداختهایم و قصد داریم شما را با این اثر حرفهای آشنا کنیم و نقدهایی را که بر این کتاب وارد شده با شما در میان بگذاریم. همراه ما باشید.
مصطفی مستور نویسنده و پژوهشگر معاصر در سال 1343 و در اهواز چشم به جهان گشود. مستور در رشته عمران و در زادگاه خود تحصیل کرد. سپس با توجه به علاقه شدیدی که به نوشتن داشت ادبیات فارسی را برای مقطع ارشد انتخاب کرد و تحصیلات خود را در این زمینه ادامه داد. مصطفی مستور تا به حال کتاب های زیادی را به رشته تحریر درآورده است؛ اولین متنی که مستور را به دنیای ادبیات کشاند، دو چشمخانه خیس بود که در سال 1369 و در مجله کیان به چاپ رسید پس از آن در سال 1377 کتابی را با نام عشق روی پیاده رو چاپ کرد که حاوی 12 داستان کوتاه بود.
مستور یک پژوهشگر و مترجم حرفهای است، اما کمتر کسی این نکته را میداند چرا که کتابهای او دارای متنی روان و به دور از سختی میباشند و هیچگاه در داستان پیچیدگی نداریم، ترجیح جناب مستور آن است که به روی پیچیدگی شخصیتها کار کند و از اصول مهندسی در پرداختن به این شخصیتها استفاده میکند. کتابهای مستور اغلب درون مایه مذهبی دارند و شاهد آن هستیم که مستور از آموزههای دینی خود بهره فراوانی برده است.
از بهترین آثار مصطفی مستور میتوان به کتاب بهترین شکل ممکن اشاره کرد این کتاب یکی از جدیدترین آثار وی نیز میباشد و ممکن است که هنوز تعداد زیادی از افراد این کتاب را نخوانده باشند. کتاب بهترین شکل ممکن در سال 1395 و با همکاری نشر چشمه به چاپ رسیده است و در مدت زمانی کوتاه تیراژ بالایی را فروخته است. این کتاب از نظر مخاطبان با سایر کتابهای مستور تفاوتهای زیادی دارد. برخی معتقدند این کتاب برخلاف باقی آثار مستور پیچیدگی و ظرافت همیشگی را ندارد و تنها از چند داستان ساده و فاقد خلاقیت تشکیل شده است. گروه دیگر معتقدند که رمان بهترین شکل ممکن را نیز باید مانند آثار برجسته نویسنده چندین بار خواند تا به نتیجهای معقول رسید و زیباییهای اثر را دریافت. البته گروه دیگری نیز در رابطه با کتاب بهترین شکل ممکن معتقدند که این کتاب ارزش خواندن ندارد و همانند سایر آثار نویسنده تهی از هر گونه نتیجه و ابتکار است. تنها راه ممکن برای اینکه متوجه شوید کتاب بهترین شکل ممکن به کدام نظر نزدیکی بیشتری دارد، مطالعه این کتاب است و مطمئن باشید که نظر شما صحیحترین نظر در رابطه با کتاب بهترین شکل ممکن میباشد.
همان طور که خواندید کتاب بهترین شکل ممکن از جدیدترین آثار مصطفی مستور است اما همانند سایر آثار این نویسنده شخصیت پردازی در ابتدای داستان بسیار قوی انجام شده است و همهٔ آن چه را که لازم است تا در رابطه با شخصیتهای اصلی داستان بدانید به شما در همان صفحات اولیه خواهد گفت. در این کتاب ما با چندین داستان کوتاه مواجه خواهیم شد که هر کدام درونمایه متفاوتی دارند و در یک شهر متفاوت اتفاق می افتند. داستانها را میتوانید در تهران، بندر انزلی و شیراز دنبال کرد هر کدام از این داستانها مجزا از دیگری هستند و ارتباطی با یکدیگر ندارند. از ویژگیهای برتر این کتاب میتوان به نمود سینماییان اشاره کرد. در این کتاب بر خلاف سایر کتابهای مصطفی مستور جزئیات صحنهها و حالات افراد به دقت مورد بررسی قرار گرفتهاند و احتمالاً شما نیز با خواندن داستانهای این کتاب احساس کنید که نمایشنامهای را با قلم مستور میخوانید. اولین داستان در رابطه با مردی است که همه معتقدند قاتل است و بچههایی که در دنیای کودکانه خود تصمیم به آزار این مرد میگیرند. در این داستان شما همراه احساسات کودکانه خواهید شد و از دریچه دید آنها دنیای بزرگتر ها را خواهید دید. در بهترین داستان این کتاب از دید منتقدان یعنی بندرانزلی شما چهرههای متفاوتی از عشق را خواهید دید، عشقهایی که دورههای سنی مختلف برای انسانها پدید میآید. در داستان اهواز عشق را در میان شلوغی جنگ خواهیم دید و تاثیراتی را که جنگ بر زندگی خصوصی و عاطفی افراد میگذارد قدم به قدم با نویسنده دنبال خواهیم کرد. در تهران با پسرهایی همراه خواهیم شد که شهرستانی هستند و در تهران غریباند و در نقطه مقابل مادری چشم انتطار و نگران را خواهیم دید. داستانها در اصفهان به پایان میرسند؛ در آخرین داستان میخوانیم که پدر دختر داستان چه طور با مخالفت خود و شروط عجیب موانعی را برای ازدواج آنها پدید میآورد.
کتابهای مصطفی مستور منتقدین بسیاری دارند چرا که اکثر مواقع پوچی و نا امیدی را می توان در شخصیت های داستان های مستور مشاهده کرد، و اگر سری به اجتماع بزرگ کتابخوانان در شبکههای مجازی یعنی گودریدز goodreads متوجه خواهید شد که در رابطه با این کتاب نظرات مختلفی وجود دارد و افراد هیچ اتفاق نظری با یکدیگر ندارند که کدام یک از داستانهای این کتاب از دیگری بهترند و تنها شما میتوانید کیفیت این این داستانها را با سایر قصههای مستور مقایسه کنید البته بسیاری از مردم معتقدند که با خواندن چند کتاب از مصطفی مستور میتوان باقی کتابهای او را پیش بینی کرد و دیگر نکته جدیدی در آنها یافت نمیشود. در انتها باید توجه داشت که کتابهای مصطفی مستور اغلب درونمایه فلسفی دارند و برای نسل جوان نگاشته شدهاند و ممکن است باقی ردههای سنی از این سبک کتابها لذت نبرند.
خرید کتاب بهترین شکل ممکن با ارسال رایگان
بهترین کتاب
داستان های زیادی نوشته شده که حوادث آن ها پیرامون انقلاب اسلامیایران اتفاق میافتد. کتاب شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند
شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند
طلا نژاد حسن نژاد حسن
خلاصه ای از کتاب شهریور هزار و سیصد و نمی دانم چند :
کتاب شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند، از 13 فصل تشکیل شده است. 12 فصل اول از زبان زنی است که داستان زندگیش را تعریف میکند. از کودکی، نوجوانی، جوانی، عاشق شدن و ازدواجش با یک چریک میگوید. همه اتفاقات زندگی او در جنوب کشور اتفاق میافتد. در فصل 13 راوی داستان عوض میشود و این بار از زبان دختر او روایت میشود. راوی اصلی داستان زن جنگزده ای است که اکنون در کرج زندگی میکند. در حوالی سال نو راوی به مرور خاطرات خود میپردازد و ما در این بین با فرزندان و همسرش آشنا میشویم. نژاد حسن تصویر خوبی از اهواز و خرمشهر در زمان انقلاب و پیرامون آن نشان میدهد. حال که به فضای داستان نگاهی داشته اید، وقت آن است که کمیدر آن عمیق تر شویم. امید است که بتوانیم نقد مفیدی از این کتاب داشته باشیم.
این کتاب از نمونه های خوب ادبیات انقلاب و جنگ است. فضای جنوب را در خلال جنگ به خوبی نشان میدهد. شخصیت های کتاب های نژاد حسن در اکٍثر مواقع زن هایی هستند که شرایط سختی را تحمل میکنند. او میگوید این تاریخ است که دوباره و دوباره تکرار میشود. این مشکلات همیشه ن را دنبال میکنند و نمیتوان آن ها را نادیده گرفت. نکتهی قابل توجه در کتاب های طلا نژاد حسن این است که نویسندهی خاص و عام را به خود جذب میکند. کتاب شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند از زبان راوی آشفته ای بیان میشود. این مسئله را از همان جملهی اول کتاب میتوان متوجه شد. همچنین عنوان کتاب هم تاییدی بر این موضوع است. کتاب زبان روانی دارد و استفاده ای که نویسنده از لهجه ها برای ملموس کردن و نزدیک کردن بیشتر کتاب به زبان عامیانه کرده بسیار به جا است. لحن کتاب پر شتاب است و این نشان از ضعف نویسنده نیست و او از قصد این کار را انجام میدهد. تمام تلاش نویسنده برای نشان دادن آشفتگی ذهن راوی است. نژاد حسن در کتاب شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند موفق به تصویر کشیدن صحنه های نابی شده است. بگونه ای حادثه سینما رکس آبادان را توصیف میکند که خواننده آن را به چشم خود میبیند و برای لحظاتی خود را مقابل پرده سینما میابد. شایستهی تقدیر است. همچنین در چینش این صحنه ها نبوغ به خرج داده است. رفت و آمد های پی دی پی راوی در میان زمان گذشته و حال بسیار داستان را جذاب میکند. شور عجیبی در رمان است که به هیچ وجه باعث خستگی خواننده نمیشود و در خاطر میماند. کتاب ساختار مدرن دارد. روایت داستان خطی نیست و میشکند. در کتاب شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند، داستان زنی روایت میشود که از نسل اول انقلاب است. با وجود آسیب های بسیاری که زندگی به او وارده کرده، شکست نمیخورد. این کتاب وضعیت تلخ تاریخ ایران و ن ایرانی را به شکل زیبایی بر روی صفحه میآورد. اگر میخواهید که کمیبا افراد زمان های گذشته که چندان هم از ما دور نیستند آشنا شوید یا از نسل نویسنده هستید و این شرایط را تجربه کردید و به دنبال مرور خاطراتتان هستید ما کتاب شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند را به شما پیشنهاد میکنیم. کتابی که صدای مظلومیت جنگ زده ها و ن را به گوش شما میرساند و حتما به یکی از باارزش ترین های کتابخانه تان تبدیل خواهد شد.
خرید کتاب
شهریور هزار و سیصد و نمی دانم چند با
ارسال رایگان
بهترین کتاب
فوق ستاره فروش شوید
کتاب فوق ستاره فروش شوید، توسط
برایان تریسی نوشته شده است. کسی که توانسته شرایط اقتصادی زندگیش را به بهترین شکل تغییر دهد. و روشهای کاربردیش در امر فروش، کسب و کار و بهبود درآمد در تمام دنیا زبانزد است. پس کتاب فوق ستاره فروش شوید میتواند انتخاب بینظیری برای برداشتن بزرگترین قدمها به سوی تغییر درآمد شما باشد. چرا که تجربهها و روشهای کسی را میخوانید، که خود، مسیر تغییر را پیمودهاست. همایشها، سخنرانیها و نوشتههایش دربارهی استراتژیهای فروش، زندگی مالی میلیونها انسان در دنیا را تغییر داده است.
فوق ستاره فروش شوید
چه میخوانید؟
در این کتاب، به زبانی ساده و قابل فهم روشها و تکنیکهای فروش را میآموزید. برایان مطالعات، تحقیقات، و تجربه های فراوانش در کسب و کار را، طوری در این کتاب کنار هم چیده که گویی در همایش فروش حرفهای شرکت کردهاید. این کتاب از درون شما، احساس و افکار شما دربارهی خود، و توقعتان از درآمدتان آغاز میشود. در واقع اگر ما منتظریم چیزی در بیرون ما؛ مانند درآمدمان، تغییر کند، نخست باید درونمان را بررسی کنیم؛ به بیان دیگر در این کتاب میفهمیم کدام بخش درونمان اجازهی کسب ثروت، آنطور که منتظرش هستیم را نمیدهد. و تنها از درد نخواهید خواند. با درمان، روشهای کاربردی، و راهحلهایی آشنا میشوید، که با به کارگیریشان در زمان کوتاه، تغییرات چشمگیر، به سرعت در زندگی مالیتان رخ خواهد داد. ما با تلاشهای بینتیجه و بدون آگاهی به جایی نخواهیم رسید. باید تلاش در مسیر درست را بیاموزیم. باید آنچه دیگری را فروشندهای برتر و حرفهای و ما را فروشندهای کم درآمد کرده است، تشخیص دهیم. تا چیزی که سالها در فروشمان اتفاق نیفتاده، به سرعت رخ دهد.
تغییر افکار درونمان، باعث ایجاد بزرگترین و سریعترین تغییرات در فروشمان خواهد شد. میزان عشقی که به خود و کارمان میورزیم، باورهایمان نسبت به خود؛ اینکه چقدر خود را بزرگ میبینیم با برعکس. اینکه توان داشتن فروشی فوقالعاده را در خود میبینیم یا نه و موارد بسیار دیگر که تا در درونمان حل نشود، هر تلاشی برای تغییر اوضاع بیرونی با بنبست مواجه خواهد شد. در این کتاب میآموزیم که ضعفهای درونمان را بشناسیم و به قوت تبدیل کنیم و شاهد دگرگونیهای عظیم و سریع در دنیای اطرافمان باشیم.
روند کتاب فوق ستاره فروش شوید، منظم و جذاب است. 21 فصل و 21 روش برای فروشندهی حرفهای شدن در اختیار شماست. هر فصل با عنوانی جذاب و تفکربرانگیز آغاز میشود، با توضیحاتی عالی، کوتاه، محکم و نقل قولهایی بینظیر ادامه مییابد و در آخر هر فصل، تمریناتی عملی و کاربردی ارائه میشود. شما در این کتاب با روانشناسی فروش به زبانی ساده آشنا میشوید. این کتاب کم قطر، همهی آنچه برای افزایش درآمد و رشد جایگاهتان نیاز دارید، در اختیارتان میگذارد. و شما تغییرات را به سرعت خواهید دید.
چشمانداز این کتاب روشن و شفاف است. و شما بدون سر درگمی بر اساس نیاز موقعیت خود از آن بهره خواهید برد. شما با همه تصاویر ذهنی مخرب خود در فروش، و باورهای محدود کنندهی خود آشنا میشوید، و راههای تغییرشان را میآموزید. یاد میگیرید به ترسهایتان حمله کنید. یاد میگیرید ذهنتان را قوی کنید تا ایدههای ناب از آن جوانه بزند. میآموزید پرسشهای مفید به جا و معرکهای از خود بپرسید که به سرعت شما را جلو اندازند.
کتاب فوق ستاره فروش شوید، مهمترین مورد را که همان؛ آموختن هر روز و مطالعه پیرامون شغل و فروشتان هست را به شما یادآوری میکند و خودش مناسبترین کتاب برای شروع راه آموختن برای رشد و ارتقای درونی و مالیست.
من با خواندن این کتاب پذیرش مسئولیت هر چیز در زندگیم و کسب اعتماد مشتریان را آموختم . دو مورد از مهمترین مواردی که هر فروشندهی کوچکی را به حرفهایترین فروشنده تبدیل میکند. کسب اعتماد مشتری از مواردیست که هر فروشندهای به دنبال آن است. و من با آموختن آن به چیزی که سالها آرزویش را داشتم رسیدم. بعد از اتمام این کتاب و انجام روشهای حرفهایش تغییرات هم به سرعت آغاز شد. علاقهی من به کارم و انگیزههایم هر روز بیشتر و بیشتر شد. موارد بسیاری را در فروش آموختم که قبل از آن متوجه نبودم که ندانستن همین نکات ساده مرا از داشتن فروشی فوقالعاده دور کردهاست. بعد از خواندن این کتاب، بیشتر عاشق کارم شدم، شجاعتر پیش رفتم، و توانایی این را پیدا کردم که در هر فروش با انتخاب روش مناسب، طوری روند را پیش ببرم، که در کنار رضایت کامل مشتری، به اهدافم در فروش دست یابم.
کتاب فوق ستاره فروش شوید، راهنمای زیرکی ست؛ برای مثال شاید شما میاندیشید که یکی از بخشهای مهم کارتان برنامهریزی است؛ که درست است، اما چیزی که از آن غافل میشوید اولویتهای هر برنامه است. در این کتاب از این دست یادآوریها زیاد خواهید یافت و حس پرواز خواهید گرفت از رشد و تکمیل دانستههایتان. نگاه تیزبین برایان تریسی، در آموزههای این کتاب شما را مجذوب و میخکوب خواهد کرد، و روشهای عملی و سادهی او شما را به وجد خواهد آورد. و باور خواهید کرد که تغییر ممکن و نزدیک است. و تغییر نگرشی که این کتاب در شما ایجاد میکند، بزرگترین چیزیست که بعد از اتمام آن خواهید داشت. و حتی برای من ایدههای زیادی در سایر ابعاد زندگیم داشت.
جمع بندی کتاب، ذهن شما را در پایان نظم خواهد داد، و این امید را در شما بیشتر خواهد کرد که کتابی که انتخاب کردهاید، نسخهای علمیست، که امتحان خود را پس داده. و آموزههایش میلیونها فروشندهی معرکه در سطح دنیا پرورش داده است. رسیدن این کتاب اکنون به دست شما، تصادفی نیست. این کتاب، آغاز تغییر است. ساختن راهیست که همیشه منتظرش بودید. نوشتههایش زندگی بسیاری را تغییر داده و شما هم میتوانید به سادگی نفر بعدی باشید. تنها آموختن همین روشها میتواند زندگی اقتصادی شما را زیرورو کند. همانطور که عدهی زیادی در سراسر دنیا با دست و جیب خالی، پس از آموختن این روشها تبدیل به فروشندگانی حرفهای شدهاند.
خرید کتاب
فوق ستاره فروش شوید با
ارسال رایگان
بهترین کتاب
همه افراد دوست دارند باورها و نگرش های سمی را در خود تغییر دهند. یکی از علتهای مهم مشکلات انسانی همین باورهای سمی است و مشکلات اجتماعی، ترس ها، مشکلات روانی، عدم اعتماد به نفس و احساس گناه و بسیاری مشکلات دیگر از پیامدهای باورهای غلط و افکار سمی است. برای پی بردن به اینکه هر فرد باورهای نادرست دارد و خواهان تغیر این باورها است خواندن کتاب 40 فکر سمی توصیه میشود که در این کتاب علاوه بر معرفی فکرهای سمی پادزهر این فکرها را نیز معرفی کرده است.
درباره کتاب 40 فکر سمی و موضوعات منحصر به فرد آن چه می دانید؟
نویسندگان توانا در کتاب 40 فکر سمی، به معرفی 40 فکر سمی پرداخته اند که بسیاری از افراد از این افکار پیروی می کنند. این کتاب به زبانی شیوا و رسا فکرهای سمی را معرفی کرده و پس از تحلیل و بررسی، پادزهر مقابله با این گونه فکرها را نیز معرفی کرده است و در انتها نیز بخش باور مثبت را برای هر فکر سمی آورده اند.
موضوع این کتاب بیشتر به باورهایی پرداخته که هر روز در اتاق های مشاوره و در زندگی روزمره می شنویم تعداد باورهای غلط به حدی زیاد است که در دهها کتاب نمی گنجد. کتاب 40 فکر سمی بیشتر به بررسی باورهایی که باعث رنج و عذاب هیجانی و اختلالات روان شناختی می شود می پردازد. بسیاری از باورهای بیان شده در این کتاب با یک دیگر همپوشانی دارند. برخی نکات ممکن است همسان و بعضی متضاد یکدیگر باشند که خواننده با خواندن دقیق کتاب می تواند این تفاوت ها را از یکدیگر متمایز کند و پی ببرد که باورهای متناقض در واقع مکمل یکدیگر هستند.
کتاب 40 فکر سمی نوشته دو روانشناس به نام های آرنولد لازانوس، کیلفورد لازانوس و یک روانپزشک به نام آلن فی است.
آرنولد یکی از نویسندگان توانای این کتاب علاقهی زیادی به نویسندگی و ویرایشگری داشت. او در 17 سالگی ترک تحصیل و در 19 سالگی دوباره به تحصیل مشغول شد. لازاروس برای اولین بار واژهی رفتار درمانی را ابداع کرد و تألیف کتابهایی نظیر فنون رفتار درمانی به همراه ژوزف ولپی، رفتار درمانی و فراسوی آن، 40 فکر سمی و . و در نهایت 17 کتاب و بیش از 300 مقاله از وی به یادگار مانده است.
در زیر به اختصار بعضی از نوشته های کتاب 40 فکر سمی میپردازیم.
تفریح و سرگرمی، هدر دادن وقت است.
1. کنترل کردن دیگران برای من بهتر است. پادزهر این فکر: پذیرفتن برخی چیزها حتی اگر مطابق میلمان نباشد، نحوه زندگی دیگران به خودشان مربوط است، همراهی به جای کنترل کردن و . است.
2. خالی کردن عقده دل، خوب است. این فکر پادزهرهای زیادی دارد نظیر ابراز خشم با قاطعیت نه پرخاشگری و جنگ، از دست دادن کنترل به نفع من نیست و … می باشد که باور مثبت، ابراز وجود کردن به جای خالی کردن عقده همراه است.
3. اطرافیان تو را هر گونه که رفتار کنی باید قبول کنند و دوستت داشته باشند. پادزهرهای این فکر شامل، دیدن اعمال به جای افکار، شناخت افراد از روی اعمال، درست رفتار کردن با دیگران باعث می شود آن ها نیز با ما درست رفتار کنند. باور مثبت این فکر این است که عملکرد مهمتر است از اینکه تو کی هستی.
4. نامهربانی بر مهربانی غلبه می کند. باور مثبت این فکر، برخورد محکم با نامهربانی و اجازه ندادن بدرفتاری با ما است. پادزهرهای بیان شده شامل: اجازه ندادن بدرفتاری با ما و بیان کردن صریح و بی پرده رفتار غلط با ما، تقویت نکردن رفتار بی ادبانه دیگران، وانمود نکردن احساس خوشحالی نسبت به هر رفتار نادرستی می باشد.
5. چیزی نگو تا افراد رنجیده نشوند. پادزهرهای این مورد شامل، طرز بیان بیشتر از خود گفته اهمیت دارد، گاهی برای کمک به شخص لازم است او را برنجانی، موضوعات مهم حتی اگر خلاف نظر دیگران باشند باید گفته شوند و .باور مثبت این فکر سمی، حرفهای مهم را مدبرانه گفتن است.
6. فکر سمی، هدفت باید کمال باشد. باور مثبت در این مورد، دنبال مزیت بودن بجای کمال است. برخی از پادزهرهای بیان شده در این فکر شامل، کمالگرایی اغلب به ناکامی منجر میشود به جای فکر کردن به نتیجه کار از انجام کار لذت ببر.
7. نه گفتن به افراد که اگر جواب مثبت بدهی آنها سوارت میشوند. باور مثبت این فکر این است که برای روابط با ارزش بله بگویید. پادزهرها شامل، نه گفتن به خواسته های نامعقول و مطرح کردن دلایل روشن و . است.
8. اتمام حجت به جر و بحث پایان میدهد. مذاکره و مصالحه به پایان دادن جر و بحث باور مثبت است. از پادزهای آن نظیر اتمام حجت روشی برای تخریب ارتباط و از بین رفتن شرایط گفتگو است.
9. صداقت مطلق، بهترین روش است. پادزهرهای این مورد شامل: صداقت مطلق در بیشتر موارد می تواند مخرب باشد و به اندازهی دروغگویی وقیحانه بد باشد. باور مثبت این است که عشق بهترین ت نسبت به صداقت محض است.
10. جواب ابلهان خاموشی است. پادزهرها شما: حرف نزدن درباره مشکل و کنارهگیری از آن به حل آن کمک نمی کند. باور مثبت، اطرافیان ارتباط می خواهند نه سکوت.
11. به هر چیزی بخواهی می توانی برسی. پادزهرهای آن: رؤیاهای غیر ممکن کابوس هستند و با تلاش برای غیر ممکن ها خود را اذیت نمیکنم. باور مثبت، تلاش برای اهداف واقع بینانه است.
از دیگر فکر های سمی شامل موارد زیر است که در کتاب چهل فکر سمی مفصل در مورد پادزهرها و باورهای مثبت آن ها توضیح داده شده است.
12. اگر میخواهی کاری درست انجام شود خودت ان را انجام بده.
13. وقتی کارها غلط انجام میشوند باید به دنبال مقصر گشت.
14. تنبیه روش تربیتی خوبی است.
15. احساساتت را بروز نده.
16. با اولین برخورد میتوانی افراد را بشناسی.
17. تائید والدین از همه چیز مهم تر است.
. از دلایل خوشبختی، موفقیت و پول است.
19. یک بار قربانی شدن مساوی است با همیشه قربانی بودن است.
20. متواضع بودن
21. انتقاد کردن برای رفع اشتباهات دیگران روش خوبی است.
22. خودخواه نباش، اولویت را به دیگران بدهید.
23. همسرت باید عاشق والدین و خانوادهات باشد.
24. داشتن توقعات بالا باعث تلاش زیاد می شود.
25. همه باید آدم را دوست داشته باشند.
26. نادیده گرفتن مشکلات باعث برطرف شدن آنها میشود.
27. هدفت از بازی کردن فقط برنده شدن باشد.
28. برای خود و دیگران، قوانین مشخصی تعیین کنید.
29. عاشق واقعی شما باید بداند نیاز واقعی شما چیست.
30. بی احترامی عذاب آور است.
31. سخت گیر بودن نسبت به خود
32. با عذرخواهی همه چیز درست میشود.
33. برای تغییر باید، دلیل رفتارهایت را پیدا کنی.
34. پوشانیدن اشتباهات برای درست به نظر رسیدن
35. پیروی نکردن از احساسات درونی، برای اشتباه نکردن
36. زندگی باید منصفانه باشد.
37. زوج های خوشبخت، به هیچ شخص دیگری تمایل جنسی ندارند.
38. حرف مرد یکی است، زیر قولت نزن.
39. کار سخت از آدم شخصیت خوب می سازد.
بهترین کتاب
چگونه از تنهایی لذت ببریم
، در نگاه اول.چگونه از تنهایی لذت ببریم
کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم، در نگاه اول با جلد سادهی نارنجی رنگش و جملهی کمی عجیب چگونه از تنهایی لذت ببریم، نظرتان را به خود مشغول میکند؛ که آیا مگر تنهایی هم آموزش میخواهد. اما باید بگویم، فارغ از تنهایی و کلمهاش، لذت بردن از تنهایی و تبدیلش به رشد و آگاهی، خلاقیت و خودشناسی و گذراندن شاد و لذت بخشش، آموختن میخواهد. و با ورق زدن کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم، در خواهید یافت که تنهایی لذت بخش، همان تکهی گمشدهی پازل زندگیمان است که بر جلد کتاب
کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم
.
سارا میتلند، نویسندهی کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم، نویسندهی بریتانیایی، متولد 1950 است. از او کتابهایی چون: (دختر اورشلیم) برندهی جایزهی ادبی سامرست موام هم به چاپ رسیدهاست.
سارا میتلند بیش از بیست سال است که تنها، در خلوتترین بخش منطقهای بسیارکمجمعیت در اسکاتلند، زندگی میکند. در جایی که هست، نه تنها تلفن آنتن نمیدهد بلکه نزدیکترین سوپر مارکت از خانهاش، سی کیلومتر دور است!! خودش میگوید: عاشق این زندگی است و در طول روز، یک نفر را هم نمیبیند. به نظرم، وقتی چنین کسی، تا این حد مرموز، کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم را مینویسد، برای ما راهی جز خواندنش، باقی نمیگذارد.
کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم را کمی با هم ورق بزنیم
کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم را ورق که میزنیم، فهرستش با عناوینی جذاب، میخکوبمان میکند. عناوینی چون: تنها بودن در قرن بیست و یکم، به خلسه برو، سازگاری با طبیعت، به طبیعت نظر کن، خلاقیت، آزادی، ارتباط با ماوراء، چشم در چشم ترس و. همین ها کافی است که متوجه شویم با کتابی عجیب و جذاب که کاملا روانشناسانه، تنهایی را به ما میآموزد و ما را به سمت خودآگاهی، خودشناسی، شادی و موفقیت بیشتر میبرد، رو به هستیم. موقعیتهایی چون: تلخی از دست دادن عزیز که باید به تنهایی از پس تجربهاش برآییم، میخواهید کاری پراهمیت را که به خلاقیت و تنهایی نیاز دارد، با نتیجه ای فوق العاده تمام کنید، ناگهان از جمع و هیاهو خسته شدهاید و میخواهید تنها به عمق طبیعتی بکر، پناه ببرید و یا از معاشرت با افراد پیرامونتان، شاد نیستید و . این ها و هزاران مورد دیگر، تنهایی را میطلبد، اما نه تنهایی خسته کننده بلکه تنهایی سرشار از لذت، شادی، شوق و شکوفایی. اینکه بخواهیم رها و آزاد باشیم و در اسارت هیچ قانون و شرایط و تسلطی از جانب دیگری نباشیم؛ یعنی تنهایی را برگزیدهایم و باید بیاموزیمش. چیزی که بیش از هر مورد دیگر در تنهایی موج می زند، سکوت است؛ سکوتی که روح را به پرواز درمی آورد؛ سیرابش میکند و خلاقیت را گسترش میدهد. ساکت بودن باعث عمیق تر زندگی کردن و عمقی تر حس کردن همه ی ابعاد زندگی است.
خلاصهای از کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم.
موضوع اینجاست که تنهایی برای ما وحشتناک است؛ در جهان استقلال و تحسین فردیت، از تنهایی میترسیم! ولی باید بگویم که خطر تنهایی برای همهی ما وجود دارد و ما آن را بارها دیدهایم؛ در واقع ما در میان جمعیم اما، زندگی تک نفره است. گسترده کردن هرروزهی ارتباط و شبکههای اجتماعی، راه درروهایی سطحی و بی فایدهاند. هرس کردن ارتباطات باعث میشود، افراد هم فرکانس تر را بیابیم و به جای تعدد افراد اطرافمان، تنها با کسانی مرتبط باشیم که با آنها شادیم پس بهتر است تا دیر نشده، تنهایی و لذت از آن را در کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم، بیاموزیم و به فرار از تنهایی، پایان دهیم.
سارا میتلند در هرفصل که عنوانی جذاب دارد، ما را به تنهایی، علاقهمندتر میکند و سپس تمرینهایی به ما میدهد تا تنهایی جذابی را تجربه کنیم. در آغاز کلام از ما میخواهد که در چشمان ترس از تنهایی زل بزنیم و با این ترس مواجه شویم؛ برای غلبه بر آن از ما میخواهد بیفرافکنی تنهایی را بشناسیم و به حسهایی که از آن میگیریم، متوجه باشیم. کتاب از ما میخواهد، قدمهای کوچک برداریم و امنیت، باهوشتر شدن، خلاقتر گشتن و افزایش انرژی و شادابتر شدن را در تنهاییهای کوتاه مدت در شروع کار، بچشیم. بعد میتوانیم، قدمهای بلندتری برداریم و کارهایی که عاشقشان هستیم و تفریحاتی که جمعی انجام میدادیم، این بار تنهایی تجربه کنیم. در تنهایی میتوان به دنیای خلسه و تخیل فعال پا نهاد؛ دنیایی آرام و عاری از اضطراب و سرشار از عرفان، خودشناسی و رشد؛ میتوانید در خلسه خود را ببینید و خود را بررسی کنید، کاری که یونگ در تنهایی کرد و ناخودآگاهش به کمکش شتافت. التیام، نشاط، افزایش هوش، خلاقیت و هجوم ایدههای ناب از اثرات این تمرین میباشد.
کتاب میگوید طبیعت را در تنهایی نگاه کن و تنهایی نابت را رقم بزن و با طبیعت یکی شو. تنهایی با دوست داشتن طبیعت مرتبط است. ما جدا از طبیعت نیستیم و اگر با طبیعت یکی شویم، قدرت و انرژیش در ما جریان مییابد. صداهای طبیعت ما را آرام میکنند. بسیاری از هنرمندان و نویسندگان، تنهایی را برای رسیدن به خلاقیت، اامی دانستهاند؛ نظیر: کافکا، ویلیام وردزورث، جرجیا اوکیف و. مثلا ورنر هایزنبرگ، به دلیل بیماری، تنها شد و پس از سالها تلاش بینتیجه، سرانجام در تنهایی، به خلاقانهترین نظریهی فیزیک( نظریهی قطعیت) رسید. تنهایی شما را به دنیای دعا و مناجاتهای جادویی میبرد و رها از خشمها، مهربان، آرام و نرمتان خواهدکرد. تنهایی با طبیعت، شما را الهام بخش و پر از ایدههای نو میکند. تنهایی، شما را به سوی خداشناسی و خودشناسی میبرد و باعث توسعهی فردیتان میگردد. میتوانید برای تمرین تنهایی: کارهای خانه را تنها و در سکوت انجام دهید و به عمق خود نگاه کنید یا در تنهایی بیاموزید و شعری یا آنچه دوست دارید را حفظ کنید؛ سکوت یوگا را تجربه کنید؛ کتابهایی از سفرهای ماجراجویانهی تک نفره بخوانید و ماجراجویی تک نفرهی خود را راه بیاندازید! و تمرینهای دیگری که در کتاب، با توضیح کامل موجود است. درون گرایی و کم حرفی، ارزشهای زیادی دارد و یکی از آنها، خودسازی و اصلاح خود است.
کتاب از تنهایی لذت ببریم را نشر هنوز با ترجمهی
سما قرایی منتشر کرده؛ آن را از کتابفروشیها، شهرکتابها و آنلاین شاپها بخرید. اگر زندگی شلوغی دارید، به توصیهی کتاب، جهان تنهاییتان را، جایی در درونتان، بسازید و هرگز فراموش نکنید که تنهایی را به فرزندانتان بیاموزید؛ تا زمانی که از تنهایی لذت نبرید، از ارتباطها و ازدواج هم لذت نخواهید برد. ارتباطهای پر مشکل، ناشی از تنهایی پرمشکل است که شما چون از آن لذت نمیبرید، سریع با فردی، هرچند نامناسب پرش میکنید
خرید کتاب
چگونه از تنهایی لذت ببریم یا
ارسال رایگان
بهترین کتاب
درباره این سایت